محمدشتا دادفر

محمدشتا دادفر

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۳ مورد از کل ۳ مورد.
۱.

الگوی اثربخشی آموزه های اسلام با رویکرد تحلیلی چشم انداز پردازی در آینده پژوهی تبادل اطلاعات

کلیدواژه‌ها: آموزه های اسلام تبادل اطلاعات چشم انداز پردازی آینده پژوهی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۱۱ تعداد دانلود : ۲۹۳
نیاز جامعه در دوره گذر به سمت فناوری های ارتباطی و اطلاعاتی، فتح بابی مهم برای مقوله تبادل اطلاعات است، که در انتقال علم به منظور تولید، توزیع و نهادینه سازی علم در دنیای نامتوازن امروز، ضرورتی لازم به نظر می رسد. فناوری های جدید اطلاعاتی و دگرگونی های ناشی از آن به میزان زیادی سطح خدمات فرهنگی، مذهبی، سیاسی و اقتصادی را گسترش داده است. این انقلاب اخیر چالش های زیادی را در پی دارد، و قلمرو شکل-گیری امور انسانی را عمیقاً تغییر می دهد. با استفاده از ابزارهای علم آینده پژوهی (مطالعات آینده)، می توان الگوهایی که اسلام در این زمینه ارائه می دهد را بیان گر نمونه کاملی از تعالی در ارتباطات اجتماعی دانست، و برنامه ریزی های لازم را برای نیل به این الگوها انجام داد، که در این پژوهش با رویکردی تحلیلی و مبتنی بر چشم انداز پردازی با روش استقرای تام، فرضیه استقلال یا وابستگی آموزه های دین مبین اسلام و آینده تبادل اطلاعات و تأثیر این دو بر یکدیگر مورد آزمون قرار گرفته است؛ برای این منظور نمونه ای به حجم 117 نفر از مدیران و کارکنان شاغل در محیط های مختلف کاری و با سطح تحصیلات متفاوت در نظر گرفته شد، و داده ها مورد تحلیل آماری قرار گرفت. در نهایت وابستگی دو متغیر آموزه های دینی و تبادل اطلاعات در سطح اطمینان 99% به طرفیت تأثیر آموزه های اسلام بر تبادل اطلاعات، تأیید شد. لذا پیشنهاد می گردد با توجه به آینده پیش رو، که نمایش گر دنیایی جدید است، آموزه های دین مبین در تمام سطوح و لایه های خرد و کلان سازمانی، اجتماعی و فضای مجازی مورد عنایت جدی قرار گیرد.
۲.

طراحی الگوی دو سطحی ارتقای شغلی مدیران بر مبنای عدالت سازمانی در سازمان های دولتی جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: عدالت عدالت سازمانی عدالت متوازن حداکثری ارتقای شغلی مدیران الگوی دو سطحی سازمان های دولتی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۱۰ تعداد دانلود : ۲۸۱
از آن جا که سازمان ها شامل مجموعه ای از انسان ها هستند، نیاز به توجه به مفاهیمی چون معنویت و دیگر مفاهیم وابسته به آن، در سازمان ها نیز رو به افزایش است. از جمله ی این مفاهیم، عدالت و به طور خاص، عدالت سازمانی، است که لازم است تا درباره آن بررسی بیشتری صورت گیرد. در این مقاله، با تاکید بر محور قرار دادن عدالت سازمانی، به عنوان یکی از ارکان پویایی، رشد، نفوذ و هوشمندیِ سازمان های دولتی در جامعه و همچنین با نگاهی دقیق به مقولة ارتقای شغلی مدیران در سازمان های دولتی کشور، الگویی دوسطحی و نهادی و مبتنی بر فرهنگ و عدالت اسلامی برای این گونه سازمان ها، ارایه شده است. rnبه منظور طراحی الگوی مفهومی تحقیق، ابتدا به مفهومی واحد از چترگستری عدالت، به عنوان گفتمانی اثباتی اشاره شده است و سپس با مبنا قرار دادن این گفتمان و تشخیص شاخص های عدالت سازمانی، عوامل مؤثر در فضای ارتقای شغلی مدیران در سازمان های دولتی کشور، مورد بررسی قرار گرفته است. به کارگیری این عوامل نیز در دو سطح حقیقی و واقعی است؛ به این صورت که عوامل به کارگرفته شده در فضای واقعی آن چه هست، همان عوامل موجود در سازمان ها است و عوامل به کار گرفته شده در فضای حقیقی آن چه باید باشد، شاخص های اصلیِ سازة الگو را تشکیل می دهند.rnروش تحقیق در این مطالعه، کیفی و از نوع توصیفی تحلیلی است که به بررسی شاخص های مبنایی، با محور قرار دادن عدالت در فلسفة مدیریت اسلامی، پرداخته است که بر اساس آن، الگویی دو سطحی به منظور ارتقای شغلی مدیران در سازمان های دولتی، با الزامات جمهوری اسلامی ایران و سازمان های دولتی هم تراز آن، طراحی و ارایه شده است. این تحقیق، نگاهی هدف مند بر مقولة ارتقای شغلی دارد که مبتنی بر عدالت سازمانی با توجه به ترکیبی نهادی از دو سطح واقعی و حقیقی در ارتقای شغلی است. بر این اساس، یافته های آن برای رشد و گسترش اثربخشی و هوشمندی در سازمان های دولتی، مفید خواهد بود. همچنین، نتایج آماری این تحقیق نشان دهنده اهمیت مضاعف مؤلفههای ارتقای شغلی در سطح حقیقی عدالت سازمانی مبتنی بر عدالت متوازن حداکثری از دیدگاه مدیران و صاحب نظران، با فراوانی 88 درصد نسبت به 75 درصد سطح واقعی است که نشان دهنده ی تفاوت درصدی معناداری است.
۳.

بررسی و تحلیل متغیرهای کنترل راهبردی در فرایند کوچک سازی در سازمان های دولتی جمهوری اسلامی ایران (از دیدگاه مدیران و کارشناسان استانداری مازندران و سازمان های تابعه)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: سازمان های دولتی کوچک سازی کنترل راهبردی استانداری مازندران و سازمان های تابعه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۰۸ تعداد دانلود : ۸۸۱
کوچک سازی از روش های اصلاح ساختار در بخش دولتی است. کوچک سازی مؤید این مطلب است که با کاهش هزینه های اجرایی، حرکت دولت به سمت اجرای وظیفه اصلی آن؛ یعنی نظارت، هدایت و امور حاکمیتی در راستای حکمرانی مطلوب اسلامیِ سازمان های دولتی، محقق خواهد شد. یکی از مهم ترین مباحث مربوط به فرایند کوچک سازی به منظور اجرای موفق آن، ""کنترل راهبردی در فرایند کوچک سازی"" است. کنترل راهبردی را می توان رویکرد غالب برای هر مؤسسه، سازمان یا نهادی دانست که به دنبال برنامه ریزی راهبردی از تدوین تا اجرا است. با تأمل درباره این موضوع، این نکته روشن می شود که کوچک سازی، مستلزم رویکردی فرایندی است، بنابراین، نگاهی تدریجی و اجرای مرحله ای ضرورت دارد و کنترل راهبردی می تواند این نقش را در فرایند کوچک سازی به خوبی ایفا کند. در پژوهش حاضر با قرار دادن کوچک سازی به عنوان متغیر مستقل و نیز کنترل راهبردی به عنوان متغیر وابسته، متغیرهای کنترل راهبردی در فرایند کوچک سازی مورد بررسی قرار گرفت. بنابراین، با تبیین الگوهای این دو متغیر، الگوی تجمیعی طراحی شد. نوع پژوهش حاضر، کاربردی است که با روش پژوهش توصیفی، از نوع پیمایشی مورد بررسی قرار گرفت و داده های حاصل، با نرم افزار SPSS و سایر روش های آماری، مورد ارزیابی قرار گرفت. جامعه آماری پژوهش، 334 نفر بود که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی، 75 نفر برآورد شد. روش جمع آوری داده ها نیز پرسشنامه بود. نتایج پژوهش نشان داد که مدیران استانداری مازندران و سازمان های تابعه در هر دو سطح فردی، سازمانی و نیز فردی و سازمانی فرایند کوچک سازی، بر کنترل راهبردی تأکید دارند. بنابراین، هر سه فرضیه پژوهش حاضر تأیید شد، زیرا سطح معنی داری (P) به دست آمده، در همه گویه ها، کوچک تر از 5% بود و میزان (T) به دست آمده در همه گویه ها، از میزان (T) جدول (96/1) بزرگ تر است. علاوه بر این، با توجه به تعمیم فرضیه ها با روش استقرای تام و از حیث اتقان مقوله، چنین تأکیدی بر کنترل راهبردی در فرایند کوچک سازی سازمان های دولتی جمهوری اسلامی ایران، مورد انتظار است

کلیدواژه‌های مرتبط

پدیدآورندگان همکار

تبلیغات

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان