مطالب مرتبط با کلیدواژه

دریای اسمار


۱.

نقد و بررسی تحلیلی ترجمه فارسی افسانه سنسکریت حکمت و خرد باستانی هند «کتا سرت ساگر»

تعداد بازدید : ۴۹۳ تعداد دانلود : ۴۶۴
دو ملت ایران و هند از دیرباز به علت بودن از یک خانواده نژادی، فکری و زبانی هر دو از یک منبع و مخزن فولکلوری تغذیه و تقویت شده اند. چنان چه داستان های پنچ تنترا از هندوستان به ایران آورده شده و از این طریق به گنجینه ادبیات ایران بهای خاصی بخشیده است. اگرچه پنچ تنترا در ادبیات عامه جهان و ایران شناخته شده اما داستان های حکمت آمیز «کتا سرت ساگر» منتظر برزویه طبیبی است برای آشنائی و یادآوری اثری سترگ که در ردیف مها بهارت و راماین به عنوان گنجینه گرانقدر ادبی هند به شمار می آید. این اثر مشتمل بر هفصد هزار قطعه در قرن سوم و چهارم میلادی سروده شده است که در قرن نهم هجری نخستین بار به دستور پادشاه کشمیر سلطان زین العابدین به زبان فارسی درآمد و همزمان توسط عبدالقادر بدایونی مؤلف مشهور «منتخب التواریخ» همراه با اضافاتی تکمیل شد. اکنون اگرچه این اثر از سوی خاور شناسان با استقبال جدی و گسترده روبرو شده و از طرف یونسکو در مجموعه آثار بزرگ جهان چاپ و منتشر شده است، اما این اثر با ارزش که در ردیف کلیله و دمنه قرار دارد تاکنون در دسترس فارسی زبانان قرار نگرفته است .فارسی دانان هند این اثر را به زبان فارسی نامتعارفی تر جمه کرده اند، اگرچه در سال 1977 تصحیح می شود، اما همچنان نامأنوس باقی می ماند. در این پژوهش به نقد و بررسی تحلیلی ترجمه این اثر و ویژگی های حکمت خاص و اهمیت آن پرداخته می شود.
۲.

بررسی تطبیقی ساختار روایی خویش کاری ها در دو نبرد بزرگ «دریای اسمار» و «شاهنامه» بر اساس نظریّه ی روایتی پراپ(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ساختار روایت پراپ دریای اسمار شاهنامه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۷۰ تعداد دانلود : ۵۸۶
پراپ در پژوهشی روی صد قصّه فولکلورِ روس، خویش کاریِ شخصیّت ها را کوچک تر ین واحدِ ساختارینِ روایت دانست و با تجزیه و تحلیلِ آن ها، ساختارِ پیرنگِ قصّه و نظامِ کنش های روایی را صورت بندی نموده، حُکم هایی در موردِ ساختارِ بنیادینِ قصّه های پریان و رده بندیِ آن ها صادر کرد. پژوهشِ حاضر، با تکیه بر نظریّه پراپ، نخست درپیِ سنجشِ کار آمدیِ الگوی او در تبیینِ ساختاریِ روایتِ نبرد های مربوط به پاد شاهیِ بدیادران (Vidyadhara) در «دریای اسمار» بینِ سورج پرب (Suryaprabha) و شرته شرما (Šrutašarman) و نیز نبرد های مربوط به کین خواهیِ سیاوش و پاد شاهیِ آرمانیِ کی خسرو در «شاهنامه» است و سپس به مقایسه تطبیقیِ ساختارِ تحلیل شده روایتِ این نبرد ها می پردازد. پس از تجزیه و تحلیلِ قصّه ها مشاهده می شود که الگوی نظریّه پراپ تبیینِ مناسبی از ساختارِ رواییِ خویش کاری های این قصّه ها ارائه می کند که در مواردی با پیشنهاد هایی برای کار بستِ بهترِ این نظریّه همراه می شود. این الگو همسانیِ ساختارِ کلّی و نیز همسانیِ برخی روابطِ درونیِ خویش کاری روایت های مذکور را آشکار می کند. همچنین ناهمسانیِ برخی جزئیّاتِ خویش کاری ها نیز که می تواند نمایاننده تفاوت های فرهنگیِ هند و ایران به عنوانِ بسترِ پردازش روایت ها باشد، در نمود گارِ خویش کاری ها انعکاس می یابد.