مطالب مرتبط با کلیدواژه

قطعه پیشانی


۱.

مقایسه حافظه فعال کلامی و عملکرد مهاری قطعه پیشانی مغز در افراد دو زبانه و یک زبانه

کلیدواژه‌ها: حافظه فعال کلامی کارکرد مهاری قطعه پیشانی دوزبانگی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۴۵ تعداد دانلود : ۳۸۰
مقدمه: دو زبانه بودن از ابتدای زندگی بر کارکرد های شناختی از جمله حافظه فعال و کارکردهای مهاری قطعه پیشانی تاثیر دارد. هدف: لذا پژوهش حاضر، با هدف مقایسه حافظه فعال کلامی و کارکردهای مهاری قطعه پیشانی در دو گروه از جوانان دو زبانه و یک زبانه صورت گرفته است. روش: طرح پژوهش حاضر علی- مقایسه ای بود. جامعه آماری شامل دانشجویان دختر دو زبانه(آذری زبان- فارس زبان) و یک زبانه(فارس زبان) دانشگاه شهید مدنی آذربایجان(تبریز) در سال 95-1394 بود. به این منظور 30 دانشجوی دختر دو زبانه و 30 دانشجوی دختر یک زبانه به صورت نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزار گردآوری اطلاعات در این پژوهش، آزمون های رایانه ای بودند. جهت اندازه گیری کارکرد مهاری قطعه پیشانی از تکلیف رایانه ای استروپ و برای اندازه گیری حافظه فعال از تکلیف رایانه ای نرم افزار آزمایشگاهی روانشناسی شناختی استفاده شد. داده ها به کمک 22 SPSS و با استفاده از شاخص های آمار توصیفی و آزمون استنباطی t مستقل مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: نتایج پژوهش نشان دادند که عملکرد حافظه فعال کلامی افراد دو زبانه و یک زبانه جوان تفاوت معنادار ( p<0/05 ) ندارد. و عملکرد مهاری قطعه پیشانی مغز در افراد دو زبانه و یک زبانه جوان تفاوت معنادار ( p<0/05 ) دارد. نتیجه گیری: براساس این یافته ها می توان نتیجه گرفت که دو زبانگی باعث افزایش عملکرد حافظه فعال کلامی نمی شود. طرفی دیگر دو زبانگی باعث افزایش عملکرد افراد دو زبانه در عملکرد مهاری قطعه پیشانی مغز می شود، در واقع افراد دو زبانه در انجام تکالیف مربوط به کارکرد اجرایی مهار، برتر از افراد یک زبانه هستند.
۲.

مقایسه کارکردهای قطعه پیشانی در افراد دچار تصلب چندگانه عودکننده- بهبودیابنده و افراد سالم(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: استدلال انتزاعی بازداری تصلب چندگانه قضاوت اجتماعی قطعه پیشانی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۶۰ تعداد دانلود : ۶۳۴
هدف این مطالعه مقایسه بازداری، قضاوت اجتماعی، استدلال انتزاعی و مهارت اجتماعی غیرکلامی در افراد دچار تصلب چندگانه عودکننده- بهبودیابنده و افراد سالم بود. روش: روش مطالعه علی- مقایسه ای از نوع مورد شاهدی و نمونه پژوهش شامل 30 فرد دچار تصلب چندگانه (ام.اس) عودکننده- بهبودیابنده ( 19 زن و 11 مرد) بود که با روش نمونه گیری تصادفی از میان 635 نفر از اعضای انجمن تصلب چندگانه گیلان انتخاب و سپس با 30 نفر فرد سالم به عنوان گروه شاهد همتاسازی شد. دو گروه بیمار و شاهد با استفاده از خرده مقیاس شباهتها، درک و فهم و تنظیم تصاویر آزمون وکسلر ( 1981 ) و درجاماندگی آزمون بندرگشتالت ( 1938 ) مورد سنجش قرار گرفت. یافته ها: آزمونهای تحلیل واریانس و تی مستقل نشان داد که بیماران دچار تصلب چندگانه عودکننده- بهبودیابنده بهطور معناداری عملکرد ضعیفتری در مولفه شباهتها و تنظیم تصاویر آزمون وکسلر و خطای درجاماندگی بیشتری در آزمون بندرگشتالت دارند. نتیجه گیری: بیماران دچار تصلب چندگانه با وجود حفظ قضاوت اجتماعی، تخریب شناختی معناداری نسبت به افراد سالم در تفکر انتزاعی، مهارت اجتماعی غیرکلامی و بازداری رفتاری نشان میدهند. از اینرو لازم است با استفاده از درمان شناختی رفتاری با تاکید بر بازسازی شناختی، اصلاح تحریفات شناختی و آموزش فنون رفتاری گامهایی جهت ارتقاء سلامت روان این بیماران برداشته شود.