فؤاد مولودی

فؤاد مولودی

مدرک تحصیلی: استادیار گروه زبان و ادبیات فارسی پژوهشکده تحقیق و توسعه علوم انسانی(سازمان سمت)، تهران، ایران
پست الکترونیکی: f_molowdi@yahoo.com

مطالب
ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین

فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۱ تا ۲۴ مورد از کل ۲۴ مورد.
۲۱.

روایت شناسی یک داستان کوتاه از هوشنگ گلشیری براساس نظریه ی ژنت(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: روایت شناسی هوشنگ گلشیری سطوح روایی معصوم دوم نظریه ی ژنت

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۵۶۹ تعداد دانلود : ۲۶۴۴
یکی از بارزترین ویژگی های داستان مدرنیستی معاصر استفاده از صناعات روایی فراوان در آن است. نویسندگان مدرنیست روزگار معاصر برای عرضه ی هستی شناسیِ نوین خود همواره از تکنیک های روایی پیچیده بهره گرفته اند و از روایت های کلاسیک و خطّیِ سده های پیشین دوری جسته اند. هوشنگ گلشیری یکی از داستان نویسان روزگار ماست که با بهره گیری از صناعات روایی فراوان آثاری پیچیده، چندلایه و دیریاب خلق کرده است. روایت پیچیده ی داستان های گلشیری از مهم ترین مشخّصه های سبک داستان نویسی اوست. در این پژوهش براساس نظریه ی ژنت، روایت شناس ساختارگرا، داستان کوتاهِ معصوم دوم روایت شناسی و تحلیل شده است. پس از گزارش نظریه ی ژنت، سه سطح رواییِ داستان، متنِ روایی و روایت گریِ این داستان کوتاه و مؤلّفه های رابط این سطوح «زمان دستوری: نظم و ترتیب، تداوم، بسامد»، «وجه یا حال و هوا: فاصله و کانونی شدگی» و «صدا یا لحن» تحلیل و بررسی می شود تا فنون و صناعاتِ کاربستی هوشنگ گلشیری در خلق این اثر نشان داده شود و نیز معلوم گردد که گلشیری به گونه ای مدرنیستی از این مؤلّفه های روایی استفاده کرده است. هدف این پژوهش آن است نشان دهد مطالعه ی ساختارِ روایی آثار گلشیری به درک پیچیدگی های آن ها کمک می کند و منجر به شناخت بیش تر جنبه های معنایی می شود.
۲۲.

بررسی و تحلیل دو مؤلّفة «صدای راوی» و «کانونی شدگی» در شازده احتجاب گلشیری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: شخصیت شازده احتجاب هوشنگ گلشیری کانونی شدگی صدای راوی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۷۹ تعداد دانلود : ۸۹۵
شازده احتجاب هوشنگ گلشیری از نظر به کارگیری صناعات و تکنیک های روایی فراوان یکی از ارزشمندترین تجربه های ادبیات داستانی ایران است. گلشیری در شازده احتجاب از مؤلّفه های متعدّدِ روایی بهره گرفته است؛ اما می توان گفت که پیچش صناعتِ روایی این اثر تا حدّ زیادی به سبب بهره گیری هنرمندانة گلشیری از دو مؤلّفة «صدای راوی» و «کانونی شدگی» بوده است. انتخاب راوی سوم شخصِ محدود به ذهنِ دو شخصیت اصلی اثر (شازده احتجاب و فخری) و ارائة اندیشه ها و گفته های این دو شخصیت در قالب گفتمانِ مستقیم و غیرمستقیم سبب شده است صدای راوی (یا راویانِ) متن روایی با نگاهِ کانونی گر (یا کانونی گر های) آن در هم تند و درک رابطة راوی و کانونی گر و نیز درک تفکیکِ این دو از هم دشوار شود. بر اساس این، در پژوهشِ حاضر دو مؤلّفة «صدای راوی» و «کانونی شدگی» در متنِ روایی شازده احتجاب با پرهیز از یکی انگاشتنِ این دو مؤلّفه تحت عنوان «زاویة دید» بررسی و تحلیل می شود تا کاربست هنرمندانة این دو مؤلّفه در متنِ روایی شازده احتجاب نشان داده شود.
۲۳.

نقدی روان کاوانه بر شعر «هملت» شاملو(مقاله علمی وزارت علوم)

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات علوم ادبی نقد و بررسی آثار ادبی معاصر شعر
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات علوم ادبی رویکردهای نقد ادبی نقد روانشناختی
تعداد بازدید : ۲۶۹۹ تعداد دانلود : ۱۳۳۳
در چند دهه اخیر «نقد روان کاوانه» از پویاترین و پرکاربردترین رویکردهای نظریه ادبی معاصر بوده است. فروید، یونگ و لکان مهم ترین چهره های روان کاوی در قرن بیستم بودند که با استفاده از مفاهیم رایج در نظریه روان کاوی خود، در خوانش متون ادبی تحولی بزرگ پدید آوردند؛ اما در عرصه نقد ادبی، پژوهشگران ما از یک سو، کمتر به نقد روان کاوانه پرداخته اند، و از سوی دیگر، تحقیقات محدود آنها بیشتر به آثار ادبی درون گرایانه و پُرراز و رمزی چون بوف کور و مکاتب خاصی مانند سوررئالیسم منحصر بوده است. در این مقاله با بهره گیری از دو مفهوم بنیادین «دیگری» و «نگاه خیره» در نظریه لکان به تفکیک و تبیین سطوح روایتگری شعر هملت شاملو پرداخته ایم تا چگونگی آمیختگی صدای دو روایتگر اصلی شعر (هملت و بازیگر) و چرایی لحظه افتراق این دو صدا معلوم گردد؛ در ادامه کهن الگوی «برادرکشی» به عنوان محور اصلی که باعث ارتباط عمودی بندهای شعر می شود بررسی و تحلیل شده است

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان