آینده پژوهی سیاستگذاری هنر در نهادهای حاکمیتی ایران در افق 1420 ه. ش. با روش تحلیل ساختاری اثرات متقابل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مجلس و راهبرد سال ۳۲ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱۲۱
285 - 316
آینده پژوهی با ژرف اندیشی سهم بزرگی در کاهش خطاهای تخمینی در ساحت های گوناگون و کاهش غافلگیری های استراتژیک نهادهای حاکمیتی در آینده دارد. در عرصه سیاستگذاری هنر نیز عدم قطعیت ها در شبکه ای از رویدادها، روندها و متغیرها، محیطی مملو از حلقه های بازخورد پیچیده و بغرنج ایجاد می کند که روش های برنامه ریزی سنتی مبتنی بر پیش بینی های قطعی تصمیم سازان را نسبت به آنچه در واقعیت رخ می دهد به چالش می کشد. در این مقاله تلاش می شود با تحلیل تأثیرات متقابل، احتمال تأثیر یک رویداد بر رویدادی دیگر پیش نگری شده و به این پرسش محوری پاسخ داده شود که اصلی ترین پیشران ها و عدم قطعیت های کلیدی در تحلیل آینده پژوهی سیاستگذاری هنر در نهادهای حاکمیتی ایران در افق 1420 ه. ش. چیست؟ پژوهش حاضر از نوع هدف، کاربردی بوده و به شیوه کمّی انجام شده است. اطلاعات لازم به شیوه کتابخانه ای و میدانی جمع آوری شده و با روش نظریه داده بنیاد چندگانه برپایه فراترکیب و بهره گیری از تحلیل اثرات متقابل در نرم افزار میک مک با تشکیل ماتریس 15 در 15 مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج این پژوهش حاکی از آن است که اصلی ترین پیشران ها که بالاترین تأثیرگذاری را بر سایر متغیرها دارد؛ «کنشگری هنرمندان»، «نظارت و مداخله گری و لغزندگی سیاستگذاری ارزشی»، «آموزش هنر»، «هنر و فناوری های نوین» و «هنر مورد حمایت دولت» است که از میان آنها دو مورد «کنشگری هنرمندان» و «نظارت و مداخله گری» به علت تأثیرگذاری و تأثیرپذیری بالا، عدم قطعیت کلیدی است و به عنوان شاخص ناپایداری بر دیگر مؤلفه های ماتریس تأثیر می گذارد. همچنین «آموزش هنر» به عنوان تسهیلگر قرار دارد.