۴.
هدف: مدیریت کیفیت در کتابخانه ها و مراکز خدمات اطلاع رسانی، توسط اکثریت محققان در مفاهیم کیفیت، اصول مدیریت کیفیت، فرایندهای مرتبط و محدودیت های آن مورد توجه خاص قرار گرفته است. لذا، پژوهش حاضر با هدف مقایسه بررسی موانع ساختاری استقرار مدیریت کیفیت در کتابخانه های دانشگاه های علوم پزشکی همدان و دانشگاه بوعلی سینا انجام شد.
روش پژوهش: نوع پژوهش در این مطالعه توصیفی – تحلیلی، و از نوع مقطعی، و جامعه پژوهش مدیران و کارکنان شاغل در کتابخانه های دانشگاه های علوم پزشکی و بوعلی سینای همدان بودند. ابزار مورد استفاده برای جمع آوری اطلاعات در این تحقیق پرسش نامه بودکه شامل 29 سؤال (10 سؤال رسمیت، 9 سؤال پیچیدگی و 10 سؤال تمرکز) بود. پس از تکمیل پرسش نامه ها، اطلاعات گردآوری شده با استفاده از نرم افزار آماری اس پی اس اس تجزیه و تحلیل گردید. تجزیه و تحلیل نتایج و تست فرضیه ها بر مبنای آزمون آماری کای – دو و مقایسه میانگین در بعد آمار استنباطی انجام شد.
یافته ها: طبق نتایج به دست آمده رسمیت در دانشگاه علوم پزشکی به میزان 3/47 و در دانشگاه بوعلی سینا به میزان7/52، پیچیدگی در دانشگاه علوم پزشکی به میزان 4/46 و در دانشگاه بوعلی سینا به میزان 6/53، تمرکز در دانشگاه علوم پزشکی به میزان 3/46 و در دانشگاه بوعلی سینا به میزان 7/53 می باشد. در دانشگاه علوم پزشکی رسمیت با میانگین 84/2 و انحراف معیار 6/0، پیچیدگی با میانگین 35/2 و انحراف معیار 47/0، تمرکز با میانگین 89/2 و انحراف معیار7/0 و نیز در دانشگاه بوعلی سینا رسمیت با میانگین 3 و انحراف معیار 48/0، پیچیدگی با میانگین 029/2 و انحراف معیار 49/0 ، تمرکز با میانگین 35/2 و انحراف معیار 98/0 بر آورد گردیده است.
نتیجه گیری: طبق تجزیه و تحلیل داده های این پژوهش، در مجموع کمترین موانع ساختاری استقرار مدیریت کیفیت در دانشگاه علوم پزشکی به میزان 47/2، و بیشترین موانع در دانشگاه بوعلی سینا به میزان 71/2 می باشد، و هر چه مقدار درصد موانع کمتر باشد، محیط برای استقرار مدیریت کیفیت مناسب تر است. بنابراین دانشگاه علوم پزشکی همدان واجد شرایط برای استقرار مدیریت کیفیت می باشد.