مطالب مرتبط با کلیدواژه

جیمز انسور


۱.

معناکاوی اثر ورود مسیح به بروکسل: شمایل مسیحی یا سرپیچی از آن؟(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: معناکاوی جیمز انسور شمایل مسیحی کریستوا سرپیچی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۹۹ تعداد دانلود : ۳۵۳
هدف پژوهش، مطالعه اثر «ورود مسیح به بروکسل» بر اساس مؤلفه های نظری در تفکر ژولیا کریستوا است. به همین دلیل، مؤلفه هایی چون سرپیچی، امر نمادین، امر نشانه ای، تبادل امر نمادین، نشانه ای، معنازایی، بینامتنیت و فرایند معناکاوی بازخوانی می شوند. سؤال پژوهش این است: آیا اثر مذکور در زمره شمایل های مسیحی قرار می گیرد یا سرپیچی از آن محسوب می شود؟ برای پاسخ دادن به سؤال، با بهره گیری از روش تحلیل محتوای کیفی، ویژگی های بصری و معانی چندگانه اثر بیرون کشیده می شود. بررسی انواع سرپیچی ها در اثر و تمرکز بر تبادل امر نشانه ای و نمادین، قابلیت های زبان بصری انسور در اثر «ورود مسیح به بروکسل» مانند شیوه رنگ گذاری، نحوه قاب بندی خاص او با پیروی از عکاسی، استفاده وافر از ماسک ها و نقاب ها را برجسته می کند. واکاوی در روابط بینامتنی اثر، تغییر جایگاه مسیح، جابجایی زمان ظهور او در سال 1889 و تعویض مکان نمایش در بروکسل سده نوزدهم و اوایل سده بیستم را نشان می دهد. معناکاوی اثر نشان می دهد نمایش اشباح در پیش زمینه در کارناوالی از مضمون تهی شده، بیشتر از آنکه بازنمایی کلام کتاب مقدس باشد، نمایش «خروج» و سرپیچی است. خروجی که تفسیر تازه از دین و اضطراب از سلطه نقاب زدگان و ماسک داران یعنی اشباح بورژوازی و سلطه سرمایه داری را نشان می دهد. نتیجه اینکه به دلیل فاصله نقاشی مذکور از نص کتاب مقدس این اثر در راستای شمایل های مسیحی نیست و ضمن سرپیچی از آن ها، نوعی شمایل برای دوران مدرن بروکسل محسوب می شود.
۲.

مطالعه تطبیقی ساختار بصری ماسک های آفریقایی و نقاب در آثار جیمز اِنسور(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ماسکهای آفریقایی هنر آئینی و رمزپردازی جیمز انسور گروتسک و ماسکارون بالماسکه و کارناوال

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۸۳ تعداد دانلود : ۱۶۶
هدف از نگارش این مقاله، آشکارساختن شباهتها و تفاوتهایی است که در ساختار بصری ماسکهای آفریقایی و نقابهایی که در آثار جیمز اِنسور، هنرمند بلژیکی، شکل گرفتهاند. بدین منظور، در پژوهش حاضر صورتکهایی بررسی میشوند که در زمینه های گوناگون هنری همچون مجسمهسازی، نقش برجسته و برخی از نقاشیهای نمادینِ آفریقایی از یک سو و آثار جیمز اِنسور در زمینه نقاشی، گراوورسازی و صورتکهای تندیسهوار از دیگر سو، به کار رفتهاند. صورتکهایی که بیتردید، خاستگاهشان به علت اختلاف زمانی و مکانی، نژادی و فرهنگی و دیدگاه های اجتماعی، همچنین رویکردهای اعتقادی، آئینی و مذهبی ضمن داشتن مختصر شباهتهایی، کاملاً با یکدیگر متفاوتاند. بنابراین، برای راهیافتن به کُنه مفاهیم و معانی نمادینِ چنین آثاری، ابتدا به سؤال اصلی این تحقیق پاسخ داده میشود: بهکارگیری نقاب در آثار اِنسور از همان بینشی سرچشمه میگیرد که در ماسکهای آفریقایی قابل رؤیت است یا اینکه از بستر فرهنگی، دیدگاه های اعتقادی و مذهبی و تمایلات اجتماعی دیگر با سودجستن از اسطوره های کهن، گروتسک و ماسکارون، بالماسکه، کارناوال و ... برمیخیزد. سپس درباره یافته ها و نتیجه بهدستآمده از این پژوهش، باید گفت اگر شکلگیری ماسکهای آفریقایی به گذشته های دور و تمدنهای اولیه بشری باز میگردد و از فرهنگ، نژاد و اعتقادات قبیلهای آنان تأثیر میپذیرد، بهرهگیری از نقاب در آثار انسور به مکانی اروپایی و تمدنی غربی، کشور بلژیک، و از لحاظ زمانی به اواخر قرن نوزدهم و اوائل قرن بیستم میلادی تعلق دارد. بیتردید، در زمینه های یادشده تفاوتهایی آشکار و انکارناپذیر دیده میشود که در این واکاوی، ضمن اشاره به وجوه اشتراک و افتراق آنها، به نمایش گذاشته میشوند. روش تحقیق بهکار گرفتهشده توصیفی- تحلیلی و شیوه گردآوری منابع، کتابخانهای است.