۲.
کلیدواژهها:
اندیشیدن دلوز ریزوم تصویر اندیشه تفاوت درونی
از اهداف پژوهش اینکه مسیر رسیدن به تعریف اندیشیدن را نزد دلوز روشن کند و تفاوت تعریف اندیشیدن نزد او را نسبت به تعاریفِ دیگر آشکار سازد. برای تحقق این اهداف، پرسش اصلی این است: اندیشیدنِ مسئله محور نزد دلوز چیست؟ برای پاسخ به این پرسش با روش توصیفی - تحلیلی، ابتدا انواع اندیشه و تصاویر آن در تاریخ فلسفه قبل دلوز معرفی می شود و در گام نهایی تعریف متفاوت اندیشیدن دلوز نسبت به تعاریف و تصاویر اندیشه قبلی ارائه می گردد. اندیشیدن در فلسفه زمانی رخ می دهد که پیش فرض های اندیشه جزمی با آشوب روبه رو می شود و جریان آن پیش فرض ها قطع می گردد. میدان مسئله برآمده از دل آشوب، مفاهیمی را فرامی خواند. نااندیشیده شرط اندیشیدن است؛ از قلمرو بیرون می برد و قلمروگریزی را رقم می زند و با مفاهیم تازه، به زمین فلسفه و قلمرو فیلسوف بازمی گرداند. روند قلمروسازی، قلمروزدایی و بازقلمروگذاری برای اندیشیدن در فلسفه، جایگزین حرکت از مجهول به معلوم نزد منطقیان قدیم، و سطح منطقی بازشناخت نزد کانت شده است. تفکر افق محور، راه ورزانه و پرسش گرانه به ضرب نشانه در نظر هایدگر، برای اندیشیدن به زمین توجه داشته است. نیروی مسئله در قلمروگریزی و بازقلمروگذاری نزد دلوز به این بحث هایدگر می افزاید. اندیشیدن نزد دلوز، به تفاوت درونی با تفکر ریزوم ریخت ممکن می شود؛ ازاین رو اندیشیدن از امکان امر واقع، به خود امر واقع یا تجربه امر واقعی معطوف می شود.