۱.
عرفان عبارت از شناختن هست. در اصطلاح عبارت حالت معرفتی است که از راه تمرکز باطن و نفس به دست می آید؛ که از طریق حس و عقل به چنگ نمی آید؛ بلکه با سیر و سلوک به این معرفت و مکاشفه دست یافت، این مکاشفات و مشاهدات بدون کدام واسطه به وجود حق است. کسانی که توانسته به این معرفت دست یابند و می یابند عارف گفته می شود. ریشه این در کتاب، سنت و متون مقدس ساری جاری است. این تحقیق درصدد این پاسخ هست که عرفان در تشیع و عرفان ارتدکس مسیحیت در کدام وجه ها مشترک و در کدام موارد خویش از هم متمایزند؟ هدف این تحقیق کشف نقاط مشترک و تمایزات این موضوع در این دو مذهب هست. این تحقیق از روش تحلیلی و توصیفی به روش تحقیق کتابخانه ای به اثبات نقاط مشترک و تمایزات عرفان در این دو مذهب پرداخته است. عرفان در این دو مذهب بنا به مستندات، مکتوبات و سنت ها در بعضی از موارد هم سوست و در بعضی از موارد از هم فرق دارد. با کنکاش و با توجه به مستندات و متون مقدس؛ عرفان در این دو مذهب از جایگاهی ویژه برخوردار است. در تشیع عرفان را عین این مذهب و در ارتدکس نیز همه بشر را در سایه عرفان می دانند.
۲.
عشق یکی از موضوعات مهم در عرفان است، این موضوع در عرفان مسیحی و عرفان اسلامی از اهمیت فراوان برخوردار است. هدف این تحقیق پاسخگویی به این مسأله است که: چه رابطه ای میان عشق در اندیشه ای مایستر اکهارت و احمد غزالی وجود دارد؟ این تحقیق که از نوع توسعه ای است با روش توصیفی تحلیلی و روش تحقیق کتابخانه ای به اثبات فرضیه» وجوه شباهت و تمایز عشق در دیدگاه دو عارف نامبرده« پرداخته است. اکهارت عشق را دارای ویژگی های: یت تقرب و همانندی با محنت، سعادت مندی، انحصار طلبی، شبیه سازی، ضّد و تقابل با ریاضت، وحدت، تکمیل کننده روح و سکر دانسته و راه وصول به عشق را: خوف، مساوات، وحدت و انجام فرامین الهی می داند. غزالی عشق را پیوند میان عاشق و معشوق دانسته و بحث از حقیقت عشق را ناممکن می داند و عشق را دارای ویژگی: بیان ناپذیری، وحدت، قدم، آمیختگی با روح، مشکک بودن، بال، بیگانگی میان عاشق و معشوق، سکر و نامهری میان عاشق و معشوق دانسته و راه وصول به آنرا ظن و انفصال از خویش می داند. در دو نظریه تشابهات و تمایزات زیادی دیده می شود. نکات بیان شده می تواند مبنای پژوهش های بعدی در باب عشق قرار گیرد.
۳.
عرفان و تصوف یکی از جریان های بسیار تأثیرگذار در تاریخ اسالم است که از زوایای گوناگون معرفتی، سیاسی، اجتماعی، هنری و ... قابل مطالعه می باشد. این جریان هم در ابعاد نظری و هم در ابعاد عملی خود دارای شاخه ها و شعارهای بسیار متنوعی است که از اندیشمندان و نخبگان علمی و دینی تا عموم مردم بی بهره از آگاهی های دینی را در خود هضم نموده است. یکی از شخصیت های مؤثر در تاریخ تصوف اسلامی که به علت عمق نفوذ خود در سرزمین های ترک زبان به پیر ترکستان شهرت یافته و بزرگ ترین صوفی ترک محسوب می آید، خواجه احمد یسوی است. مجموعه اشعار خواجه احمد که به زبان ترکی قابل فهم برای عامه سروده شده در کتابی به عنوان دیوان حکمت جمع آوری و به زبان های گوناگون ترجمه و منتشر شده است. وی در این اشعار دیدگاه های عرفانی خود را در باب تشریح گام های سلوک خود و توصیه های عرفانی برای دیگران بیان نموده است. مقاله حاضر در تالش است تا نظام اندیشه های عرفانی خواجه احمد یسوی را در عرصه عرفان نظری و عملی کشف و ترسیم نموده و تصویری روشن تر از مبانی عرفانی وی ارائه نماید.
۴.
نظریه وحدت وجود از اندیشه های اساسی عرفان اسالمی بوده که قرائتهای مختلف آن، مورد قبول بیشتر عرفا و تصوف است؛ یکی از قرائت های این نظریه، وحدت شخصیه وجود است که مطابق آن، تنها وجود حقیقی در عالم که تمام هستی را پر کرده خداست و دیگران همه جلوه ها و سایه هایی از حضرت حق به شمار می روند؛ در نتیجه کثرتی که در عالم وجود دارد، کثرت مظاهر است نه کثرت در حقایق. مدافعان این نظریه برای اینکه پشتوانه ای محکم برای بیان دیدگاه خود بیابند، به برخی از آیات و روایات تمسک کرده و گاه آن روایات را بهترین دلیل یا شاهد بر ادعای خود محسوب کرده اند. این مقال به شیوه ای اسنادی و با روش تحلیل محتوا به بررسی روایاتی که در تایید این نظریه مطرح شده است می پردازد و نشان می دهد که این روایات یا داللت روشن بر این نظریه ندارند و یا اینکه گرفتار ضعف سند بوده و در کتب معتبر روایی نقل نشده است. در نهایت، این نتیجه به دست آمد که نظریه وحدت وجود با توجه به منظومه روایات شیعه، مورد قبول نمی باشد.
۵.
استمرار یک روش عملی توسط معصومین، به عنوان سیره یاد می شود. شکرگزاری از خالق و همچنین تشکر از مخلوقات خداوند از رفتارهایی است که معصومین بر آن تاکید داشته اند. پژوهش حاضر با روش توصیفی _ تحلیلی بر آن است سیره معصومین در نحوه شکرگزاری عملی و زبانی را در قالب الگویی معرفت زا و کاربردی در برابر چالش های زمانی و زمینه ای موجود در اجرای سیره در جامعه ارائه نماید. نقش آفرینی در تحکم بخشی به بنیان های اجتماعی از آثار ترویج این سیره در جامعه به شمار می رود. جلب رضای الهی در هر دوگونه شکر هدف اصلی است و در مواردی که شکر از حکمرانان ظالم باشد برای حفظ مصالح اصلی دین، توجیه پذیر است.آثار ترک شکر گذاری نیز سنت استدارج و امهال را به همراه دارد.
۶.
مسئله نفس از آنجا که سخن از مهمترین بخش از وجود آدمی ست،همواره محل بحث از سوی اندیمشندان با مذهب و مکتب مختلف بوده است. در این بین ارسطو به عنوان معلم اول و کسی که نقش بی بدیلی را در بسط و توسعه مفاهیم فلسفی داشته و از اولین کسانی ست که به بحث در این باره پرداخته،نفس را ذاتی دارای تجرد می داند که از ویژگی های مادی برکنار است و از معصومیت برخوردار است و کمال آن در این است که معصومیت خود را حفظ کند و معرفت لازم را برای رسیدن به سعادت به دست آورد. از سوی دیگر،امام محمد غزالی که از بزرگان کلام اسلامی ست،با تأسی از مفاهیم و گزاره های قرآنی، تفسیر ویژه ای از مسئله نفس ارائه نموده و نخستین کسی ست که به جمع و پیوند بین عقل و نقل در بحث درباره نفس پرداخته است. واکاوی و مقایسه اندیشه های ارسطو و غزالی به دلیل تفاوت در مکتب فکری و مآخذ آنها در بحث در این باره می تواند ما را با وجوه افتراق و اشتراک فکری آنها در این باره آشنا کند. در این مقاله سعی بر این است تا با روش توصیفی-تحلیلی به بحث و بررسی درباره ماهیت نفس،ارتباط بین نفس و بدن و تجرد نفس از دیدگاه ارسطو و غزالی پرداخته شود که در نهایت به مقایسه آراء آنها در این باره ختم می شود.