تا کنون در باره صورت بندی سیاسی روحانیت قم تاملاتی مفیدی صورت گرفته اما فقدان برخی آگاهی های لازم از سرشت تفکر سیاسی در حوزه علمیه قم موجب برخی داوری های غیر دقیق شده است اینکه چگونه می توان تفکرات سیاسی در درون این حوزه را صورت بندی کرد و اندیشه های کانونی و حاشیه ای در آن را متمایز ساخت؟ دو پرسش مهمی اند که این مقاله می کوشد با ترسیم مرزهای تفکر سیاسی در این حوزه به آنها پاسخ روشنی دهد. مدعای اصلی نویسنده در این مقاله آن است که وجود چهار خط متقاطع یعنی نگرش سنتی یا غیر سنتی به نظم سیاسی و نیز نگرش سلبی یا ایجابی به پذیرش یا رد نظم دینی، راهنمای ما در گونه شناسی واقع گرایانه از تفکرات سیاسی در این حوزه است. این تفکرات که در درون هنجارها و محدویت های خاصی تولید می شوند، اندیشه ای را کانونی به شمار می آورد و تفکری را به حاشیه می برد. عطف به چنین چهارچوبی نشان می دهد که در این حوزه پنج تفکر کانونی و سه تفکر حاشیه ای وجود دارد.