۳.
کلیدواژهها:
نبوت عامه و خاصه ابوبکر باقلانی شیخ مفید عبدالجبار معتزلی
شیعه، معتزله و اشاعره بر پایه اصول و مبانی معرفتی خویش، در تبیین «نبوّت» اختلافاتی داشته اند. شیعه متأثّر از آموزه های خاندان وحی، اعتدال گونه از عقل و نقل بهره جسته اند. در سوی دیگر، معتزله با عقل گرایی افراطی و اشاعره با نقل گرایی افراطی، در فهم و تبیین مسائل معرفتیِ دین، گاه با چالش ها و خطاهایی روبه رو شده اند. مسئله «نبوّت» و ابعاد مختلف آن از جمله مسائلی است که می توان لایه های اختلاف نظر متکلّمان مسلمان در آن ها را رهگیری نمود. پژوهش حاضر با روشی، توصیفی تحلیلی، اندیشه های کلامی شیخ مفید، ابوبکرباقلانی و عبدالجبّارمعتزلی را در مسئله «نبوّت» و موضوعات فرعیِ آن مورد بررسی و تحلیل قرار داده است. پژوهش حاضر نشان می دهد که در نظام اندیشه هر سه، پایبندی به «استدلال» جایگاهی ویژه دارد. بررسی ابعاد مختلف «نبوّت» در آثار شیخ مفید نشان از اثرپذیری محسوس او از منطقِ قرآن دارد. اگر چه شیخ مفید در روش شناسی و ضرورت نبوّت، کاملاً عقلانی و بدون تکیه بر آیات و روایات به بحث می نشیند، باقلانی معرفت دینی را در زمره علوم نظری دانسته و از نظرگاه او، دلایل عقلی در خدمتِ شرع هستند. عبدالجبّارمعتزلی، اثرپذیرفته از دیگر معتزلیانِ پیش از خود، به «نبوّت» نگاهی عقل محور دارد.