مطالب مرتبط با کلیدواژه

باتای


۱.

هگل گرایی تمام عیار؛ گذر از دیالکتیک به تفاوت در اندیشه دریدا(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: دیالکتیک تفاوت اقتصاد عام نوشتار دریدا هگل باتای

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۰۴ تعداد دانلود : ۴۱۶
مقاله ی حاضر نشان می دهد که بررسی خوانشِ انتقادی هگل از سوی ژرژ باتای بر اساس دیدگاه های ژاک دریدا، به فراروی از دیالکتیک و ورود به پارادایم فکری جدیدی برگرفته از مفهوم «تفاوت» منجر می شود. زمانی که مخالفان جدی هگل – مانند میشل فوکو – دشواری های رهایی از سلطه ی هگل را مورد تأکید قرار می دهند، اهمیت این موضوع بیشتر خود را نشان می دهد. پرداختن به مسأله ی نفی و مرگ در اندیشه ی دیالکتیکی، هگل را به فیلسوف ممتازی تبدیل کرده است که متفکران معاصر را به خود جذب می کند. پرداختن به نفی و مرگ امتیازی برای دیالکتیک محسوب می شود، با این حال نحوه ی مواجهه ی هگل با این موضوع قابل نقد است. ژاک دریدا در جستاری که به دیدگاه های ژرژ باتای درباره ی دیالکتیک خدایگان-بنده اختصاص یافته است، نقدهای باتای به دیدگاه های هگل درباره ی مرگ و نفی را در چارچوب تفکر واسازانه ی خود از نوسامان می بخشد. هر دو طرف رسیدن به ایجاب را در مواجهه با امر سلبی مورد تأکید قرار می دهند، اما به این دلیل که هگل لوازم و نتایج اندیشیدن به نفی و مرگ را تا انتها دنبال نمی کند با انتقاداتی روبه رو می شود که نهایتاً به گذر از دیالکتیک هگلی می انجامد. ارزیابی ما این است که مفهوم «تفاوت» در اندیشه ی دریدا گام مهمی در راه دست یابی به اسلوبی غیردیالکتیکی از تفکر است که دریدا موفق شده است با الهام از کسانی چون نیچه، هایدگر و باتای آن را محقق سازد.
۲.

هگل گرایی تمام عیار؛ گذر از دیالکتیک به تفاوت در اندیشه دریدا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: دیالکتیک تفاوت اقتصاد عام نوشتار دریدا هگل باتای

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۰۲ تعداد دانلود : ۶۲۱
مقاله حاضر نشان می دهد که بررسی خوانش انتقادی هگل از سوی ژرژ باتای بر اساس دیدگاه های ژاک دریدا، به فراروی از دیالکتیک و ورود به پارادایم فکری جدیدی برگرفته از مفهوم تفاوت منجر می شود. زمانی که مخالفان جدی هگل - مانند میشل فوکو - دشواری های رهایی از سلطه هگل را مورد تأکید قرار می دهند، اهمیت این موضوع بیشتر خود را نشان می دهد. پرداختن به مسئله نفی و مرگ در اندیشه دیالکتیکی، هگل را به فیلسوف ممتازی تبدیل کرده است که متفکران معاصر را به خود جذب می کند. پرداختن به نفی و مرگ امتیازی برای دیالکتیک محسوب می شود، با این حال نحوه مواجهه هگل با این موضوع قابل نقد است. ژاک دریدا در جستاری که به دیدگاه های ژرژ باتای درباره دیالکتیک خدایگان - بنده اختصاص یافته است، نقدهای باتای به دیدگاه های هگل درباره مرگ و نفی را در چارچوب تفکر واسازانه خود از نو سامان می بخشد. هر دو طرف، رسیدن به ایجاب را در مواجهه با امر سلبی مورد تأکید قرار می دهند، اما به این دلیل که هگل لوازم و نتایج اندیشیدن به نفی و مرگ را تا انتها دنبال نمی کند با انتقاداتی روبه رو می شود که نهایتاً به گذر از دیالکتیک هگلی می انجامد. ارزیابی ما این است که مفهوم «تفاوت» در اندیشه دریدا گام مهمی در راه دست یابی به اسلوبی غیردیالکتیکی از تفکر است که دریدا موفق شده است با الهام از کسانی چون نیچه، هایدگر و باتای آن را محقق سازد.
۳.

لوکوربوزیه، بازی، باتای؛ تفسیرِ کلیسای رُنشان براساسِ مفهومِ بی صورت در فلسفه باتای(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: باتای بازی بی صورت رنشان لوکوربوزیه

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۸۱ تعداد دانلود : ۲۲۸
لوکوربوزیه و باتای که از مخالفانِ معماری بود، به ظاهر دو چهره متضادند. اما میانِ این دو رابطه ای هست. لوکوربوزیه زمانی که مشغولِ ساختِ رُنشان بوده سهم ملعونِ باتای را می خواند. «بازی» از مفاهیمِ مشترک در دستگاهِ نظریِ این دوست که شاید اندکی متفاوت باشد. در این مقاله با مروری بر کلیسای رُنشانِ لوکوربوزیه به جستجوی این نسبت خواهیم پرداخت. در رُنشان لوکوربوزیه بازیِ تقابل محور را به سرآغازِ معماری می رساند: آنچه هم معماری است و هم نیست. رُنشان ادامه بازیِ چرخاندنِ محورهاست که لوکوربوزیه از دهه ۱۹۲۰ آغاز کرده بود، تدبیری که باتای نیز در «آسفاله» به کار برده بود. بازیِ رُنشان در کارِ «ناچیز کردنِ چیز» و «قربانیِ» معماری است، مفاهیمی که در سهم ملعون و آثارِ باتای یافت می شود. در نهایت رُنشان به بازی کشاندنِ ساختارِ مرسومِ معمارانه است چه در ارجاع ها و چه در صورت. این درست همان موضوعِ تحسینِ باتای در آثاری است که از نظرِ او کلیسای جامعِ زمانه و برتر از آن اند: نقاشی های مانه و تالارِ غارِ لاسکو. لوکوربوزیه در مفهومِ کم تر فهمیده «ماشینِ زندگی» معماری کردن را به فرآیندِ «بی صورتی» که باتای در نظر داشت نزدیک کرده است: بازیِ تنش هایی که در رُنشان به نتیجه اعلای خود رسیده است. لوکوربوزیه با قربانیِ آنچه دوست می دارد، چنان که خود می پندارد، در جایگاهِ «شهریارِ» باتای می نشیند و قربانی می شود.
۴.

معماری بیزار از معماری: تأملی معمارانه در مفهومِ بی صورتِ ژرژ باتای(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: معماری بی صورت باتای نفی قربانی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۹۵ تعداد دانلود : ۲۴۱
«بی صورتِ» باتای اگرچه در نگاه نخست با معماری در تضاد است اما چندان که آشکار خواهد شد ریشه معماری است. در آرای باتای بی صورت «ضرورت امکان» هنر است و معماری برای آنکه هنر باشد از این قاعده مستثنا نیست.  هدف این مقاله بررسی نسبت معماری و بی صورت در دستگاه باتای است. این مسیر با عرضه تفسیری از بی صورت به تأمل در ملزومات فلسفی معماری ای می رسد که انسان را از استبداد منظر کنونی برهاند. این پژوهش پرسش محور معنای بی صورت را در آثار باتای دنبال می کند و با تکیه بر نظریه «اقتصاد عام» به نظریه ای درباره معماری می رسد. این مقاله آرای باتای را جایی میانه هگل و نیچه می بیند و به نسبتی که این نظرات با پروست برقرار کرده می رسد. بی صورت شالوده معماری یا «ضرورت امکان» معماری است. معماری بی صورت به اندازه «شعر سکوت» باتای تناقض آمیز است: شعری که برای هنر بودن زبان را «قربانی» می کند. در آثار باتای قربانی کردن معنا شرط هنر است. اما در معماری که از نظر باتای مرجع بازنمایی انسان و بنیاد صورت انسانی است قربانی به معنای بی صورت کردن آدمی است. و این بی صورت اگر انسان را از جنس نیروی نفی بدانیم چیزی جز باز گذاشتن راه انسان برای گذار از انسان هنوز محقق ناشده و خویشاوندی با طبیعت نفی شده نیست. بی صورت چرخشی کوپرنیکی از منظرِ محدود به منظرِ عام در معماری است.