شیرین حدادزند

شیرین حدادزند

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۶ مورد از کل ۶ مورد.
۱.

مطالعه تطبیقی سیاست انرژی پاک در توسعه پایدار چین و آمریکا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: محیط زیست توسعه پایدار انرژی پاک چین آمریکا

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷ تعداد دانلود : ۱۲
تحولات قرن بیست یکم منجر به دگردیسی هایی در محیط زیست جهان گشت به گونه ای که پدیده های مربوط به تحولات و رخدادهای محیط زیستی از یک موضوع داخلی به پدیده ای جهانی مبدل گشت. ازاین رو در دهه های اخیر توجه به مسئله محیط زیست و به کارگیری سیاست های نوین در مسیر حل مسائل زیست محیطی به مانند به کارگیری سیاست انرژی های پاک در فرایند توسعه پایدار به یکی از جنبه های مهم در سیاستگذاری کشورها تبدیل شده است. دولتمردان چین و آمریکا به منظور دستیابی به اهداف توسعه پایدار، گام های موثری برای افزایش بهره گیری از سیاست زیست محیطی برداشته اند. پرسش اصلی پژوهش حاضر این است که به کارگیری و بهره مندی از انرژی پاک چه جایگاهی در سیاست گذاری چین و آمریکا در جهت دست یابی به توسعه پایدار ایفا می کند؟ در پاسخ این فرضیه با روش تطبیقی-تاریخی بررسی می شود که چین و آمریکا با بهره گیری سیاست های متنوع درزمینه تجدید انرژی های پاک توانسته اند تا حدودی به اهداف مبتنی بر توسعه پایدار جامعه عمل بپوشانند. باآنکه چین دیرتر وارد میدان انرژی های پاک شده است؛ اما از طریق به کارگیری سیاست های نوین، اولویت گذاری به انرژی های پاک در سیاست گذاری انرژی و... توانسته با هم پوشانی میان امنیت انرژی و حفاظت از محیط زیست بخشی از سیاست توسعه پایدار خود را عملی سازد.
۲.

جنگ تجاری چین و ایالات متحده آمریکا و پیامد آن بر کشورهای جنوب شرق آسیا؛ مطالعه موردی ویتنام و تایوان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: جنگ تجاری امریکا چین جنوب شرق آسیا نومرکانتیلیسم

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۴ تعداد دانلود : ۱۵۵
ظهور قدرت اقتصادی چین در دهه های اخیر در کنار کاهش سهم امریکا در تولید جهانی و تجارت بین المللی منجر به تغییر چشم انداز ژئوپلیتیکی جهان و تغییر موازنه اقتصادی در عرصه بین الملل شده است. این امر رقابت تجاری چین و امریکا را به نقطه اوج خود رسانده که در قالب جنگ تجاری قابل مشاهده است. رقابت اقتصادی-تجاری واشنگتن-پکن سبب شده تا منطقه جنوب شرق آسیا به میدان کشمکش و مناقشه میان این دو بدل گردد . پرسش اصلی پژوهش حاضر این است که چگونه جنگ تجاری چین و امریکا بر اقتصاد کشورهای جنوب شرق آسیا مانند ویتنام و تایوان تأثیر گذاشته است؟ در پاسخ این فرضیه با روش تبیینی بررسی می شود که جنگ تجاری چین و امریکا از طریق اعمال تعرفه های تجاری و ایجاد محدودیت های وارداتی نسبت به یکدیگر منجر به تحول در واردات-صادرات و معاملات تجاری با کشورهای جنوب شرق آسیا به ویژه ویتنام و تایوان شده است. هدف این پژوهش، تبیین سیاست تجاری و اقتصادی چین و امریکا بر اساس استراتژی نومرکانتیلیسم در قالب جنگ تجاری است که این امر درنهایت موازنه اقتصادی در تمامی جهان به ویژه کشورهای جنوب شرق آسیا را با تحول روبه رو می سازد.
۳.

نقش هند در استراتژی احاله مسئولیت آمریکا برای مهار چین(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۲۱۲ تعداد دانلود : ۱۴۲
آمریکا با پایان جنگ سرد و فروپاشی بلوک شرق به عنوان یک قدرت بزرگ، برتری جهانی یافت. اما تحولات عرصه بین الملل در دهه های اخیر به ویژه خیزش قدرت های نوظهوری ازجمله چین سبب گشت تا آمریکا با چالش های جدی در توزیع قدرت خود در نیمکره شرقی مواجه گردد. چین در سال های اخیر به بازیگری تأثیرگذار در نظام بین الملل مبدل گشته و در پی آن بود تا با بهره گیری از قدرت اقتصادی، نفوذ سیاسی و امنیتی خود را در جهان به ویژه حوزه هندو-پاسیفیک گسترش دهد. این مسئله برای دولت واشنگتن که دارای منافع راهبردی بسیار در این منطقه بود؛ قابل قبول واقع نشد. از همین رو استراتژی آمریکا در جهت مهار قدرت چین در قالب استراتژی احاله مسئولیت در منطقه هندو-پاسفیک تبلوریافته و کشور هند در میان متحدان آمریکا به سبب موقعیت ویژه در این منطقه توانسته به عنوان یکی از مؤتلفین اصلی واشنگتن به نقش آفرینی بپردازد. مقاله حاضر به دنبال پاسخگویی به این سؤال بود که چگونه هند در استراتژی احاله مسئولیت آمریکا در منطقه هندو-پاسیفیک برای مهار چین نقش آفرینی کرده بود؟ در پاسخ به این سؤال که با روش تبیینی-تکوینی و ابزار تحقیق کتابخانه ای بررسی شده است ؛ فرضیه و یافته های پژوهش نشان می دهد که آمریکا در ابعاد اقتصادی-تجاری و نظامی-امنیتی از طریق سرمایه گذاری، تجارت دوجانبه، ائتلاف های دوجانبه و چندجانبه، امضای موافقت نامه های نظامی-امنیتی و... با کشور هند درصدد ائتلاف سازی چندجانبه و پیوند منافع استراتژیک بود که استراتژی احاله مسئولیت آمریکا را جهت مهار چین تقویت کند.
۴.

A Comparative Analysis of Factors Affecting the Chinese and Indian Oil Policies in the Middle East(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: China India Oil Middle East Oil Policy

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۲ تعداد دانلود : ۱۱۸
As a region rich in oil and gas resources, low energy prices, and a unique geopolitical position, the Middle East has been the focus of global attention, particularly for economic powers such as China and India. Due to the wide gap between energy supply and demand, especially for oil, the two countries have developed a special diplomacy for their energy supplies. Understanding the oil policies of Beijing and New Delhi as the main actors in the energy market of the Middle East is paramount for the leading oil-producing countries. By conducting a comparative analysis of the Delhi–Beijing oil policies in the Middle East, the present article will ask how domestic, regional, and international variables affect the Chinese and Indian oil policies in this region. The authors have compared the following critical variables in answer to this question: the legal structure and decision-making process, self-sufficiency levels, the geopolitical position toward the Middle East, oil diplomacy, the role of technology, and the international economic-political position of the two countries. Our findings show that the Beijing government has formulated its oil policy using a single, specific decision-making body in the energy sector. It has relied on expanding multilateral ties with other countries, long-term investments, long-term loans, expanding energy transfer pipelines, and long-term contracts to deepen its relations with oil-rich countries, particularly those in West Asia. On the other hand, India has based its diplomacy on short-term economic contracts, situation analysis, and needs assessment. It is, however, clear that both countries will continue to depend on oil from the Middle East in the medium term despite the threat of US sanctions
۵.

تحریم های ایالات متحده آمریکا علیه ایران و تأثیر آن بر همکاری های نفتی چین و عربستان سعودی (2019-2009)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تحریم های آمریکا چین عربستان ایران همکاری های نفتی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۰۰ تعداد دانلود : ۲۰۲
سیاست های توسعه گرایانه چین، موجب افزایش نیاز این کشور به منابع انرژی شده و افزایش واردات نفت و گاز را از نقاط مختلف جهان به ویژه خلیج فارس در پی داشته است. این امر توجه چین را به دو ستون اصلی در تأمین انرژی در خلیج فارس یعنی ایران و عربستان جلب نموده است. بااین وجود، روابط میان چین و عربستان و ایران در حوزه انرژی دارای فراز و نشیب های بسیار بوده؛ که دلیل اصلی آن را می توان در مسائل سیاسی و مسائل خاص این منطقه از جمله روابط ویژه این دو کشور با آمریکا جست وجو نمود. پژوهش حاضر به دنبال پاسخگویی به این سؤال است که چگونه تحریم های آمریکا علیه ایران در سال های 2019-2009 بر همکاری های نفتی چین و عربستان تأثیر گذاشته است؟ در پاسخ این فرضیه با روش تکوینی بررسی می شود که با کاهش فرصت های همکاری های چین و ایران در حوزه انرژی به دلیل نظام تحریم های آمریکا علیه ایران، همکاری های نفتی چین و عربستان در سال های 2019-2009 گسترش یافته است. تحقیق حاضر به این نتیجه رسیده که نظام تحریمی آمریکا؛ ایران قدرتمند را در حوزه اقتصادی منزوی کرده و فرصتی طلایی برای کشورهای چین و عربستان به وجود آورده تا روابط خویش را در حوزه اقتصاد، به ویژه انرژی تحکیم بخشند.
۶.

مقایسه تطبیقی قدرت هوشمند چین و ایالات متحده آمریکا در آفریقا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: آفریقا ایالات متحده آمریکا چین قدرت نرم و سخت قدرت هوشمند

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۸۸ تعداد دانلود : ۳۲۴
آفریقا در سال های اخیر بسیار مورد توجه چین و آمریکا قرار گرفته است. با بررسی قدرت نرم و سخت به کار گرفته شده این دو کشور در آفریقا، از جمله فعالیت در حوزه فرهنگی، سیاسی، دیپلماسی، اقتصادی و نظامی، این نتیجه حاصل می شود که هریک از قدرت ها سعی بر آن دارند که حوزه نفوذ خود را در این قاره افزایش دهند. بنابراین در دهه های اخیر بهره گیری از قدرت هوشمند به یکی از مهم ترین جنبه های استراتژی سیاست خارجی قدرت های بزرگ تبدیل شده است. دولت مردان چین و آمریکا به منظور رسیدن به اهداف خود، گام های مؤثری در جهت افزایش نفوذ و جایگاهشان در آفریقا برداشته اند. پرسش اصلی پژوهش حاضر این است که «بهره گیری از قدرت سخت و استفاده از سازوکارهای قدرت نرم در سیاست خارجی چین و آمریکا در قبال آفریقا چه جایگاهی دارد؟» در پاسخ این فرضیه با روش تطبیقی – تاریخی بررسی می شود که میزان هم پوشانی و استفاده متوازن از ابزارها و منابع قدرت هوشمند میان چین و آمریکا متفاوت است. نحوه به کارگیری مؤلفه های قدرت نرم و سخت از سوی دو کشور، نشان می دهد که نخبگان چین با ایجاد هارمونی و بهره گیری متوازن از منابع و ابزارهای قدرت هوشمند و بدون ایجاد محدودیت توانسته اند جایگاه خود را نسبت به آمریکا در آفریقا افزایش دهند.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان