آرشیو

آرشیو شماره‌ها:
۳۸

چکیده

برنامه های توسعه اقتصادی و اجتماعی ایران پس از انقلاب اسلامی، زنان را به عنوان گروهی کلیدی در نظر گرفته اند. بر اساس گزارش های رسمی، درنتیجه اجرای این برنامه ها در دو شاخص سلامت و آموزش، زنان پیشرفت های قابل ملاحظه ای داشته اند و در دو حوزه مشارکت اقتصادی و مشارکت سیاسی، همچنان دستاوردهای ملموسی حاصل نشده است. این پژوهش با هدف آسیب شناسی چالش های سیاست گذاری جنسیتی در این برنامه ها، از دیدگاه نظریه های جنسیت و توسعه، به بررسی موانع پیشرفت زنان در حوزه های اقتصادی و سیاسی پرداخته است. با بهره گیری از روش پدیدارشناسی توصیفی و انجام ۱۸ مصاحبه نیمه ساختاریافته با متخصصان و سیاست گذاران حوزه زنان، ۵۵ مفهوم استخراج و در قالب ۱۰ مضمون فرعی و ۳ مضمون اصلی دسته بندی شد: ۱) چالش های معرفتی و مفهومی، ۲) چالش های برنامه ریزی و اجرا، و ۳) چالش های رصد، پایش و اثرگذاری. بارزترین مانع، فقدان اجماع نظری و مفهومی در درک مسائل جنسیتی در سیاست گذاری است که با تقلیل هویت زنان به نقش های خانوادگی و نبود چارچوب های نظری منسجم تشدید می شود. تغییرات مکرر دولت ها و رقابت های گفتمانی-جناحی نیز به گسست در اجرای برنامه ها و کاهش اعتماد عمومی به اثربخشی آن ها منجر شده است. علاوه بر این، نبود شاخص های استاندارد پایش و بازنمایی ناکارآمد دستاوردها، درک عمومی زنان از تأثیر برنامه های توسعه را تضعیف کرده و شکاف میان حاکمیت و جامعه را عمیق تر ساخته است. این مطالعه بر ضرورت بازنگری در چارچوب های نظری، تقویت ساختارهای نهادی، و ارتقای مشارکت مدنی برای دستیابی به توسعه عادلانه و پایدار تأکید دارد.

تبلیغات