مطالب مرتبط با کلیدواژه

انسان شناسی زیستی


۱.

آثار مستند و داستانی صادق هدایت از نگاه انسان شناسی زیستی بر پایه مطالعات میان رشته ای(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۴۸۸ تعداد دانلود : ۴۱۳
صادق هدایت، نویسنده نام دار معاصر، که با ارائه شیوه نوینی در فن داستان نویسی به آوازه ای بلند دست یافت، با تکیه بر مطالعاتش در انسان شناسی زیستی محتوای منحصر به فردی از خود بر جای گذاشت که بخشی از آن ها در قالبی روایی شامل داستان ها و مجموعه نوشتارهایی چون: افسانهٔ آفرینش، س.گ.ل.ل، پدران آدم، نمک ترکی و تاریک خانه می شد. بخشی دیگر شامل کتاب های مستندی چون فواید گیاه خواری و انسان و حیوان که در آن ها به طور مستقیم از انسان شناسی زیستی، مبانی و پدیدآورندگان آن سخن می گفت. انسان شناسی زیستی، از شاخه های مهم دانش انسان شناسی ست که به بررسی ساختار تکاملی انسان می پردازد. تعدادی چند از آثار او دربردارنده برخی نظریات انسان شناسی زیستی ست که با بازخوانی آن ها می توان به میراث ماندگاری از این دانش دست یافت. این مقاله می کوشد در کنار بررسی این آثار از نقطه نظر انسان شناسی زیستی میزان اثرگذاری او را بر تکوین این دانش در ایران بازگوید و به این پرسش اساسی پاسخ گوید که با توجه به انگاره های مطالعاتی هدایت در آثارش، می توان او را در دانش انسان شناسی زیستی ایران نیز پیشگام دانست یا بایستی این مطالعات را در حوزه دیگری دنبال کرد؟ از این رو با تکیه بر مطالعات بین رشته ای، این آثار را در مقایسه تطبیقی با نظریات انسان شناسی زیستی قرار داده تا میزان این مطالعات را در آثار او بازیابد و از آن جا که تاکنون این مطالعات در کانون توجه هیچ یک از پژوهشگران هدایت شناس و انسان شناس نبوده است؛ وجه تمایزی آشکار با سایر تحقیقات پیشین دارد که تنها فعالیت های او را از نقطه نظر انسان شناسی فرهنگی بررسی کرده اند.
۲.

انسان شناسی زیستی در قرن بیست و یکم(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: انسان شناسی پزشکی و بدن انسان شناسی تغذیه انسان شناسی زیستی انسان شناسی عصب شناسی رویکرد زیستی - فرهنگی محیط شناسی انسانی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۴۹ تعداد دانلود : ۱۳۱
انسان شناسی زیستی از آغاز شکل گیری تا کنون دچار تحولات چشمگیری شده است. از قرن نوزدهم تا نیمه های قرن بیستم نژاد مفهوم محوری مورد بررسی در انسان شناسی زیستی بوده است. از نیمه دوم قرن بیستم موضوع نژاد جایگاه خود را به موضوعات جدیدی داد. نیمه دوم قرن بیستم را می توان دوره گذار انسان شناسی زیستی نامید. سه دهه آخر این قرن سال های رو به رشد انسان شناسی زیستی برشمرده می شوند. در این سال ها این علم از حالت عمومی به سمت تخصصی تر شدن پیش رفت. ژنتیک انسانی، نخستی شناسی، محیط شناسی انسانی، دیرین انسان شناسی از جمله این تخصص ها بودند که تا کنون نیز توسعه یافته اند. در قرن بیست و یکم علاوه بر ادامه روند تخصصی شدن رویکرد مهم دیگری زیرمجموعه انسان شناسی زیستی شکل گرفت. این رویکرد موضوعات مورد بررسی خود را با در نظر گرفتن هم زمان ویژگی های فرهنگی و جسمانی مطالعه می کند و رویکرد زیستی- فرهنگی نام دارد. این رویکرد در انتقاد به تخصصی شدن زیرشاخه های انسان شناسی شکل گرفته است. انسان شناسی پزشکی و بدن، انسان شناسی تغذیه، انسان شناسی عصب شناختی از جمله حوزه هایی هستند که زیرمجموعه این رویکرد در انسان شناسی زیستی شکل گرفته اند. این حوزه ها از جمله کاربردی ترین زیرشاخه های انسان شناسی در قرن معاصر محسوب می شوند که به وسیله آن ها می توان بحران های زیست محیطی، شیوع بیماری های قرن معاصر و بحران های غذایی و بیماری های ناشی از آن ها را بررسی کرد. در این مقاله به بررسی این رویکرد و معرفی حوزه های شکل گرفته ذیل آن پرداخته ایم.