آرشیو

آرشیو شماره ها:
۵۶

چکیده

نشانه معناشناسی عاطفی روشی نسبتاً نوین برای تحلیل متون ادبی و مطالعه ی بازتاب تأثیر و تاثرات عواطف بر گفته پرداز در آثار ادبی و به ویژه شعر است. این نوشتار به شیوه ی توصیفی – تحلیلی سروده ی «وداع» مهدی اخوان ثالث را با رویکرد نشانه معناشناسی عاطفی گرمس بررسی و تحلیل کرده است. در اشعار اخوان، همواره تلخکامی و ناامیدی به عنوان عواطف غالب نمایان است. در این سروده که احساسات گوناگونی چون عشق، اندوه، ترس و خشم نمود دارد، با افعال موثر «خواستن» و «نتوانستن» مواجه می شویم. گفته پرداز نخست کنشگر است؛ ولی تنش و اندوهِ ناخواسته و تجویزی، او را به ناکنشگر تبدیل می کند و جسم ادراکی در قالب گریستن در او نمود می یابد. طرحواره ی فرایند عاطفی گفتمان این سروده به صورت کاهش همزمان فشاره ی عاطفی و گستره ی شناختی است. به دلیل اتصال گفتمانی، گستره ی شناختی تنگ و تاریک، راههای ورود گفته خوان به متن محدود است و گفته یاب با فضای تحمیلی از سوی گفته پرداز رویارو می شود که نمی تواند با آن تعامل داشته باشد. از ابتدای این سروده، سوژه تحت تاثیر ابژه قرار می گیرد و سبک تنشی- شوشی حاکم بر گفتمان می شود. گفته پرداز هرچند فضای تحمیلی را نامنصفانه می بیند ولی با آن همسو می شود که سبک تنشی ترکیبی/ گزینشی است؛ ولی در پایان، سوژه «سکوت» را برمی گزیند و گریستن او را به شوشگری بازمی گرداند و دو سبک پیشین در سبک تنشی- بوشی استحاله می یابد و گفته پرداز به وضعیت «مات شدگی» می رسد.

تبلیغات