مطالب مرتبط با کلیدواژه

دولت سکولار


۱.

عدالت و پیشرفت در دولت دینی(مقاله پژوهشی حوزه)

کلیدواژه‌ها: اسلام عدالت پیشرفت حق فلسفه سیاسی دولت دینی دولت سکولار

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۳۸ تعداد دانلود : ۱۰۶۴
عدالت و رابطه آن با پیشرفت در نوع خود، از اصلی ترین، پیچیده ترین و دشوارترین مسائلی است که در فلسفه سیاست، فلسفه حقوق و فلسفه اخلاق مطرح بوده و هست. مقاله حاضر در بررسی موضوع عدالت و پیشرفت در دولت دینی، ابتدا به بررسی سه مفهوم کلیدی عدالت، پیشرفت و دولت دینی می پردازد. ازاین رو، نخست کاربرد مفهوم عدالت در مورد افعال تکوینی و تشریعی خداوند، مفهوم عدالت به مثابه مقیاس ارزش شناختی و تعریف عدالت به اعطاء کل ذی حق حقه، مورد نقد و بررسی قرار گرفته و سپس ارتباط مفهوم اجتماعی عدالت با دولت دینی - با توجه به برداشتی که در اسلام از دولت وجود دارد- و کارویژه هایی که از آن مورد نظر می باشد، موشکافی شده است. بر این اساس، اگر عدالت بر مبنای حق تعریف شود، تمام وظایف دولت اسلامی در عدالت خلاصه می شود و پیشرفت، یکی از مصادیق عدالت خواهد شد؛ زیرا دولت اسلامی موظف است در رسیدن بیشتر انسا نها به بهترین کمالات، سعی و تلاش کند. عدالت، زمانی محقق می شود که دولت در این رسالت موفق ترین وضعیت را داشته باشد.
۲.

مقایسه دولت اسلامی با دولت های سکولار و لیبرال غربی: چشم انداز تمدنی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: دولت تمدن دولت اسلامی امت - امامت دولت - ملت دولت سکولار

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۱ تعداد دانلود : ۱۱۰
پرسش از چندوچون دولتِ اسلامی در دامان تمدن اسلامی، مسأله این نوشته است و در این راستا، هدف این مقاله مقایسه ی دولت اسلامی با دولت های سکولار و لیبرال یعنی دولت های مدرن غربی است، تا از قِبَل آن به مختصات دولت اسلامی در مقام مقایسه دست یازد. این مقایسه، مبتنی بر آن مفروضی است که دولت را یکی از خروجی های هر تمدنی می شناسد. روش پژوهش، اسنادی است و مطالب مرتبط جمع آوری شده، به مقایسه و تحلیل گذارده شده است. با مقایسه ی دولت اسلامی با وجهه ی امت- امامت با دولت مدرن غربی با وجهه ی سکولاریستی و لیبرالیستی، در این مقاله به دست آمد که دولت اسلامی را می توان با ویژگی هایی مانند «علقه مکتبی در برابر علقه مدرن»، «غایتِ سعادت دین، دنیا و آخرت در برابر غایت دنیوی»، «ابزار دانستن قدرت در برابر قدرت برای قدرت»، «حاکمیت و جریان و استیلابخشی به مکتب اسلام در برابر عدم تعهد به مکتب قدسی»، «ولایت امام و جانشین او در برابر عدم ولایت»، «حضور به عنوان امت و شهروند در برابر حضور به عنوان شهروند صرف»، «ابتنای بر عقلانیت دینی در برابر عقلانیت خوبنیاد بشری» بازشناخت. بررسی های این مقاله همچنین نشان داد که ظرفیت دولت در الگوی اسلامی، بیشتر از آن است که در تعریف الگوی نظریه ی دولت- ملت که پایه ی دولت های سکولار و لیبرال در تمدن غربی است، بگنجد. از نظر این نوشته، دولت اسلامی با وجهه ی امت- امامتِ آن، ظرفیت فراوانی برای حضور تمدنی اسلام در آینده ی سیاسی جهان تدارک دیده است که با مقاومت بر اصول و نقاط تمایز خود با دولت های سکولار و غربی و با کارآمدی، می تواند نقش خود را در این راستا ایفاد نماید.