مهدی عبدالله زاده رافی

مهدی عبدالله زاده رافی

مطالب
ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین

فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۱ تا ۲۲ مورد از کل ۲۲ مورد.
۲۱.

اثربخشی کاربست خانه های الکانین بر بهبود آگاهی واج شناختی و سیالی خواندن دانش آموزان دچار ناتوانی یادگیری خواندن: یک مطالعه مقدماتی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: آگاهی واج شناختی اختلال یادگیری خواندن خانه های الکانین سیالی خواندن نارساخوانی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۸ تعداد دانلود : ۲۰۹
هدف پژوهش حاضر ارزیابی کاربست اثربخشی خانه های الکانین بر بهبود آگاهی واج شناختی و سیالی خواندن دانش آموزان دچار اختلال یادگیری خواندن بود. به همین منظور در یک طرح آزمایشی تک آزمودنی، 5 دانش آموز (3 دختر و 2 پسر) پایه سوم دبستان انتخاب شدند. با استفاده آزمون تشخیصی خواندن (شیرازی و نیلی پور، 1384) و آزمون آگاهی واج شناختی (دستجردی و سلیمانی، 1384)، سیالی خواندن و آگاهی واج شناختی شرکت کنندگان قبل از مداخله سنجش شد. سپس در طی 11 جلسه انفرادی، 44 کلمه به شرکت کنندگان آموزش داده شد. درنهایت، یک هفته پس از مداخله، دوباره سیالی خواندن و آگاهی واج شناختی شرکت کنندگان سنجش شد. برای تحلیل داده ها، علاوه بر تحلیل دیداری نمودار، از فرمول درصد بهبودی و آزمون آماری ویلکاکسون نیز استفاده شد. یافته ها نشان داد که استفاده از خانه های الکانین باعث بهبود آماری معنادار آگاهی واج شناختی شده است. همچنین، سیالی خواندن دانش آموزان شرکت کننده در پژوهش، هم به لحاظ آماری و هم به لحاظ بالینی به صورت معناداری بهبود یافته بود. خانه های الکانین به عنوان یک روش آوایی و چند حسی می تواند آگاهی واج شناختی و سیالی خواندن دانش آموزان دچار اختلال یادگیری خواندن را بهبود ببخشد.  
۲۲.

رابطه ی بین آزاردیدگی دوره ی کودکی با فرزندپروری فعلی مادران: نقش تعدیل گر تجربه های خیرخواهانه

کلیدواژه‌ها: آزاردیدگی دوره کودکی تجربیات خیرخواهانه سبک های فرزندپروری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴ تعداد دانلود : ۱۷
مقدمه: آزاردیدگی دوره کودکی با پیامدهای متعددی همراه است و می تواند عملکرد فرد را در دوران بزرگسالی نیز تحت تاثیر قرار دهد. هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی نقش تعدیل گر تجربه های خیرخواهانه در رابطه ی بین آزاردیدگی دوره ی کودکی با فرزندپروری فعلی مادران بود. روش: پژوهش حاضر از نوع توصیفی-همبستگی بود. جامعه آماری شامل تمامی مادران دارای فرزند 6 سال به بالای شهر کرمانشاه در سال 1400 بود. نمونه پژوهش شامل 269 مادر بود که از طریق نمونه گیری دردسترس انتخاب شدند. داده ها با استفاده از پرسشنامه سبک های فرزندپروری (بامریند، 1991)، آزاردیدگی دوره کودکی (برنستاین و همکاران، 2003) و تجربیات خیرخواهانه (نارایان و همکاران، 2018) گردآوری شدند. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزارهای آماری SPSS-27 و Amos-24 و به روش ضریب همبستگی پیرسون، همبستگی جزئی و تحلیل مسیر انجام شد. یافته ها: نتایج ماتریس همبستگی نشان داد که میان تجربه آزاردیدگی دوره کودکی با فرزندپروری مقتدرانه رابطه منفی معنادار (28/0-r=)، و میان تجربه خیرخواهانه با فرزندپروری مقتدرانه رابطه مثبت معنادار (45/0r=) وجود دارد (05/0>P). شدت رابطه بین تجربه آزاردیدگی کودکی با فرزندپروری مقتدرانه فعلی مادران، پس از کنترل اثر تجربه خیرخواهانه به 10/0- تغییر نمود، که این رابطه به لحاظ آماری معنادار نیست. علاوه بر این، معناداری مسیر اثر تعاملی نیز نشانگر تائید نقش تعدیل گر تجربه خیرخواهانه بر شدت رابطه بین تجربه آزاردیدگی کودکی و فرزندپروری مقتدرانه فعلی مادران بود. نتیجه گیری: هرچه میزان تجارب خیرخواهانه بیشتر باشد شانس بکارگیری سبک فرزندپروری مطلوب یا مقتدرانه افزیش می یابد. علاوه برآن این تجارب می تواند از شدت اثرات نامطلوب تجربه آزاردیدگی کودکی نیز بکاهد. بنابراین پیشنهاد می گردد متخصصان بهداشت روان به نقش تجارب خیرخواهانه به عنوان یکی از راهکارهای پیشگیری و تعدیل اثرات نامطلوب تجربه ترومای کودکی در آموزش های والدین توجه ویژه ای مبذول دارند

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان