مطالب مرتبط با کلیدواژه

عکاسی مستند اجتماعی


۱.

تقسیم بندی عکس های مستند اجتماعی بر اساس گونه های ادبی: نثر نظم و شعر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: عکاسی مستند اجتماعی گونه های ادبی قاب عکس

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۰۲ تعداد دانلود : ۵۹۱
اگرچه به تصویر کشیدن عناصر و رویدادهای جوامع انسانی به شکلی بی طرفانه، راست نما و واقع گرا، از اهداف عکاسی مستند اجتماعی است؛ اما عکس های مستند اجتماعی، صرفاً به نمایش صریح و گزارش گونه وقایع و رخدادهای اجتماعی نمی پردازند، بلکه از جنبه صوری و معناشناختی نیز می توانند توجه مخاطب را به خود جلب نمایند. ازاین رو و با توجه به ماهیت ارتباطی و قابلیت بیانگریِ عکاسی مستند اجتماعی، می توان گفت، همان طور که انسان، از زبان به شیوه های مختلف بهره می گیرد، و یکی از گونه های ادبی یعنی نثر، نظم و شعر را می آفریند، عکاس مستند اجتماعی نیز با امکانات و قابلیت های ابزار بیانی خود، می تواند عکس هایی با کارکردها و کیفیت هایی شبیه گونه های ادبی خلق نماید. ازاین رو، تقسیم بندی عکس های مستند اجتماعی بر اساس گونه های ادبی، هدف این پژوهش است. به فرض وجود شباهت میان عکس های مستند اجتماعی و گونه های ادبی، این پرسش مطرح می شود که: عکاس، به واسطه چه عواملی می تواند عکس هایی شبیه گونه های ادبی خلق نماید؟ روش پژوهش، توصیفی- تحلیلی و تطبیقی و شیوه جمع آوری اطلاعات، کتابخانه ای است. نتایج پژوهش نشان می دهد که، خصلتِ اصلیِ هرکدام از گونه های ادبی، در عکس های مستند اجتماعی قابل شناسایی است؛ بدین شکل که، برخی عکس ها مانند نثر، کارکردی ارجاعی دارند و اطلاعاتی به مخاطب عرضه می کنند، گروهی، شبیه نظم، به واسطه صورت خود، حظی بصری می بخشند و دسته ای دیگر، همچون شعر، کیفیتی مبهم دارند و مخاطب را به تأمل و تفکر وا می دارند. بر این اساس، عکس های مستند اجتماعی را می توان در قالب عکس های نثرگونه (گزارش گرایانه)، نظم گونه (فرم گرایانه) و شعرگونه (معناگرایانه)، تقسیم بندی کرد. قاب و لحظه گرفتن عکس، از عوامل اصلی در خلق هرکدام از این عکس ها هستند.
۲.

از مستند اجتماعی تا مستند شهری (بررسی تطبیقی بین آثار چند عکاس اروپایی که از ایران نیمه قرن 19 تا نیمه قرن20 عکاسی کرده اند)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: عکاسی مستند اجتماعی پرشیا(ایران) آلبرت هوتس الکساندر ایاس جورج استیونس لارنس لاکهارت فریا استارک اینگه مورات

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۳۴ تعداد دانلود : ۸۰۸
در این مقاله، گرایش«عکاسان مستند اجتماعی»  با ملیت های مختلف اروپایی(روسیه، انگلستان، هلند، آلمان و ...) در بازه زمانی نیمه قرن 19 تا نیمه قرن20 با رویکردی بسترگرایانه به منظور تحلیل نگرش عکاسان مزبور که در پرشیا(ایران کنونی)عکاسی کرده اند، دستمایه تحقیق و بررسی قرار گرفته است. هدف اصلی این پژوهش، به دست آوردن«نگرش» هرکدام از عکاسان مزبور در محدوده زمانی مورد نظر و همچنین تعیین تفاوت ها و تشابهات آنان در نگرش های بازیابی شده بوده است. در مورد هر عکاسی ابتدا زندگی نامه کاری او آورده و سپس به تحلیل نگرش وی پرداخته شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد که نگرش عکاسان منتخب که ماحصل کار آنان است در تولید و مصرف هم خوانی ندارند. عکاسان مورد بررسی بر سوژه های انسانی خویش در سرزمین ایران اعمال قدرت و سلطه گری داشته اند. داعیه اصلاح طلبی که وجه بارز و مشخص عکس های مستند اجتماعی قلمداد می شود فقط در رویه و سطح ظاهری آثار نمود دارد و به فرجام عملی نرسیده است و عمدتاً جلوه های جستجوگری وجهان گردی در کارهایشان بارز و شاخص می باشد. کارکردِ اسنادی و بایگانی که سرنوشت محتوم عکس های آرشیو شده در بایگانی هاست، از خلال آثار آنها قابل دریافت است. سویه چرخش از عکاسی«مستند اجتماعی» به سمت عکاسی«مستند شهری» وجه تمایز مشخص دیگری است که این تحقیق آن را هویدا و آشکار می کند. 
۳.

تحلیلی تاریخی بر عکاسی و انسان شناسی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: انسان شناسی عکاسی انسان شناسانه عکاسی انسان گرا عکاسی قوم نگاری عکاسی مستند اجتماعی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۰۸ تعداد دانلود : ۱۳۰
عکاسی از زمان پیدایش اش در اواسط قرن نوزدهم، بسیار مورد توجه شاخه های نوین دانش قرار گرفت و بازویی توانمند شد در توسعه و پیشبرد اهداف گوناگون علمی. انسان شناسان و قوم نگاران از عکس ها برای کشف، ضبط و مطالعه ی جوامع گوناگون بهره بردند و عملاً عکاسی جزئی تفکیک ناپذیر در مسیر مطالعات و پژوهش ها شد و بسیار بعدتر در حدود دهه سوم قرن بیستم، انواع شاخه های عکاسی اجتماعی (همچون عکاسی مستند اجتماعی) از دلِ این عکس های مساحی، زمین نگاری، قوم شناختی و انسان شناسانه به وجود آمد. سوال اما این جاست که انسان شناسی، تا چه میزان بر ویژگی های ذاتی رسانه ی عکاسی (ضبط و ثبت عینی ومستقیم) پایبند ماند؟ پاسخ به این پرسش از آن رو پر اهمیت به نظر می رسد که به برخی از نتایج استفاده ی هدفمند از چنین عکس هایی در حوزه های شرق شناسی و استعماریِ جوامع غربی نظری افکنیم. بدین منظور و برای رسیدن به پاسخ دقیق تر، در تحقیق حاضر به روش تحلیل تاریخی، به تعریف و مطالعه ی انواع عکس های انسان شناسانه، انسان گرایانه و قوم نگارانه خواهیم پرداخت و به شکلی انتقادی آن را در بستر مطالعات اجتماعی تاریخی تحلیل می کنیم. به این نتیجه می رسیم که برداشت های مختلف از عکس ها عموماً و بیشتر حاصل منافع مشخص و معلومی است که انسان شناسان غربی در پی آن بوده اند؛ درحالی که در عکس های قوم نگارانه که مستلزم تعامل و روابط با افراد بر اساس اعتماد متقابل و تجربه ی احساسی و عقلانی محیط است، آشنایی با هویت فرهنگی، تعاملات عمیق انسانی و حضور و تشخیص حواس در ثبت عکس، به لحاظ ثبت استنادی انسانی، فرهنگی و تاریخی، ویژگی های نمایه ای عکاسی را عمیق تر و دقیق تر عرضه می کنند.