مطالب مرتبط با کلیدواژه

لاماسو


۱.

مطالعه تطبیقی پیکره انسان- گاوبالدار در هنر آشوریان و هخامنشیان

کلیدواژه‌ها: پیکره انسان گاوبالدار لاماسو هنر آشوری هنر هخامنشی مطالعه تطبیقی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۹۷ تعداد دانلود : ۶۸۵
موجودات ترکیبی که از آمیختن اجزای مختلف حیوان و انسان یا حیوانات گوناگون با هم به وجود آمده اند؛ در قالب عناصر هنر و معماری، نقوش برجسته و پیکره-معماری نمایان شده اند. یکی از زیباترین و عظیم ترین این حیوانات ترکیبی، انسان-گاو بالدار است. هدف از این مقاله بررسی این جانور ترکیبی در تمدن آشوریان و هخامنشیان و یافتن تشابهات و تمایزات آنان با رویکردی تطبیقی است. برای این منظور شکل ظاهری، و نقش کاربردی در انسان-گاو بالدار مطالعه و تطبیق داده می شود. پژوهش پیش رو کیفی است و از نظرهدف بنیادی است. شیوه گردآوری اطلاعات با استفاده از منابع کتابخانه ای و تحلیل تصاویر است و تجزیه و تحلیل اطلاعات به شیوه توصیفی و تحلیلی است. این که چرا آثار هخامنشی باتوجه به شباهت های بسیار به آثار آشوری به کمال هنری رسیده  سؤالی است که  در این پژوهش به آن پاسخ داده می شود. براساس فرضیه این پژوهش سنت آداب و پرستش ایزدان و بن مایه های فرهنگی و اعتقادی بر سیر هنر تمدن ها تأثیر زیادی دارد و صرفاً تأثیر و تأثر دلیل یکسان انگاری هنر تمدن ها نیست. نتیجه  این پژوهش نشان می دهد که علاوه بر اشتراک و افتراق پیکره انسان-گاو بالدار دو تمدن، که در باور هخامنشیان  جایی برای پیکرهای آیینی و نذری وجود ندارد و مفاهیم «لاماسوها» در هنر ایرانی با توجه به فرهنگ «مزدیسنایی» تغییر ماهیت و همچنین کاربرد داده است. انسان-گاوبالدار آشوری به عنوان محافظی پرقدرت، نمونه ای برای ساخت و ادامه این پیکره ها در حکومت باعظمت هخامنشی شد. و باوجود اقتباس ظاهری، در نمادپردازی متفاوت است. به طور کلی انسان-گاو بالدار از تمدن آشوری آغاز شده و به بهترین نمونه آن در هنر هخامنشی رسیده و در نمونه هخامنشی تأثیر هنر آشوری آشکار بوده اما هویت مستقل تفکر پارسی در آن کاملاً حفظ شده است.
۲.

گوپت و شیردال در خاور باستان(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: اسفینکس شیردال گریفین گوپت لاماسو مانتیکور

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۷ تعداد دانلود : ۱۵۶
این نوشتار تلاش دارد با نگاهی بر اساطیر و نقشمایه های به جای مانده بر روی آثار هنری، کهن الگوهای گوپت و شیردال را در هنر مردمان خاور کهن تا پایان دوره آهن (سده ششم پ.م) با تأملی ژرف تر بر نمونه های ایرانی پیگیری کند، و در این راه به پی جویی تحلیلی و تطبیقی ارتباط میان این فرهنگ ها بپردازد. گوپت (انگاره ترکیبی شیر، گاو و پرنده با سر انسان) و شیردال (انگاره ای با بدن شیر و سر عقاب) از بن مایه های کهن مورد استفاده در هنر خاور باستان از هزاره سوم پیش از میلاد به بعد هستند. به نظر می رسد آغازین نمونه های این انگاره را مصریان ساخته اند و پس از آن مردمان میانرودان، عیلام و ایران باختری آن را بر دست سازهای هنری خویش نقش کرده اند. عقاب، انسان، شیر و گاو هرکدام دارای نیروی سحرآمیز و فرمانروای قلمرو خویشتن بودند. هنگامی که درهم آمیخته می شدند، برای نیایشگاه ها به نگاهبانانی شکست ناپذیر بدل می گشتند. بهره گیری از این نماد به عنوان نشان شگفت انگیز نیروی برتر در مصر، میانرودان، ایران، آناتولی، یونان و هند با نام ها و توصیفات گوناگون رایج گشت و اهمیت بسیاری در اساطیر، هنر و فرهنگ این سرزمین ها یافت.