۲.
کلیدواژهها:
شاهنامه گرشاسبنامه فردوسی اسدی حماسه سرایی
در این مقاله سعی شده است علاوه بر ، بررسی شاهنامه و گرشاسبنامه از نظر زیبایی شناسی و ساختار های زبانی و فکری ، آنها را با روشی تحلیلی از حیث کیفیت روایت و تصویرگری بسنجیم .روایت ها و تصویرگری های اسدی در گرشاسبنامه ، موجز ، زیاد ومکرر است اما به مانند تصویر های فردوسی ، هدفمند و مرتبط نیست. شیوه اسدی در روایت استفاده از مناظره و تمثیل است . برخلاف شاهنامه که داستان ها بیشتر از زبان قهرمانان نقل می گردد ، داستان های اسدی از زبان راوی بیان می شود. تکرار در گرشاسبنامه کم است اما مضمون ها غالباً تکراری است . اسدی در روایت ماجراهای بزمی و غنایی موفق تر از توصیف صحنه های رزمی عمل می کند و حتی توصیفات رزمی او نیز رنگی از مضامین و مفاهیم غنایی دارد . بر خلاف توصیفات تک بعدی اسدی توصیفات فردوسی چند بعدی و مینییاتوری است . حماسه گرشاسبنامه را باید حماسه ای شخصی و با محوریت فرد ، به شمار آورد اما حماسه شاهنامه ، حماسه ای ملی و با محوریت ایران است . بر خلاف گرشاسب که به ضحاک خدمت می کند ، رستم هرگز در خدمت دشمنان ایران نبوده است . اسدی یکی از استادان بزرگ حماسه سرایی است و کتاب او یکی از ارزشمند ترین آثار حماسی ایران به شمار می آید ، اما گرشاسبنامه از نظر ارزش های ادبی و قدرت روایتگری و خلق تصاویر هنری با شاهنامه ، برابری نمی کند .