مطالب مرتبط با کلیدواژه

مادینه روان


۱.

نقد اسطوره شناختی ژرفا، بر بنیاد کهن نمونة مادینه روان(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: کهن نمونه دبستان نقد اسطوره شناختی ژرفا دبستان نقد اسطوره شناختی برون روانی تصویرهای کهن نمونه ای مادینه روان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۹۲ تعداد دانلود : ۷۸۶
کهن نمونه ها، با تصویرهای کهن نمونه ای مانند کوه و اعداد و درون مایه های کهن نمونه ای چونان آفرینش و مرگ همسان نیست و به گمان نهان پژوه سوئیسی، کارل گوستاو یونگ، کهن نمونه ها، سازندة نمایه ها و درون مایه های کهن نمونه ای است. پنج کهن نمونة «خود»، «سایه»، «نرینه روان (= آنیموس)»، «مادینه روان (= آنیما)» و «نقاب» از کهن نمونه های برجسته و بُنیادین یونگ است که کارکرد آنها در دبستان نقد اسطوره شناختی ژرفا برای گزارش و رمزگشایی اسطوره و حماسه های اسطوره ای، بُنیادین و بی بَدیل می نماید. در کتاب های نقد ادبی، این کهن نمونه ها در زیر دبستان های نقد اسطوره شناختی و روان شناختی می آید و در اندازة تعریف، پایان می یابد و هیچ گونه تحلیل و کارکردی از آنها در نقدهای اسطوره شناختی به دست داده نمی شود. ما، در این جُستار برای نخستین بار یکی از این کهن نمونه ها، نامزد به مادینه روان را می گزاریم و کارکرد آن را در حماسه های اسطوره ای، فرارویِ منتقدان ادبی می نهیم و به رمزگشایی های نوی در حماسه های اسطوره ای، چونان شاهنامه دست می¬یابیم. در پایان، آنچه بایستة گفت می نماید آنست که گزارش و تحلیل ما از کهن نمونة مادینه¬روان، بی پیشینه و نوآیین است.
۲.

نقد کهن الگویی شهریارنامه براساس نظریه یونگ(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: نقد کهن الگویی شهریارنامه سایه پیر فرزانه مادینه روان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹۷ تعداد دانلود : ۱۸۰
نقد کهن الگویی یکی از روی کردهای مهم نقد آثار ادبی است که به بررسی انواع کهن الگو ها در متون ادبی می پردازد. منظومه شهریارنامه در زمره متون حماسی پهلوانی پس از شاهنامه است که به سرنوشت شهریار فرزند برزو، اختصاص دارد. در پژوهش حاضر پس از مطالعه دقیق شهریارنامه ، به استخراج و تحلیل کهن الگوهای برجسته در آن براساس نظریه یونگ پرداخته شده است. در این منظومه قهرمان برای رسیدن به فردیت باید موانعی را پشت سر گذارد. او در ابتدا با سایه خویش مقابله می کند و قدم در راه سفری دشوار می نهد. در این مسیر، پیری خردمند که راه نمای او برای طی کردن مسیر پرمخاطره است، او را همراهی می کند. نیروهای اهریمنی ازجمله دیوان و اژدها که نمودی از سایه هستند در مسیر سفر او ظاهر می شوند و شهریار به مقابله با آن ها می پرداز د . او هم چنین از مکان های جادویی و محیرالعقول با موفّقیت عبور می کند. معشوقه ای زیبا و فریبنده و نیز زنی جادوگر در این منظومه نمودی از کهن الگوی منفی مادینه روان در قهرمان هستند که شهریار به مقابله با آن ها می پردازد. در این منظومه، سیستان را می توان نماینده خودآگاهی روان دانست که حرکت شهریار از آن جا شروع می شود و او بعد از تجربه کردن فردیت و کمال در سرزمین ناخودآگاهی(هندوستان)، در انتها با پیوستن به خاندان خود به خودآگاهی بازمی گردد و به این ترتیب پایان دایره فردیت را به آغاز آن پیوند می دهد.