مطالب مرتبط با کلیدواژه

اتحاد علم


۱.

نقد نظریه «اصالت فرهنگ بر اساس آموزه های فلسفی حکمت متعالیه»(مقاله پژوهشی حوزه)

تعداد بازدید : ۶۴۶ تعداد دانلود : ۴۱۰
درباره مسئله «عاملیت- ساختار»، سه دیدگاه کلی وجود دارد: برخی جانب عاملیت را گرفته اند؛ برخی جانب ساختار را؛ و برخی دیگر سعی کرده اند نظریاتی میانی ارائه کنند. نظریه «اصالت جامعه»، که از سوی برخی متفکران مسلمان ارائه شده، راه کاری است میانی برای جمع میان عاملیت و ساختار. این نظریه دارای دو صورت بندی است. صورت بندی اولیه آن توسط علّامه طباطبائی و شهید مطهّری مطرح شده است که در تأیید مدعای خود، صرفاً به برخی شواهد قرآنی و تجربی استناد می کنند. اما صورت بندی جدید آن، که توسط دکتر پارسانیا ارائه شده و با نام «اصالت فرهنگ» شهرت یافته است، برای دفاع از آموزه «اصالت جامعه»، به دلیلی پیشینی و فلسفی متمسک می شود. استدلال دکتر پارسانیا به طور خاص، مبتنی بر دو آموزه حکمت صدرایی است: اصل «اتحاد علم، عالم و معلوم»، اصل «سِعی بودن کلی». مقاله حاضر پس از تقریر صورت بندی اولیه و صورت بندی جدید نظریه «اصالت جامعه»، صورت بندی جدید آن را نقد می کند و نشان می دهد که این نظریه از تبیین ویژگی های اصلی فرهنگ ناتوان است.
۲.

تحلیل فلسفی چگونگی دستیابی افراد عادی به مقام عصمت بر اساس مبانی حکمت متعالیه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: عصمت تشکیک وجود اتحاد علم عالم و معلوم عمومیّت عصمت علم یقینی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۱۰ تعداد دانلود : ۱۳۴
در جستار حاضر، ضمن پذیرش اختصاص عالی ترین درجات عصمت به پیامبران و امامان (س): ، تلاش شده است با رویکرد  فلسفی کلامی و با بهره گیری از برخی مبانی حکمت متعالیه مانند «اصالت وجود»، «تشکیک وجود» و «اتحاد علم و عالم و معلوم» به این مسئله پاسخ داده شود که آیا مقام عصمت، تنها در اختیار پیامبران و امامان (س): است یا افراد عادی نیز می توانند به فراخور ظرفیّت علمی و ایمانی خود، به برخی از درجات عصمت دست یابند؟!  در پایان این نتیجه به دست آمده است که عصمت، فضیلت و کمالی نفسانی است که به پیامبران و امامان (س): اختصاص ندارد، بلکه هر انسان مومنی به فراخور ظرفیت علمی و  ایمانی خود، امکان دستیابی به برخی از درجات عصمت را دارد. به دیگر سخن، آنچه سبب پدید آمدن عصمت در انسان می شود «علم یقینی انسان به سودمندی و زیان مندی فعل» است که سبب می شود در صورت توجه انسان به سود و زیان فعل، اراده انسان به سوی جلب منافع و دفع مفاسد برانگیخته شود. همچنین از آنجا که «علم» به عنوان یکی از مبادی عصمت، ذومراتب و تشکیکی است، عصمت نیز به عنوان برآیند آن، ذومراتب بوده و مقول به تشکیک خواهد بود. همچنین براساس نظریه «اتحاد علم و عالم و معلوم» این نتیجه به دست می آید که با ارتقاء وجودی مدرِک، قوای ادراکی او نیز که با نفس اتحاد دارد، شدت وجودی می یابد و در پی آن، ادراک انسان کامل تر شده و حقیقت فعل برای او بیشتر آشکار می گردد و همین امر سبب می شود حالت نفسانی عصمت در انسان پدید آید و شخص به طور قطعی، امور زیان مند را ترک نماید و امور سودمند را انجام دهد.