مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
حوادث غیرعمدی
حوزه های تخصصی:
جمعیت سنین نیروی کار، به عنوان جمعیت بالقوه مولد و فعال، در مطالعات اقتصاد و جمعیت شناسی از اهمیت ویژه ای برخوردار است. با این وجود ممکن است الگوی اپیدمیولوژیک مرگ ومیر و روند تغییرات آن با سایر گروه های جمعیتی متفاوت باشد. هدف این مطالعه محاسبه تغییرات سال های عمر از دست رفته زودرس (YLL) افراد گروه سنی 15-64 بر اثر سه علت اصلی فوت در کشور در دو مقطع 1385 و 1394 است. داده های موردنیاز از نظام ثبت مرگ وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی اخذ شده و YLL با استفاده از روش استاندارد سازمان جهانی بهداشت محاسبه شده است. یافته ها نشان می دهد که علل اصلی مرگ و سال های عمر از دست رفته جمعیت سنین نیروی کار با کل جمعیت و سایر گروه های عمده سنی مانند کودکان و سالمندان در دوره های مورد مطالعه متفاوت است. در گروه های سنی جوان نیروی کار 15-44 سال، حوادث غیرعمدی و در سنین بالای نیروی کار 45-64 سال بیماری های قلبی- عروقی و سرطان ها علل غالب هستند. این نتیجه که روند تغییرات مرگ ومیر در دهه اخیر به گونه ای بوده که از سهم درصدی YLL بیماری های قلبی- عروقی و حوادث غیرعمدی کاسته شده، نتیجه ای امیدوارکننده ولی برعکس، افزایش سهم مرگ ناشی از سرطان ها طی دهه اخیر، قابل تأمل و هشداردهنده است.
نقش تغییرات سن و علت مرگ در افزایش امید زندگی در ایران در دهه اخیر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مطالعه در تلاش است تا سهم گروه های سنی و علل مرگ ومیر در افزایش امید زندگی در ایران در دهه اخیر را محاسبه کند. داده های مرگ ومیر از سامانه ثبت وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی اخذ شده است. میزان مرگ ومیر کودکان با استفاده از روش رویکرد نسلی بین دو سرشماری و مرگ ومیر بزرگسالان با استفاده از روش بنت - هوریوشی اصلاح شده است. نتایج نشان داد که طی دهه اخیر مرگ ومیر اطفال سهم قابل توجهی در افزایش امیدزندگی دو جنس در کشور دارند. گروه های سنی سالمندی سهم مهمتری در افزایش امید زندگی مردان و زنان داشته اند. با این وجود سهم سنین میانی در افزایش امید زندگی مردان نیز قابل توجه است. تغییرات مرتبط با مرگ ناشی بیماری های قلبی- عروقی به ویژه در زنان و حوادث غیرعمدی به ویژه در مردان علل عمده افزایش امید زندگی در کشور بوده اند. علی رغم تاثیر مثبت تغییرات سطح و الگوی علل اصلی مرگ ومیر بر افزایش امید زندگی در کشور، همچنان پتانسیل زیادی برای افزایش بیشتر امید زندگی، به ویژه از طریق مهار و کنترل مرگ ومیر ناشی از سرطان ها و مرگ ومیر ناشی از بیماری های قلبی- عروقی در مردان وجود دارد که نیازمند برنامه ریزی های بهداشتی مناسب است.
تحلیل مقطعی- سنی اثر الگوی مرگ زودرس بر درآمد از دست رفته صندوق تأمین اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات جمعیتی دوره ۴ بهار و تابستان ۱۳۹۷ شماره ۱ (پیاپی ۷)
167 - 198
حوزه های تخصصی:
مواجهه صندوق های بازنشستگی با عدم توازن دریافتی ها و پرداختی ها و نگرانی از ورشکستگی آن ها در دوره ای که «پنجره فرصت جمعیتی» یا «سود جمعیتی» نامیده می شود، یک تناقض تأمل برانگیز است. درحالی که حتی در شرایط ثبات جمعیتی، عوامل مختلفی می تواند بر دریافتی ها و/یا پرداختی ها و توازن آنها اثر بگذارد، انتساب همه مشکلات به تغییرات جمعیتی ناروا است. حق بیمه دریافتی به عنوان بخش مهمی (بیش از90 درصد) از دریافتی های صندوق تأمین اجتماعی، متأثر از سازوکارهای اقتصادی- بیمه ای و جمعیتی- اجتماعی است. هدف این مقاله، برآورد و تحلیل خسارت های مالی ناشی از مرگ بیمه شدگان در سنین فعالیت برای صندوق تأمین اجتماعی است. این برآورد و تحلیل با استفاده از داده های ثبتی مرگ، داده های سازمانی مستخرج از سازمان تأمین اجتماعی و سرشماری سال های 1390و 1395، و به کارگیری جدول عمر چندکاهشی انجام می شود. نتایج نشان می دهد که چهار علت اصلی مرگ (بیماری های قلبی-عروقی، سرطان ها، غدد، تغذیه و متابولیک و حوادث غیرعمد) در مجموع، 375 هزار سال از عمر ایرانی های در سنین فعالیت می کاهد. حدود دوسوم از این سال های از دست رفته، فقط در اثر مرگ زودرس ناشی از بیماری های قلبی-عروقی و حوادث غیرعمد رخ می دهد. این تعداد سال های عمر از دست رفته، در سال 1394، برای بیمه شدگان 64-15 ساله، مجموعاً حدود 3306 میلیارد ریال به صندوق تأمین اجتماعی خسارت وارد کرده است.
بررسی امکان بهبود امید زندگی ایران با حذف علل عمده مرگ طی دوره 1394-1385(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این مطالعه، بررسی روند و الگوی سنی– جنسی بهبود بالقوه امید زندگی کشور، با فرض حذف سه علت اصلی مرگ (بیماری های قلبی- عروقی، سرطان ها و حوادث غیرعمدی) در دهه اخیر است. چارچوب نظری تحقیق، گذارهای مرگ ومیر، اپیدمیولوژیک و سلامتی است. داده های پژوهش برای سال های 1385 و 1394 در سطح کل کشور است که از سامانه ثبت وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی اخذ شد. داده ها، پس از اصلاح کم ثبتی، با استفاده از جداول عمر چندکاهشی، روش تجزیه و شاخص امکان بهبود امید زندگی با حذف علت خاص مرگ، تجزیه و تحلیل شد. یافته ها نشان داد که در سال 1394 در مقایسه با سال 1385، امکان بهبود امید زندگی با حذف بیماری های قلبی- عروقی، کاهش یافته است ولی نقش این علت در امکان بهبود امید زندگی همچنان پررنگ است. همچنین کاهش امکان بهبود این شاخص ناشی از حوادث غیرعمدی برای هر دو جنس، مشهود است؛ برعکس، در صورت حذف سرطان ها، امکان بهبود امید زندگی برای هر دو جنس افزایش یافته است. همچنین با حذف بیماری های انهدامی، امید زندگی در سنین بالاتر و به ویژه در دوره سالمندی امکان بهبود بیشتری داشته است. نتایج این تحقیق حاوی شواهدی از ورود کشور به مرحله چهارم گذار اپیدمیولوژیک و مرحله دوم گذار سلامتی (انقلاب قلبی عروقی) است.
الگوی تفاوت جنسی مرگ و میر در ایران طی سال های 1385- 1394(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در توسعه و سیاست دوره ۱۶ پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳
415 - 438
حوزه های تخصصی:
چرخه عمر و سبک زندگی متفاوت مرد و زن در جمعیت های انسانی همواره تفاوت های جنسیتی مهمی را در مرگ دو جنس پدید آورده است. مطالعه حاضر، الگوهای علت سن شکاف جنسی مرگ ومیر در ایران و روند تحولات آن را در ایران طی یک دهه اخیر بررسی می کند. داده های مطالعه، از سامانه ثبت وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی اخذ شده و پس از ارزیابی و تصحیح به روش تعدیل شده براس تراسل و روش بنت هوریوشی مورد استفاده قرار گرفته است. یافته ها نشان می دهد تفاوت جنسی امید زندگی در سال 1385 حدود 5 / 3 سال بوده که در سال 1390 به 9 / 2 سال کاهش یافته و سپس با اندکی افزایش در سال 1394 به 3 سال رسیده است. در طول دوره مطالعه شده، حدود 80 درصد از تفاوت جنسی مرگ ومیر مربوط به تفاوت های مرگ ومیر مردان و زنان در سنین 20 تا 64 سالگی بوده است. حوادث غیرعمدی در هر سه دوره نقشی مسلط در شکاف جنسی مرگ ومیر داشتند، اما سهم آن در طول زمان کاهش یافته و از 60 درصد به حدود 42 درصد در فاصله سال های 1385 تا 1394 رسیده است. درمقابل، در این دوره، نقش بیماری های قلبی عروقی در تبیین فزونی امید زندگی زنان نسبت به مردان، از 9 درصد به 20 درصد و نقش سرطان ها از 10 درصد به 15 درصد افزایش یافته است. مطالعه تفاوت جنسی در علل مرگ ومیر می تواند ضمن نشان دادن ظرفیت های کاهش مرگ ومیر مردان، به شناسایی نقاط بحرانی مرگ ومیر زنان بر حسب علت و سن نیز کمک کند. بر این مبنا، می توان با تمرکز برنامه ریزی های بهداشتی و پیشگیری از بیماری ها در جهت مشخص، تفاوت جنسی مرگ ومیر را کاهش داد و درضمن، امید زندگی در هر دو جنس را بهبود بخشید.