در انگلستان، دورهء ویکتوریایى به عنوان دورهء رمان شناخته شده است و موضوعات بحث برانگیز مربرط به آشوب هاى اجتماعى و جامعه شالردهء این رمان ها راتشکیل مى دهند. توماس هاردى، به دلیل استفاده از مضامین داستانى متهورانه اى معروف شده که پش از او، نویسندگان جرات اشاره بدان را نداشته اند. با این وجود، این نویسنده شدیدا تحت تاثیر "اصالت انواع " داروین قرار داشت. مفاهیم سازگارى و بقاء، قوى ترین چارچوب رمان هاى او را تشکیل مى دهد. آثار او همچنین موضوعات عمدهء زمان و زنان را مورد بررسى قرار مى دهند. در این مقاله، رمان هاى برجستهء توماس هاردى مورد بحث و بررسى قرار گرفته اند و در ضمن، در این آثار تفاوت زنان و مردان مورد تحلیل قرار گرفته است. این آثار نشان دهندهء همدردى بیشتر نویسنده نسبت به شخصیت هاى اصلى مرد است و این مساله، سوالى را براى منتقدان و خوانندگان پیش مى آورد: آیا هاردى زن ستیز است و یا این که صرفا ارزش هاى موجود و آشکار دورهء ویکتوریایى را شکافته و بررسى مى کند.