مطالب مرتبط با کلیدواژه

اخلاق بسته


۱.

پیوند میان عرفان و اخلاق با ماشین در فلسفه برگسون(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: برگسون اخلاق گشوده اخلاق بسته دین پویا دین ایستا تحول خلاق جامعه ماشینی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۹۰ تعداد دانلود : ۴۰۵
 هانری لوئیس برگسون در کتاب «دو سرچشمه اخلاق و دین» نشان می دهد که برای اخلاق و دین، دو سرچشمه وجود دارد و به تبعِ آن دو نوع اخلاق و دین وجود دارد: 1. اخلاق بسته که دین مربوط به آن «ایستا» است؛ 2. اخلاق گشوده که دین آن «پویا» است. اخلاق بسته و دین ایستا مربوط به انسجام اجتماعی اند و اخلاق گشوده و دین پویا با خلاقیت و پیشرفت ارتباط دارد. اخلاق گشوده کلی و فراگیر است و هدفش صلح و صفاست. وی سرچشمه اخلاق گشوده را «عواطف خلاق» می نامد. اما اخلاق بسته بر چیزی استوار است که برگسون آن را «کارکرد یا نقش وهم انگیز» می نامد، نقش خاصی است که توهم های خودخواسته را پدید می آورد و این معنا را القا می کند که ناظری بر اعمال ما وجود دارد و انگاره های ایزدان را ابداع می کند. دین ایستا همراه و همنشین عقل است؛ اما دین پویا همراه و همنشین شهود و تحول خلاق است. در بینش برگسون، توسعه ماشینی می تواند با شهود عرفانی هم جهت شود و در صورتی که بتواند جهت حقیقی خود را پیدا کند و خدماتش متناسب با قدرتش صورت گیرد و بشریت بتواند به واسطه آن توفیق ایستادگی و نظاره کردن بر آسمان را بازیابد، می تواند عرفان را یاری کند. در این مقاله به شیوه پیوند میان تحول خلاق با دین پویا و اخلاق گشوده و شیوه توافق میان عرفان و اخلاق با ماشین در عصر مدرن توجه شده است.
۲.

بررسی و نقد نظریه اخلاقی برگسون و مبانی آن با تأکید بر نقد اخلاق تکلیف محور کانت(مقاله پژوهشی حوزه)

کلیدواژه‌ها: اخلاق بسته اخلاق باز بنیاد عقلانی اخلاق اخلاق تکلیف محور هانری برگسون

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۴ تعداد دانلود : ۲۲
از سرآغاز تفکر فلسفی تا ظهور کانت، قوه عقل نظری، بنیاد قوه عقل عملی لحاظ شده است. از جمله فیلسوفان صاحب نظر و تأثیرگذار غرب در حوزه عقل عملی و اخلاق هانری برگسون فرانسوی است. در نظام فکری برگسون ، با تغییر معنای ادراک به عنوان نخستین ثمره کنش و واکنش، ایماژ انسان با عالم خارج ، عمل و قوه عقل عملی بر نظر ورزیْ تقدم می یابد و نتیجه این چرخش مبنایی ، در اخلاق برگسون نمایان می گردد. با توجه به فضای حاکم بر زمانه برگسون ، این فیلسوف دوره تجدد با دغدغه احیای انسان اخلاقی و ارزشی ، اخلاق خود را در دو ساحت اخلاق اجتماعی با عنوان «اخلاق بسته» و ساحت «اخلاق گشوده بشری» شرح و بسط می دهد. او در اخلاق بسته می کوشد تا علاوه بر اصلاح خطاهای موجود در اخلاق تکلیف کانت ، زمینه را برای شکوفایی و تبلور اخلاقی نو ، در قالب الگو های برجسته به مثابه اسوه های اخلاقی ، فراهم کند. برگسون، عقل خود آیین را به عنوان بنیاد اخلاق نمی پذیرد و در تبیین اخلاق باز ، آن را بر بنیاد عقلانیت تکامل یافته ای بنا می گذارد که در سیر تطوّر خلّاق با پیوند مجدد با حیات ، به شور و شعور رسیده و می تواند راهبر انسان در کسب معرفت حقیقی باشد.