مطالب مرتبط با کلیدواژه

منیت


۱.

«من» به عنوان اصلی ترین انگیزه انسانی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: ارزش ها من منیت من دوستی من پرستی مهم ترین انگیزه

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه اخلاق
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه‌ اخلاق
تعداد بازدید : ۱۰۸۲ تعداد دانلود : ۴۷۴
این مقاله در جستجوی منشأ اصلی کلیه رفتارهای آدمی است. هدف مقاله پاسخ دادن به این سؤال است که سبب ایجاد ارزش ها و ضدارزش ها، خلق تصوّرات جدید، معنی دهی ها و نگرش های انسانی چیست؟ همچنین سبب فعالیت یا سکون انسان از کجا سرچشمه می گیرد. ظاهراً با وجود تنوع رفتارها و کنش های گوناگون انسانی یک خاستگاه فطری برای آن ها متصور است که در هر محیطی در اساس و منشأ هر رفتاری حضور دارد و آن صیانت نفس می باشد. البته صیانت نفس یک اصل عامّ و شامل در نزد همه جانداران است و مخصوص انسان نیست. ولی آن چه خاص انسان است کیفیّت صیانت نفس اوستکه بسیار متنوع، متغیر و شامل احوال ضد و نقیض می باشد. ما منشأ این کیفیّت صیانت نفس را با اصطلاح «من»1 بیان می کنیم و می توانیم بگوییم اصلی ترین انگیزه انسانی برای هر فعالیت و هر امساکی همان «من» است. «من» همه جا و هر لحظه با ماست و مترصّد به دست آوردن احوال و اوضاعی است که از دیدگاه وی به بقای محترمانه و ارتقاء من کمک می کند. در واقع من، بنا بر ارزش ها و تفسیرهای خود، خالق هر نوع شادی و اندوه است و همواره جویای خیر و گریزان از شر می باشد. جان چه باشد؟ باخبر از خیر و شرّ / شاد از احسان و گریان از ضرر  (بیت 6/ 148: مثنوی نیکلسن) بنابراین «من» دائماً حضور فعالی دارد و در هیچ لحظه ای از توجّه به حفظ برتری خود غافل نمی ماند، همچنین در هر لحظه ای مواظب است تا لطمه و زیانی به «من» وارد نشود. بنابراین شادی و اندوه هر کسی وابسته به چگونگی تعبیرات «من» در برابر حوادث و رفتار اشخاص و خودش است. البته همة این تعبیرات و نگرش ها در متن اجتماع، تاریخ و فرهنگ تحقّق می یابد و چون جهان ما فی نفسه در حال تحوّل و حدوث امکانات تازه است بدان جهت مصادیق نیک و بد، خیر و شر، زشت و زیبا و حق و باطل در نظر «من»های خودمان و من های2 گوناگون دیگر از جمله منِ اجتماعی دائماً در حال دگرگونی می باشد. باری حبّ و بغض و دوستی و دشمنی هر کسی نسبت به خودش و نسبت به اطرافیان، اشخاص، نهادها، کشورها و فرهنگ ها با معیارها و نگرش های «من» زاده می شوند. بدین جهات است که ما «من» را به عنوان اصلی ترین انگیزة رفتارهای انسانی مطرح می کنیم.
۲.

مفهوم پردازی سیاسی از منظر مولوی: رویکردی تمثیلی به مفاهیم «مَنیّت» و «اِشکستگی» در سیاست جهانی(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۳۲ تعداد دانلود : ۱۵۵
فقدان مبانی ایرانی اندیشه در باب سیاست جهانی، مفهوم پردازی در این عرصه را دشوار می سازد. از طرف دیگر، بسیاری به تضاد اساسی بنیان های اندیشه عرفا با نظام اندیشه سیاسی معتقد هستند. ذمّ سیاست توسط مولوی به معنای عدم امکان مفهوم پردازی سیاسی از منظر مولوی نیست و هر چند امری دشوار می نماید، امّا جریان معانی ماوراءالطبیعی در آثار او، به خصوص در مثنوی معنوی، بنیان های مناسبی را برای سیاست پژوهی و مفهوم پردازی سیاسی، از منظر مولوی، در خود دارد. اساسی ترین بنیان ماوراءالطبیعی در اندیشه مولوی، رویکرد مثالی و کل گرایی آن است که در عین حال که ذمّ مظاهر سیاسی توسط مولوی را سبب است، اما، بسط مفاهیم «مَنیّت» و «اِشکستگی» از منظر عرفان مولوی به سیاست جهانی را ممکن می کند. به عنوان نوعی روش، معرفت شناسی مثالی و هستی شناسی کل گرای مولوی در این پژوهش نیز به کار بسته شده است. بر این اساس، در پژوهش حاضر در صدد بسط، تفهیم و تبیین مفاهیم منیّت و اشکستگی در سیاست جهانی، از دل مثنوی معنوی هستیم.