مرتضی فرنگ

مرتضی فرنگ

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲ مورد از کل ۲ مورد.
۱.

شناسایی موانع و راهکارهای توسعه اشتغال پذیریِ فارغ التحصیلانِ کارشناسی در دوره های علوم رفتاری

کلیدواژه‌ها: موانع اشتغال پذیری فارغ التحصیلان کارشناسی علوم رفتاری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۶ تعداد دانلود : ۱۰۰
هدف کلی پژوهش، شناسایی موانع و راهکارهای توسعه اشتغالپذیریِ فارغ التحصیلان از دیدگاه اساتید، کارفرمایان و صاحب نظران حوزه اشتغال برای مقطع کارشناسی در دوره های علوم رفتاری است. پژوهش حاضر یک تحقیقِ کیفی از نوع پدیدارشناسی می باشد. مشارکت-کنندگان این پژوهش را اساتید، کارفرمایان تشکیل می دهد. روش نمونه گیری در تحقیق کیفی، روش نمونه-گیری هدفمند از نوع نمونه گیری نظری می باشد. از میان شرکت کنندگان در مصاحبه 15 نفر از اساتید و 12 نفر از کارفرمایان بودند. گردآوری داده ها از طریق انجام مصاحبه نیمهساختاریافته صورت گرفت. روایی محتوایی ابزار مصاحبه ها توسط 5 نفر از صاحب نظران آموزش عالی بررسی شده و پس از تأیید به کار گرفته شد. تجزیه و تحلیل داده ها با روش تحلیل مضمون می باشد. تحلیل اولین مصاحبه با کدگذاری باز آغاز گردید و در نهایت در مصاحبه 27 به اشباع نظری رسید. در مجموع 109 مضمون مرتبط با چالش ها و موانعِ توسعه اشتغال پذیری فارغ التحصیلان از این مصاحبه ها احصا شد. سرانجام، در 6 مانع اصلی از قبیل: «موانع فردی»، «موانع دانشگاهی»، «موانع اجتماعی»، «موانع فرهنگی»، «موانع اقتصادی»، «موانع سیاسی» و 21 مانع فرعی شامل: مشکلات شناختی-رفتاری، ضعف انگیزشی، زیاده خواهی، فقدان مهارت های کارآفرینی، ضعف شایستگیهای تحصیلی و شغلی، عدم کیفیت دوره های آموزشی، ضعف دانشگاهی، نقصان برنامه درسی، فقدان بسترهای اجتماعی مناسب، ناسازگاری سازمان ها، ضعف فرهنگی، کمبود برنامه های شغلی، ناعدالتی در استخدامی ها، نیازسنجی نامناسب، ضعف اقتصادی، ناهماهنگی سرمایه انسانی و بازار کار، عدم ارتباط با بازار کار، کمبود منابع مالی، نبود مدیریت اثربخش، سیاست های ناکارآمد، و کاهش تعاملات بین المللی طبقهبندی گردید. نتایج نشان داد که مهم-ترین راهکارِ توسعه اشتغال پذیری از نظر اساتید و کارفرمایان، ضرورت اصلاح و بازنگری در برنامه های درسی است.
۲.

بررسی نقش تعدیل گر فرهنگ سازمانی در رابطه بین سیستم های اطلاعاتی مدیریت و گرایش به کارآفرینی (مورد مطالعه: کارکنان دانشگاه شهید بهشتی)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: سیستم های اطلاعاتی مدیریت فرهنگ سازمانی گرایش به کارآفرینی دانشگاه شهید بهشتی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶ تعداد دانلود : ۱۵
مقدمه: چندین دهه است که مقوله گرایش به کارآفرینی به عنوان یک مطالعه جدّی و منسجم موردتوجّه پژوهشگران قرار گرفته است. گرایش به کارآفرینی وضعیّتی است که در آن یک فرد تمایلات خود را در رابطه با رفتار کارآفرینانه در یک سازمان مستقل نشان می دهد. فرهنگ سازمانی در معرفی سیستم های اطلاعاتی در یک سازمان بسیار مهم است. مفهوم فرهنگ با نگرش، ارزش، اهداف و شیوه های سازمانی، حرفه ای و ملّی مرتبط است. در دهه 1960، «سیستم های اطلاعات مدیریت» برای اوّلین بار در قالب یک مفهوم مطرح شد. یکی از وظایف سیستم های اطلاعات مدیریت جمع آوری، پردازش و تجزیه و تحلیل داده های سازمان است. امروزه شرکت های بزرگ فناوری نظیر «فیس بوک، توییتر و اسنپ» توانستند با استفاده از سیستم های اطلاعات مدیریت به موفقیت هایی دست پیدا کنند. در مورد سیستم های اطلاعات مدیریت، فرهنگ سازمانی و گرایش به کارآفرینی پژوهش های فراوانی انجام شده است، ولی پژوهشی که هر سه متغیر را مورد بررسی قرار دهد یافت نشده است؛ بنابراین، در پژوهش حاضر پاسخگویی به این پرسش اساسی مدّ نظر بود که آیا فرهنگ سازمانی می تواند نقش تعدیل گر در رابطه میان سیستم های اطلاعات مدیریت و گرایش به کارآفرینی ایفا کند؟روش شناسی: این پژوهش از نظر هدف کاربردی، از حیث روش پژوهش توصیفی- همبستگی بود که با استفاده از رهیافت مدل سازی معادلات ساختاری انجام شد. جامعه آماری پژوهش را کلیه کارکنان دانشگاه شهید بهشتی تشکیل می دادند که تعداد آن ها بر طبق آمار 1127 نفر بود. با استفاده از فرمول کوکران، تعداد 288 نفر به عنوان نمونه آماری پژوهش تعیین شد که با روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای برای مطالعه انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها، پرسشنامه استاندارد بوده که روایی صوری و محتوایی آن ها توسط متخصصان تأیید و برای تعیین پایایی پرسشنامه های سیستم های اطلاعات مدیریت، فرهنگ سازمانی و گرایش به کارآفرینی، ضریب آلفای کرونباخ به ترتیب 88/0، 82/0 و  85/0 به دست آمد. تجزیه و تحلیل داده ها در دو سطح توصیفی و استنباطی با استفاده از نرم افزارهای SPSS و LISREL انجام شد.  یافته ها: یافته ها نشان داد که سیستم های اطلاعاتی مدیریت بر گرایش به کارآفرینی تأثیر مثبت و معناداری داشت. نتایج مؤید آن بود که سیستم های اطلاعاتی مدیریت بر فرهنگ سازمانی تأثیر مثبت و معنادار دارد. همچنین، نتایج بیانگر آن بود که فرهنگ سازمانی بر گرایش به کارآفرینی تأثیر مثبت و معناداری دارد. افزون بر این،، یافته ها نشان داد که فرهنگ سازمانی در رابطه بین سیستم های اطلاعاتی مدیریت و گرایش به کارآفرینی نقش تعدیل گر را ایفا می کند.نتیجه گیری/ دستاوردها: با توجّه به نتایج تجزیه وتحلیل داده ها مبنی بر رابطه بین فرهنگ سازمانی و گرایش به کارآفرینی، به مدیران و مسئولان ذی ربط پیشنهاد می شود که به فرهنگ سازمانی و مؤلفه های آن در سازمان اهمیّت دهند و در زمینه تقویت تسهیم دانش، ارتباطات باز، نظام پاداش دهی، هدایت و رهبری، معنا داری کار و ریسک پذیری تلاش کرده و به نیروی انسانی به عنوان باارزش ترین منبع در سازمان توجّه کنند و از این طریق میزان گرایش به کارآفرینی را در سازمان ارتقاء دهند. همچنین، مدیران بایستی از سیستم های اطلاعاتی به منظور گسترش فرهنگ و ترویج کارآفرینی در بین کارکنان استفاده نمایند و نیز از حداکثر امکانات و منابع مادی برای نیل به اهداف مشخص بهره گیرند.

کلیدواژه‌های مرتبط

پدیدآورندگان همکار

تبلیغات

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان