فلاطوری و پرسش از خاستگاه هایِ قرآنیِ فلسفه اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله ضمن اشاره به انواع رویکردها به فلسفه و حکمت اسلامی در عالم معاصر، به بررسی رویکرد متفاوت عبدالجواد فلاطوری می پردازد . فلاطوری بر خلاف خوانش های عمدتا شرق شناسانه از فلسفه اسلامی ،که این سنت را ذیل سنت نوافلاطونی در فلسفه فهم می کنند ، می کوشد تا نقش آفرینی قرآن در فلسفه اسلامی را با توجه به مطالعات تطبیقی و زبانی معاصر تبیین کند . از سوی دیگر در تقابل با خوانش صدرایی و نوصدرایی معاصر و از قضا همسو با هایدگر ، فلسفی شدن کلام و الاهیات اسلامی را مورد نقادی جدی قرار می دهد. طبق تحلیل فلاطوری ، فلسفه و حکمت اسلامی حاصل برخورد دو جهان بینیِ از اساس متفاوت یعنی جهان بینی حاکم بر فلسفه و علوم یونانی و جهان بینی قرآنی است.آنچه از برخورد این دو جهان بینی به وجود آمد فلسفه ای بود که اگر چه در صورت بیشتر یونانی ولی در محتوا عمدتا قرآنی بود .بنابراین این فلسفه نه یونانی صرف ، نه قرآنی صرف و نه آمیزه و التقاطی از این دو بلکه جریانی مستقل و ویژه بود که از سنتز و برآیند آن دو به وجود آمد.