چکیده

آراء مستشرقان پیرامون روایات گسترده و متناقض جمع قرآن در دو گروه قابل بررسی است. نخست مستشرقانی که قائل به جعل گسترده روایات جمع قرآن در عهدِ خلفا، در اواخر قرن دوم به بعد هستند و تاریخ حقیقیِ جمع قرآن را یا در عهد نبوی و یا دوران حجّاج بن یوسف ثقفی دانسته اند. دوم مستشرقانی که این روایات را در قرن نخست هجری تاریخ گذاری کرده و با توجه به نقش ابن شهاب زهری به عنوان حلقه مشترک تمامیِ اسانید، او را مروّج روایات جمع قرآن هم در عهد ابوبکر و هم عثمان دانسته اند؛ لیکن به ارزیابی محتوایی روایات ورود نکرده اند. درنتیجه از سویی گستردگی اسانید و منابع این روایات واز سوی دیگر تعارضات مضامین آنها، نشانگر اصالت این وقایع در دوران خلفا و در عین حال مبهم بودن آنهاست. ازاین-رو این نوشتار ابتدا با برجسته سازی تناقضات محتوایی این روایات، غیرواقعی بودن گزارش مرسوم از جمع دو مرحله ای ابوبکر و عثمان را اثبات نموده و سپس به خوانش جدیدی از روایات جمع قرآن در دوران خلفا پرداخته است. براساس رهیافت این مقاله، همواره صحابه در حاشیه مصاحف خود روایات تفسیری پیامبر را می نگاشتند؛ چنانکه امتیاز مصحف علوی در جمع کامل روایات تفسیری بوده است. اما به سبب تعارض بخشی از تفسیر نبوی با منافع سیاسیِ خلفا، شیخین تلاش نمودندتا قرآنی بدون حواشی تفسیری گردآوری و مردم رااز نقل و نگارش این روایات برحذردارند. عثمان نیز با استنساخ گسترده از قرآنِ نزد حفصه و ارسال آن به جهان اسلام توأم با سوزاندن دیگر مصاحف، به تثبیت رسمیِ روش شیخین پرداخت.

A Comparative Study and Analysis of Orientalists' Quranic Studies in Modernism, Postmodernism, and Metamodernism

One way to better understand approaches to Quranic studies is to examine the similarities and differences in scholars' perspectives across various times and periods. This research aims to comparatively analyze Quranic studies by Orientalists during modernism, postmodernism, and metamodernism, based on a comparative method, and conducted as documentary research with data collected through note-taking forms. The corpus of this study includes all relevant documents, records, and sources related to the subject. Through comparative and analytical evaluation of the data, this study proposes a new periodization in the field of Orientalist Quranic studies, revealing that the characteristics and prevailing thought of each of these three periods have significantly influenced the interpretation, analysis, and conclusions of these studies. Accordingly, an accurate assessment of Orientalists' Quranic research findings cannot be made without considering the element of time and the dominant intellectual context of each period.

تبلیغات