سیروان آتشک

سیروان آتشک

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۵ مورد از کل ۵ مورد.
۱.

تاثیر بارگیری مکمل کراتین بر آنزیم های شاخص آسیب سلولی در سرم فوتبالیست های جوان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: بارگیری کراتین فعالیت آنزیم های سرمی شاخص آسیب سلولی و فوتبالیست های جوان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۴۰۳ تعداد دانلود : ۱۲۹۶
مصرف مکمل کراتین منوهیدرات در دو دهه اخیر برای بهبود عملکرد ورزشی و افزایش توده عضلانی در بین ورزشکاران جوان شیوع زیادی پیدا کرده است. با توجه به تناقضات موجود در زمینه عوارض ناشی از مصرف این مکمل پژوهش حاضر به منظور تعیین تاثیر بارگیری مکمل کراتین بر آنزیم های شاخص آسیب سلولی (LDH CK و(CKMB) در سرم 18 نفر فوتبالیست جوان (با میانگین سنی 3/0±5/17 سال قد 50/6±33/173 سانتی متر و وزن 8/11 ±61/68 کیلوگرم) در قالب طرح نیمه تجربی دو گروهی دوسویه کور با جایگزینی تصادفی انجام شد. گروه آزمون روزانه 3/0 گرم کراتین به ازای هرکیلو گرم از وزن بدن به مدت یک هفته به شکل محلول قندی سوکروز پنج درصد دریافت کردند. در حالی که گروه کنترل به همان اندازه شبه دارو مصرف نمودند. گروه های مورد مطالعه طی دوره بارگیری در تمرینات دایره ای هشت ایستگاهه با شدت60% یک تکرار بیشینه شرکت کردند. میزان تغییرات فعالیت آنزیم های سرمی قبل از بارگیری و 24 ساعت پس از تمرینات دایره ای در حالت پایه با دستگاه اتوآنالایزر به صورت واحد بین المللی در لیتر اندازه گیری شد. میانگین و دامنه اختلافات فعالیت آنزیمی دو گروه پس از بارگیری با آزمون «تی» مستقل در سطح معنی داری پنج درصد بررسی شد. یافته های تحقیق حاکی است که بارگیری مکمل کراتین به طور معنی داری نمی تواند دامنه تغییرات فعالیت آنزیم 52/0 = t LDH 609/0 ≥ p) افزایش دهد. درحالی که دامنه تغییرات فعالیت آنزیم CK (13/5 = t 0004/0 ≥ p) CKMB(10/2 = t 05/0 ≥ p ) به طور معنی دار افزایش پیدا کرد. از این رو می توان نتیجه گیری کرد که بارگیری کراتین منوهیدرات ممکن است تغییرات نامطلوب آنزیم های سرمی شاخص آسیب های بافتی را موجب شود. اما تا روشن شدن نتایج قطعی در مطالعات آتی لازم است ورزشکاران با احتیاط بیشتری از مکمل کراتین منوهیدرات استفاده کنند.
۲.

تأثیر دو پروتکل تمرین مقاومتی بر پراکسیداسیون چربی و تغییرات ظرفیت آنتی اکسیدانی تام پلاسما در مردان سالم(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مالون دی آلدئید تمرین با وزنه آنتی اکسیدان فشار اکسیداتیو

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی
  2. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی علم تمرین
  3. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی بیوشیمی و متابولیسم ورزشی
تعداد بازدید : ۱۳۸۴ تعداد دانلود : ۵۶۸
اجرای فعالیت مقاومتی با افزایش فشار اکسیداتیو همراه است. با وجود این به طور کامل مشخص نیست که چگونه شدت تمرین مقاومتی بر سطوح استراحتی شاخص های فشار اکسیداتیو تأثیر می گذارد. بنابراین هدف تحقیق حاضر بررسی تمرین مقاومتی با شدت متوسط و زیاد بر فشار اکسیداتیو بود. 20 آزمودنی مرد (7/.±6/20سال، 06/0±74/1 متر و 4±1/71 کیلوگرم) داوطلبانه در تحقیق شرکت کردند و به طور تصادفی در دو گروه مقاومتی با شدت زیاد و متوسط قرار گرفتند. قبل و بعد از برنامه تمرینات مقاومتی نمونه گیری از خون صورت گرفت و فعالیت آنزیم کراتین کیناز (CK)، غلظت مالون دی آلدئید (MDA) و ظرفیت آنتی اکسیدان پلاسما (TAC) اندازه گیری شد. برنامه تمرینی سه جلسه در هفته به مدت هشت هفته انجام گرفت. گروه مقاومتی با شدت زیاد و متوسط تمرینات را به ترتیب با شدت90- 85 و70-65 درصد یک تکرار بیشینه انجام دادند. مشاهده شد در تعامل گروه × زمان اجرای دو نوع تمرین مقاومتی بر کراتین کیناز، ظرفیت آنتی اکسیدان پلاسما و مالون دی آلدئید تفاوت معناداری ایجاد نکرد (05/0≤P ). با وجود این مقدار MDA بعد از دوره تمرینات در هر دو گروه به طور معناداری کاهش یافت (05/0≥P ). هرچند تغییرات معناداری نسبت به پیش آزمون در CKو TAC دیده نشد (05/0≤P ). می توان گفت تمرین مقاومتی با شدت متوسط تا زیاد می تواند موجب کاهش غلظت مالون دی آلدئید شود و فشار اکسیداتیو را کاهش دهد. به نظر می رسد این مسئله مستقل از شدت تمرینات مقاومتی است.
۳.

تأثیر فواصل استراحتی بین دوره های فعالیت مقاومتی بر تغییرات ظرفیت آنتی اکسیدان پلاسمایی و شاخص آسیب سلولی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: فعالیت مقاومتی شاخص آسیب سلولی ظرفیت آنتی اکسیدانی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی
  2. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی علم تمرین
  3. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی بیوشیمی و متابولیسم ورزشی
تعداد بازدید : ۶۹۴ تعداد دانلود : ۳۷۲
هدف تحقیق حاضر بررسی تأثیر فواصل استراحتی بین دوره ها متعاقب دو فعالیت مقاومتی با حجم و شدت برابر بر تغییرات ظرفیت آنتی اکسیدانی پلاسما و آنزیم کراتین کیناز بود. به همین منظور 20 آزمودنی تمرین نکرده داوطلبانه در تحقیق شرکت کردند و به طور تصادفی در یکی از دو گروه فعالیت مقاومتی با فاصله استراحتی دو دقیقه و دیگری فعالیت مقاومتی با فاصله استراحتی چهار دقیقه قرار گرفتند. فعالیت مقاومتی با شدت حداکثر شش تکرار بیشینه در چهار دوره انجام گرفت. نمونه گیری قبل از شروع پروتکل فعالیت، بلافاصله بعد از اتمام، 6، 24 و 48 ساعت بعد از آن نیز دنبال شد. نتایج نشان داد که هر دو فعالیت مقاومتی با فواصل استراحتی متفاوت موجب تغییر سطوح ظرفیت آنتی اکسیدان پلاسما و تغییرات آنزیم کراتین کیناز شدند (05/0≥ P). با وجود این، بین دو گروه در هیچ کدام از مراحل اندازه گیری تفاوت معنا داری در CK و TAC دیده نشد (05/0< P). به طور کلی می توان گفت فاصله استراحتی بین دوره ها در فعالیت مقاومتی نمی تواند متغیر تأثیرگذار مهمی بر تغییرات ردوکس و نیز آسیب سلولی باشد و آنچه اهمیت بیشتری دارد، شدت فعالیت مقاومتی است.
۴.

مقایسه تأثیر تمرینات اینتروال شدید (HIIT) با تمرینات تداومی با شدت متوسط (MICT) بر پارامترهای سندروم متابولیک زنان یائسه چاق مبتلا به سندروم متابولیک(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ترکیبات بدن تمرین ورزشی سندروم متابولیک مقاومت به انسولین نیمرخ لیپیدی یائسه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۳۰ تعداد دانلود : ۲۵۸
در طی دوران یائسگی، زنان بیشتر در معرض عوامل خطر بسیاری از بیماری های مزمن و سندروم متابولیک قرار دارند. با این حال مشخص شده است که انجام تمرینات ورزشی می تواند روش مؤثری برای جلوگیری و کاهش این وضعیت باشد. ازاین رو مطالعه حاضر با هدف بررسی و مقایسه تأثیر 12 هفته برنامه تمرینات HIIT و MICT بر پارامترهای مرتبط با سندروم متابولیک در زنان یائسه چاق صورت پذیرفت. در مطالعه ای نیمه تجربی با طرح پیش آزمون - پس آزمون، 40 زن یائسه چاق مبتلا به سندروم متابولیک، به طور تصادفی در سه گروه کنترل، MICT (شامل 30-25 دقیقه دویدن هوازی با شدت 65-40 % ضربان قلب ذخیره (HRR) 3 روز در هفته به مدت 12 هفته) و گروه HIIT (شامل6 تا 12 بار وهله های60 ثانیه دویدن با حداکثر شدت 95-85% و متعاقب آن 60 ثانیه دویدن با شدت پایین 60-55% HRR) قرار گرفتند. قبل و پس از آخرین جلسه تمرینی، شاخص های ترکیب بدن و نمونه خون آزمودنی ها بررسی شد. نتایج بهبود معنی دار شاخص های وزن، درصد چربی بدن، دور کمر، WHR، کلسترول، تری گلیسرید، LDL-C، HDL-C، انسولین، گلوکز و HOMA-IR را در دو گروه HIIT و MICT نسبت به پیش آزمون و گروه کنترل نشان داد (05/0 >P). به علاوه تفاوت معنا داری در میانگین تغییرات شاخص های وزن، BMI، درصد چربی بدن، دور کمر و HOMA-IR بین دو گروه تمرینی HIIT و MICT مشاهده شد (05/0 >P). در مجموع نتایج پژوهش نشان می دهد که هر دو روش تمرینی تأثیر معنا داری بر نشانگرهای سندروم متابولیک در زنان یائسه چاق دارد، با این حال به نظر می رسد در مقایسه با MICT برنامه HIIT استراتژی غالب برای بهبود بیشتر در نشانگرهای سندروم متابولیک باشد.
۵.

مقایسه اثر ترتیب تمرینات موازی مقاومتی و استقامتی بر سطوح سرمی لیپوکالین دو و مقاومت به انسولین در زنان چاق غیر فعال(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۵۶ تعداد دانلود : ۱۱۵
زمینه و هدف : انجام فعالیت های ورزشی منظم به عنوان استراتژی ارجح و راه کار موثر برای کاهش سایتوکاین های التهابی مانند لیپوکالین دو (Lcn2) و بهبود مقاومت به انسولین در افراد چاق توصیه شده است. با توجه به وجود یافته های محدود و ناهمسو در رابطه با اثرگذاری تمرینات موازی مقاومتی و استقامتی و تاثیر ترتیب اجرای تمرین بر این نشانگرها؛ مطالعه حاضر با هدف مقایسه اثر ترتیب تمرین استقامتی و مقاومتی بر شاخص های ترکیب بدن، مقاومت به انسولین و سطح سرمی Lcn2 در زنان چاق غیر فعال به اجرا درآمد. روش تحقیق : تعداد 45 زن چاق غیرفعال در یک مطالعه نیمه تجربی با طرح پیش آزمون- پس آزمون، به صورت هدفمند شرکت کردند و به طور تصادفی به سه گروه کنترل (15 نفر)، تمرینات موازی مقاومتی+استقامتی (15 نفر) و تمرینات موازی استقامتی+مقاومتی (15 نفر) تقسیم شدند. برنامه های تمرینی به مدت 12 هفته، سه جلسه در هفته به اجرا درآمدند. تمرین استقامتی مشتمل بر دویدن روی نوارگردان به مدت 20 دقیقه در هر جلسه با شدت 75-55 درصد حداکثر ضربان قلب؛ و تمرین مقاومتی مشتمل بر اجرای حرکات در هشت ایستگاه، دو نوبت، با 15-8 تکرار و شدت 75-55 درصد یک تکرار بیشینه بود. 48 ساعت قبل از شروع تمرینات و 48 بعد از آخرین جلسه تمرینی، شاخص های ترکیب بدن و نمونه های خونی سرم در حالت ناشتایی مورد اندازه گیری قرار گرفت. از آزمون آماریt زوجی و آزمون تحلیل کوواریانس در سطح معنی داری 0/05>p استفاده شد. یافته ها : هر دو برنامه تمرین موازی، باعث کاهش معنی دار شاخص های ترکیب بدنی (وزن، درصد چربی بدن، شاخص توده بدنی، نسبت دورکمر به لگن) و نشانگرهای HOMA-R و Lcn2 سرمی شدند (0/05>p). با این حال، اختلافی بین اثر دو شیوه تمرین موازی مشاهده نشد (0/05<p). از طرف دیگر، کلیه این شاخص ها در گروه کنترل بدون تغییر باقی ماندند (0/05 >p). نتیجه گیری : انجام تمرینات موازی صرف نظر از ترتیب اجرای آن، می تواند راهکار درمانی موثری برای بهبود نشانگرهای خطرزای چاقی از جمله مقاومت به انسولین و نشانگر التهابی Lcn2 در زنان چاق باشد.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان