رضوان متولیان نائینی

رضوان متولیان نائینی

مدرک تحصیلی: استادیار زبان شناسی دانشگاه اصفهان، اصفهان

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۴ مورد از کل ۴ مورد.
۱.

صفت سازی و صفت زدایی در زبان فارسی از دیدگاه سرنمون رده شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: صفت سازی صفت زدایی سرنمون رده شناختی نشان داری ساختاری کنش گزاره ای بالقوگی رفتاری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۳۵ تعداد دانلود : ۵۱۲
تحقیق حاضر به روش توصیفی-تحلیلی به بررسی صفت سازی و صفت زدایی در زبان فارسی از نگاه سرنمون رده شناختی می پردازد. این نوشتار به دنبال توصیف و تبیین پدیده های صفت سازی و صفت زدایی در زبان فارسی، بررسی میزان سرنمونگی صفت های حاصل از پدیده صفت سازی و سرنمونگی اجزاء کلام حاصل از پدیده صفت زدایی، و ارزیابی نظریه سرنمون رده شناختی در تعیین ویژگی های سرنمونی اجزاء کلامِ حاصل از این دو پدیده می باشد. کار پیدا کردن کلمات حاصل از فرایندهای صفت سازی و صفت زدایی توسط محققان انجام شده است و سپس داده های جمع آوری شده بر اساس معیارهای چارچوب نظری تحقیق مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته اند و کاربرد آنها در پایگاه دادگان زبان فارسی و پیکره بیجن خان مورد بررسی قرار گرفته است. این تحقیق نشان می دهد که در فرایند صفت سازی تغییراز اسم های < شیء، ارجاع> به صفت های صورت می گیرد، در صورتی که در پدیده صفت زدایی، تبدیل از صفات و به اسم های صورت می گیرد. همچنین در هر دو پدیده ما شاهد غیرسرنمون سازی کلمات هستیم. این تحقیق همچنین نشان می دهد که نظریه سرنمون رده شناختی قابلیت تعیین ویژگی های سرنمونی صفت ها و اسم های حاصل از دو پدیده صفت سازی و صفت زدایی در زبان فارسی را دارد. مهمترین پیامد نظری این نوشتار تأیید ادعای زبانشناسان نقش گرا و شناختی در مورد کاربرد بنیاد بودن دستور زبان است.
۲.

تحلیل خطاهای املایی عرب زبانان فارسی آموز(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تحلیل خطا تحلیل مقابله ای خطاهای املایی عرب زبان فارسی آموز

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۹۷ تعداد دانلود : ۴۳۳
مقاله حاضر در چهارچوب تحلیل مقابله ای و تحلیل خطا، در پی بررسی و تحلیل انواع خطاهای املایی عرب زبانان فارسی آموز است. داده های پژوهش حاضر از املاهای میان دوره و پایان دوره 105 آزمون دهنده عرب زبان فارسی آموز در سه سطح مبتدی، متوسط و پیشرفته گردآوری شده است. افراد مورد بحث به شکل تصادفی از میان عرب زبانان مرکز آموزش زبان فارسی جامعة المصطفی در استان قم انتخاب شده اند. خطاهای به دست آمده از این زبان آموزان از نظر مقوله به خطاهای واکه ای، همخوانی و صوری، و بر اساس منشأ به سه دسته درون زبانی، میان زبانی و مبهم تقسیم شده است. تحلیل خطاهای املایی این فراگیران حاکی از آن است که از نظر مقوله، بیشترین میزان خطا با %47 در نظام واکه ای است و تفاوت چندانی بین تعداد خطاهای همخوانی (%8/26) و صوری (%4/26) وجود ندارد. از نظر منشأ خطا، خطاهای میان زبانی با %56 بیشترین تعداد را به خود اختصاص می دهد و خطاهای مبهم با %26 و خطاهای درون زبانی با %18 در رتبه های بعدی قرار می گیرند؛ به این ترتیب، مهم ترین منشأ بروز خطا در نگارش عرب زبانان تداخل زبان عربی است که در واقع از جزئی بودن تفاوت های بین نظام واجی دو زبان عربی و فارسی نشئت گرفته و این امر خود تأییدی بر فرضیه میانه است. از سوی دیگر، نتایج پژوهش نشان می دهد که ارتکاب خطاهای بین زبانی بیشتر از جانب زبان آموزان مبتدی صورت می گیرد و در حقیقت با افزایش سطح و آشنایی بیشتر زبان آموزان با زبان فارسی، تا حد زیادی از میزان این نوع خطاها کاسته می شود.
۳.

توزیع ضمیر مستتر در ساخت کنترل اجباری زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ضمیر مستتر کنترل ناقص نظریه مطابقت کنترل کامل نظریه معنایی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۸۸ تعداد دانلود : ۴۵۷
وجود ضمیر مستتر و ساخت کنترل اجباری در بند متممی خودایستا همواره مورد بحث و تردید بوده است. با توجه به شواهد موجود در زبان های مختلف مبنی بر امکان پذیر بودن کنترل اجباری به درون بند متممی خودایستا، نظریه مرجع گزینی و برنامه کمینگی که حضور ضمیر مستتر را به ناخودایستا بودن متمم درونه مرتبط می دانند، نیازمند اصلاح و بازبینی هستند. در این راستا لاندا (Vide. Landau, 1999; 2000; 2004 & 2006) با ارائه نظریه مطابقت خویش مدعی رسیدن به تعمیمی در بارة ساخت کنترلی است؛ به صورتی که کنترل اجباری به درون هر دو نوع متمم خودایستا و ناخودایستا را نتیجه حضور ضمیر مستتر در جایگاه فاعل جمله متمم می داند. در این مقاله، کارآمدی نظریه مطابقت لاندا در تحلیل ساخت کنترلی کامل و ساخت غیر کنترلی و ناکارآمدی آن در تبیین ساخت کنترل ناقص در زبان فارسی نشان داده می شود. بنابراین ادعای لاندا مبنی بر رسیدن به تحلیلی جامع مورد تردید قرار می گیرد. سپس سعی می شود با استفاده از نظریه معنایی جکنداف و کالیکاور (2005 & 2003) ایراد های رویکردهای صرفاً نحوی پیشین از جمله نظریه مطابقت لاندا در تبیین این ساخت، به ویژه دربارة توزیع گروه اسمی آشکار و ضمیر مستتر در زبان فارسی مرتفع گردد. به این ترتیب، لزوم در نظر گرفتن عوامل معنایی برای حل این مسئله تأیید می گردد.
۴.

ضمیر فاعلی عام در زبان فارسی: مقایسه ای بین زبان های ضمیرانداز ثابت و نسبی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: زبان فارسی ضمیرانداز ثابت ضمیرانداز نسبی ساخت غیر شخصی ضمیر ناملفوظ عام

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۶۴ تعداد دانلود : ۵۵۲
در مقاله حاضر به یکی از ویژگی های مهم زبان فارسی که آن را از زبان های ضمیرانداز نسبی(partial NSL) متمایز می کند می پردازیم. براساس پارامترهای ضمیراندازی ریتسی (1982) که بیشتر با تمرکز بر تهی بودن ضمیر فاعلی شخصی و تأکید بر مفهوم ارجاعیت (referentiality) ارائه شده است انتظار می رود زبان های ضمیرانداز ثابت (consistent NSL) در هرنوع بافتی ضمیراندازی را مجاز بدانند. درمقاله حاضر خلاف این پیش بینی در یکی از زبان های ضمیرانداز ثابت یعنی زبان فارسی به تصویر کشیده می شود و با استفاده از داده های زبانی نشان داده می شود هرچند به نظر می رسد فاعل تهی در زبان های ضمیرانداز ثابت نسبت به زبان های ضمیرانداز نسبی معمول تر باشد، در خصوص ضمیر فاعلیِ غیر شخصی سوم شخص مفرد وضعیت برعکس است. به صورت خاص در زبان فارسی همانند دیگر زبان های ضمیرانداز ثابت، برخلاف زبان های ضمیرانداز نسبی فاعل ناملفوظ سوم شخص با خوانش عام (generic) یافت نمی شود. در این مقاله به تبعیت از رویکرد هولمبرگ (2010) سعی داریم با اصلاح پارامترهای ریتسی (1982) و جایگزینی مفهوم ارجاعیت با معرفگی (definiteness) تمایز زبان فارسی با زبان های ضمیرانداز نسبی را بالاخص در بکارگیری ضمیر آشکار و غیرآشکار غیرشخصی از نوع عام تبیین نماییم.

کلیدواژه‌های مرتبط

پدیدآورندگان همکار

تبلیغات

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان