مطالب مرتبط با کلیدواژه

بی صورت


۱.

لوکوربوزیه، بازی، باتای؛ تفسیرِ کلیسای رُنشان براساسِ مفهومِ بی صورت در فلسفه باتای(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: باتای بازی بی صورت رنشان لوکوربوزیه

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۸۲ تعداد دانلود : ۲۲۸
لوکوربوزیه و باتای که از مخالفانِ معماری بود، به ظاهر دو چهره متضادند. اما میانِ این دو رابطه ای هست. لوکوربوزیه زمانی که مشغولِ ساختِ رُنشان بوده سهم ملعونِ باتای را می خواند. «بازی» از مفاهیمِ مشترک در دستگاهِ نظریِ این دوست که شاید اندکی متفاوت باشد. در این مقاله با مروری بر کلیسای رُنشانِ لوکوربوزیه به جستجوی این نسبت خواهیم پرداخت. در رُنشان لوکوربوزیه بازیِ تقابل محور را به سرآغازِ معماری می رساند: آنچه هم معماری است و هم نیست. رُنشان ادامه بازیِ چرخاندنِ محورهاست که لوکوربوزیه از دهه ۱۹۲۰ آغاز کرده بود، تدبیری که باتای نیز در «آسفاله» به کار برده بود. بازیِ رُنشان در کارِ «ناچیز کردنِ چیز» و «قربانیِ» معماری است، مفاهیمی که در سهم ملعون و آثارِ باتای یافت می شود. در نهایت رُنشان به بازی کشاندنِ ساختارِ مرسومِ معمارانه است چه در ارجاع ها و چه در صورت. این درست همان موضوعِ تحسینِ باتای در آثاری است که از نظرِ او کلیسای جامعِ زمانه و برتر از آن اند: نقاشی های مانه و تالارِ غارِ لاسکو. لوکوربوزیه در مفهومِ کم تر فهمیده «ماشینِ زندگی» معماری کردن را به فرآیندِ «بی صورتی» که باتای در نظر داشت نزدیک کرده است: بازیِ تنش هایی که در رُنشان به نتیجه اعلای خود رسیده است. لوکوربوزیه با قربانیِ آنچه دوست می دارد، چنان که خود می پندارد، در جایگاهِ «شهریارِ» باتای می نشیند و قربانی می شود.
۲.

معماری بیزار از معماری: تأملی معمارانه در مفهومِ بی صورتِ ژرژ باتای(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: معماری بی صورت باتای نفی قربانی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۹۷ تعداد دانلود : ۲۴۲
«بی صورتِ» باتای اگرچه در نگاه نخست با معماری در تضاد است اما چندان که آشکار خواهد شد ریشه معماری است. در آرای باتای بی صورت «ضرورت امکان» هنر است و معماری برای آنکه هنر باشد از این قاعده مستثنا نیست.  هدف این مقاله بررسی نسبت معماری و بی صورت در دستگاه باتای است. این مسیر با عرضه تفسیری از بی صورت به تأمل در ملزومات فلسفی معماری ای می رسد که انسان را از استبداد منظر کنونی برهاند. این پژوهش پرسش محور معنای بی صورت را در آثار باتای دنبال می کند و با تکیه بر نظریه «اقتصاد عام» به نظریه ای درباره معماری می رسد. این مقاله آرای باتای را جایی میانه هگل و نیچه می بیند و به نسبتی که این نظرات با پروست برقرار کرده می رسد. بی صورت شالوده معماری یا «ضرورت امکان» معماری است. معماری بی صورت به اندازه «شعر سکوت» باتای تناقض آمیز است: شعری که برای هنر بودن زبان را «قربانی» می کند. در آثار باتای قربانی کردن معنا شرط هنر است. اما در معماری که از نظر باتای مرجع بازنمایی انسان و بنیاد صورت انسانی است قربانی به معنای بی صورت کردن آدمی است. و این بی صورت اگر انسان را از جنس نیروی نفی بدانیم چیزی جز باز گذاشتن راه انسان برای گذار از انسان هنوز محقق ناشده و خویشاوندی با طبیعت نفی شده نیست. بی صورت چرخشی کوپرنیکی از منظرِ محدود به منظرِ عام در معماری است.