۱.
کلیدواژهها:
نهج البلاغه سبک شناسی لایه ای لایه آوایی لایه نحوی لایه بلاغی لایه واژگانی
سبک شناسی به عنوان دانش شناسایی شیوه کاربرد زبانی، به بررسی ویژگی های زبانی موجود در متن می-پردازد و عهده دار بررسی تمام چیزهایی است که به سبک مربوط می شود. بنیاد کار این دانش بر تمایز، گوناگونی و گزینش زبانی در لایه های مختلف زبان استوار است. خطبه 226 نهج البلاغه با موضوع دنیا، به بیان ناپایداری احوال دنیا و عیب ها و ویژگیهای آن می پردازد و بررسی سبک شناسانه این خطبه مهم می تواند مشخصه ها و عناصر سبکی نهفته موجود در آن را که سبب برجستگی خطبه مذکور شده است، فرادید مخاطب قرار دهد. پژوهش حاضر با روش توصیفی– تحلیلی و بر مبنای سبک شناسی به بررسی خطبه 226 نهج البلاغه در چهار لایه؛ آوایی، نحوی، بلاغی و واژگانی پرداخته و به این نتایج دست یافت که؛ تکرار آواهای متناسب با مضمون خطبه و سجع در لایه آوایی سطح موسیقائی خطبه را بالا برده و بر زیبایی متن افزوده است. تشخّص نحوی، ساخت های همپایه و حذف در لایه نحوی، به کارگیری استعاره و کنایه در لایه بلاغی، تناسب و تقابل معنایی میان واژگان و کاربست بالای واژگان عینی نسبت به انتزاعی در لایه واژگانی از دیگر مشخصه های سبکی خطبه 226 می باشند که امام (ع) با بهره گیری از آنها در لایه های مختلف سبب برجستگی سبک خطبه شده و بر انسجام و تاثیرگذاری خطبه افزوده است.
۲.
کلیدواژهها:
سخاوت دعبل شعر فضیلت اخلاقی
یکی از زیباترین جنبه های اخلاق، سخاوت می باشد. در ادب عربی کرم و سخاوت جایگاهی ویژه دارد. شخص کریم با بخششی که نثار دیگران می کند، رفیع ترین جایگاه را به خود اختصاص داده و به زندگی اجتماعی اعتباری دیگر می بخشد. در این بین شاعران همنوا با کریمان ضمن تأسّی از سیره آنان، زیباترین اشعار خود را نثار آنها کرده و به واسطه توصیفات زیبایی که از سخاوت به نمایش می گذارند؛ موجبات بخشش هرچه بیشتر دیگران را فراهم می کنند. این ویژگی اخلاقی به روایت اشعاری فراوان، آشکارا نزد دعبل، تجلّی یافته است و شاعر از جنبه های مختلف این فضیلت اخلاقی را در وجود خود به اثبات رسانده است. در این مقاله که به شیوه توصیفی –تحلیلی نگارش یافته، ضمن بیان مهم ترین مؤلفه های سخاوت در شعر دعبل به جلوه هایی زیبا از شخصیّت شاعر دست می یابیم. یافته های تحقیق که برآمده از شعر شاعر می-باشد، نمایانگر توجّه خاصِّ شاعر به این فضیلت برتر اخلاقی است که از آن به صورت های مختلف یاد شده است. شاعرگاه آشکارا از سخاوت خود سخن می گوید و گاه شخصیّت آرمانی خود را در وجود شخصی دیگر به نظاره می نشیند و زمانی به خاطرعلاقه شدیدی که نسبت به این فضیلت دارد به سخنان ناصحان و سرزنشگران بی تفاوت است و در این راه از رسوا ساختن انسان بخیل إبایی ندارد.
۳.
کلیدواژهها:
تحلیل روان شناسی نظریه فروید مراتب نفس سید قطب قصیده الخطیئه
نقد روان شناسی از شیوه های نقد ادبی جدید است که فروید با طرح نظریه ساختار سه گانه شخصیت آن را انسجام بیشتری بخشید. در دیدگاه دینی نیز نفس انسان به سه مرتبه نفس مطمئنه، لوامه و اماره تقسیم شده است که به نظریه فروید بسیار شبیه است. سید قطب به عنوان یکی از متفکران اسلامی جایگاه والایی در ادبیّات عربی دارد و شاعری توانایی است و اشعار نغزی همچون قصیده الخطیئه را سروده است. این جستار تلاش می کند با رویکردی تلفیقی از دو نظریه شخصیت فروید و نظریه دینی مراتب نفس به تحلیل روان شناسی این قصیده بپردازد. بر اساس نتایج پژوهش سید قطب با دیدگاهی روان شناسانه هدفی تعلیمی را دنبال می کند و می خواهد به انسان یک الگوی مناسب اخلاقی و اجتماعی ارائه دهد. او درگیری و کشمکش میان سطوح سه گانه شخصیت یعنی نهاد، خود و فراخود را به تصویر کشیده و نشان داده که چگونه نهاد علیه خود و فراخود انسان شورش می کند و برتری می یابد. این درگیری میان سطوح سه گانه شخصیت، مانند نبرد میان مراتب سه گانه نفس یعنی اماره، مطمئنه و لوامه است که در این قصیده نیز نمود می یابد و نفس اماره انسان بر نفس مطمئنه و لوامه چیرگی می یابد و بُعد حیوانی انسان را بر بُعد اخلاقی برتری می دهد.
۴.
کلیدواژهها:
معلقات پژواک اندیشه همگون ناهمگون
موسیقی ازمهمترین مؤلفه های شعر است که بازتاب آن بر دیگر عناصر بر کسی پوشیده نیست. توجه پیشگامان شعر وادب و ناقدان به معلّقات از دیرباز نشان از اهمیت آن دارد. این پژوهش توصیفی- تحلیلی به عوامل و انواع موسیقی، واکاوی آوای حروف، و چگونگی پیدایش پژواک اندیشه در معلقات عشر و کارکرد آن در خلق معانی و انگیختن احساسات پرداخته است. اصحاب معلقات به منظور غنای موسیقی شعر، به موسیقی خارجی و داخلی اهتمام داشتند؛ بدین ترتیب که برای خلق موسیقی خارجی از وزن و قافیه، و برای خلق موسیقی داخلی از تقسیم یا قافیه های متعدد داخلی و فنون بیانی وآرایه های بدیعی بهره گرفتند. همچنین آنان برای انتقال پیام و تأثیرگذاری برخواننده در پی تنوع موسیقایی وهم آوایی کلام با اغراض شعری برآمدند؛ در این راستا از تکرار آوایی حروف و تناوب آنها وحرکات متجانس در حالت های اعرابی مختلف در ساختاری منظم و متوازن برای معنا بخشیدن و به تصویر کشیدن احساسات بهره جستند. در پژواک اندیشه، واژگان علاوه برارزش معنایی بر دلالت مفهومی حروف نیز تکیه دارند، و به همراه خود دیگر معانی ضمنی را برای مخاطب تداعی می کنند. عوامل همگونی حروف، به احساسات لطیف شاعرانه، و سلاست و شیوایی واژگان، و جایگاه حروف مهموسه و مجهوره در چینشی مناسب باز می گردد، وناهمگون بودن آنها از دو جنبه بیرونی و درونی قابل درک است.
۵.
کلیدواژهها:
شعر عباسی ساختار محتوا معتزله شعوبیه
دوره ی عباسی یکی از پربارترین و باشکوه ترین دوره ها در ادبیات عربی است. این دوره، شاهد حضور جریان های مختلفی بوده که برخی تازه، پا به عرصه گذاشته و برخی از دوره ی اموی وجود داشته اند. هر یک از این جریان ها به طور گسترده به فعالیت های خود می پرداختند و همان گونه که علمای این جریان ها با یکدیگر در ستیز فرهنگی بودند، شاعران هر جریان نیز نقش برجسته ای در مجادله ی ادبی میان همدیگر داشتند. ازجمله ی این جریان ها، شعوبیه و معتزله بودند که بدون شک وجود این جریان ها تأثیراتی بر ادبیات این دوره داشته است. ازاین رو پژوهش حاضر بر آن است تا به روش توصیفی_تحلیلی، مؤلفه های ادبی دو جریان شعوبیه و معتزله را بررسی کرده و به بیان تأثیرات آن بر محتوا و ساختار ادبیات دوره ی عباسی بپردازد و درنهایت چنین نتیجه می گیرد که جریان شعوبیه توانسته است به لحاظ محتوایی مواردی چون غزل مذکر و مجون و به لحاظ ساختار ورود الفاظ و ترکیبات بیگانه و خروج از چارچوب قصیده عربی را وارد ادبیات این دوره کند و معتزله نیز از حیث محتوا مواردی چون تعبیر معانی علمی و فلسفی با اسلوب ادبی و تهکم و سخریه و گسترش استدلال و از حیث ساختار مواردی چون: به کارگیری الفاظ فلسفی در شعر و گسترش اسلوب جدل را بر شعر عربی برجای نهاده است.