نوشتار حاضر از چگونگی مواجهه قرآن با فرهنگ ها و سنت های عصر نزول سخن می گوید. در باور نویسنده، قرآن به چهار روش با فرهنگ زمان نزول مواجهه کرده است: 1- فرهنگ گزینی 2- تأیید و تثبیت فرهنگی 3- فرهنگ زدایی 4- جایگزینی نویسنده با آوردن نمونه های متعدد به توضیح هر یک از روشهای چهارگانه پرداخته و در بخش فرهنگ زدایی از مسائلی چون قاطعیت در نفی عناصر منفی، اقدام های عملی در فرهنگ زدایی، روش های تدریجی، عدم تشبه به بیگانه، بحث کرده است.
نظر عموم مسلمانان از دیر باز بر آن است که قران به زبان قریش نازل شده است زبان همه اشعار وخطبه های جاهلی نیز زبان قریش بوده است عموم خاورشناسان باتوجه به زبانشناسی تاریخی این اصل را نپذیرفته اند البته می دانیم که اینجا مراد از زبان قریش نسبت به زبان دیگر قبایل زبانی مستقل و کاملا متفاوت نیست بلکه مراد اختلاف در آواشناسی در برخی کلمات و برخی ساختارها است نه همه آنها اینک پژوهشها نشان داده است که بسیاری از دانشمندان و نیز برخی از قرائن نظریه قریشی بودن زبان قران را تایید نکرده اند فهرست نسبتا جامعی از روایات را نقل کرده سپس به مقایسه و بررسی و نقد آنها می پردازیم
مصاحف عثمانی در تاریخ اسلام و قرآن دارای جایگاهی در خور توجه است. در میان این مصاحف آنچه تاکنون به جای مانده مصحفی است که هم اکنون در «موزة تاریخ تاشکند» پایتخت ازبکستان نگاهداری می شود و احتمالاً مصحف شخصی خود عثمان می باشد. در این مقاله فشرده ای از گزارش مربوط به پیشینة نگارش آن و نیز سرگذشت جابه جایی آن از مدینه تا سرزمینهای دیگر و سرانجام به تاشکند، مورد گفتگو قرار گرفته است و در لابه لای آن کوتاه سخنی دربارة شیوة نگارش خط عربی و ورود آن به سرزمین حجاز و تحول و تطور آن نیز بحث شده که باید آنرا بخثی استطرادی و تطفلی تلقی کرد. لکن با استناد به برخی منابع تاریخی- اصل گفتگو پیرامون سرگذشت مصحف منسوب به عثمان در تاشکند دور می زند که اطلاعات مجمل و کوتاهی را در اختیار ما قرار می دهد.