مطالب مرتبط با کلیدواژه

تمدن تربیت محور


۱.

هستی شناسی توحیدی قرآن و نقش آن در تمدن سازی تربیت محور

کلیدواژه‌ها: تمدن نوین اسلامی تمدن تربیت محور هستی شناسی توحیدی علامه طباطبایی و قرآن کریم

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۰۷ تعداد دانلود : ۳۸۱
تمدن سازی نوین اسلامی یکی از مهم ترین گفتمان های نوظهور در دوران معاصر است که در پی نهضت های اسلامی، جنبش بیداری اسلامی و شکست و رسوایی مکاتب مادی، اذهان متفکران اسلامی را به خود جلب نموده است. با عنایت به اهمیت ترسیم تمدن نوین اسلامی برپایه قرآن کریم و نظر به حیثیت تربیت محوری تمدن اسلامی و ابتکارهای علامه طباطبایی در مباحث تربیتی، پژوهش حاضر به شیوه تحلیل متن، به استخراج و استنباط مبانی ویژه تفسیر المیزان در حوزه هستی شناسی و ارتباط آن با تمدن سازی پرداخته است. براساس مبانی قرآنی علامه در المیزان، عالم هستی یک نظام توحیدی فراگیر است که مدیریت یکپارچه و اتصال تدبیر در آن حاکم است. پرسش از عدالت و چگونگی آن در این نظام واحد نادرست است؛ چراکه عالم وجود، خود میزان عدالت و معیار سنجش آن است. بی تردید چنین شناختی از جهان در مدیریت کلان تمدنی بسیار حائز اهمیت است. براساس این نگرش، اهداف تمدن سازی اسلامی، گسترش باور به توحید و پرورش روحیه تسلیم و رضا در آحاد جامعه ترسیم می شود؛ و از جمله اصول و راه کارهای آن، اخلاص در مربی و متربی، باور به نظام احسن، حبّ عبودی، یادآوری نعمت های الهی و «آیت» دانستن تمام اجزای هستی است؛ که شناخت و تدبیر صحیح آن از لوازم تمدن سازی تربیت محور است.
۲.

مبانی انسان شناختی قرآن در تمدن سازی تربیت محور (با تکیه بر تفسیر المیزان)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: تمدن نوین اسلامی تمدن تربیت محور انسان شناسی علامه طباطبائی تفسیر المیزان قرآن کریم

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۱
تمدن سازی نوین اسلامی یکی از مهم ترین گفتمان های نوپیدا در دوران معاصر است که در پی نهضت های اسلامی، جنبش بیداری اسلامی و شکست و رسوایی مکاتب مادی و غربی، اذهان اندیشمندان اسلامی را به خود جلب نموده است. با عنایت به اهمیت ترسیم تمدن نوین اسلامی و بایستگی استخراج علوم انسانی از قرآن کریم و نیز نظر به جایگاه تربیت محوری تمدن اسلامی، و باتوجه به اینکه علامه طباطبائی ابتکارهایی در مباحث تربیتی ارائه نموده است، پژوهش حاضر با بهره مندی از شیوه تحلیل محتوا، به استخراج و استنباط مبانی ویژه تفسیر المیزان در حوزه انسان شناسی و ارتباط آن با تمدن سازی پرداخته است. برپایه مبانی قرآنیِ علامه در تفسیر المیزان، نفس انسان مسیر سلوک او به سوی خداوند بوده و شناخت و ارزیابی مداوم آن بسیار ضروری است. نفس یا همان شخصیت انسان بستگی و پیوندی ژرف با کارکرد او داشته و حتی می تواند دچار دوگانگی شود، پدیده ای که شناسایی آن در مدیریت کلان تمدنی بسیار حائز اهمیت است. از دیگر مبانی انسان شناختی علامه درباره سعادت انسان، رابطه آن با عمل، حقیقی و فطری بودن آن و هویت نسبی و مرتبه ای سعادت است که شناخت و تدبیر صحیح آن از لوازم تمدن سازی تربیت محور می باشد. درنهایت نیز هویت جمعی و استکمال اجتماعی انسان مطرح می باشد که جایگاه آن در تمدن بسیار محوری و برجسته است.