آرشیو

آرشیو شماره ها:
۸۹

چکیده

متن

در روزگار دو محدث بزرگ شیعه: شیخ صدوق و ابن قولَوَیه, در اثبات هلال نظریه جدیدى مطرح شد, بدین شرح:
(سال قمرى, 354 روز تمام است. [البته شماره روزهاى سال, مى باید 360 روز کامل باشد که همان 360 درجه محیط دایره است. ولى به نظر صاحبان این نظریه چون شش روز از سال, صرف آفرینش آسمانها و زمین گردیده است, مى ماند 354 روز که شماره روزهاى سال قمرى را تشکیل مى دهند] در نتیجه, یک ماه در میان,بیست و نه روز خواهد بود.روى این محاسبه, ماه رمضان, هماره, سى روز و ماه شعبان, بیست و نه روز خواهد بود. از این روى, به رؤیت هلال, نیازى نیست.) درباره مفهوم نظر عدد, غیر از نظر بالا, نظرهاى دیگرى نیز ابراز شده است:
* پنجاه و نه روز, پس از هلال ماه رجب, اول رمضان است.
* پنج روز پس از ماه رمضان سال گذشته اول ماه رمضان سال جدید است.
این دیدگاه (دیدگاه اول) در میان فقهاى شیعه, به جز چند نفرى, از جمله شیخ صدوق, مقبول نیفتاد. امّا فاطمیان و شیخیه, آن را پذیرفتند. بر اساس این نظریه, جَداوِلى نیز تنظیم شده است1.
شیخ صدوق, براى استنباط نظر خود به روایاتى استناد مى جوید, بدین قرار:
* امام صادق مى فرماید:
(شهر رمضان ثلاثون یوماً لا ینقص ابدا)
ماه رمضان, سى روز تمام است و هیچ گاه کاستى نمى پذیرد2.
* شعیب مى گوید به امام صادق (ع) عرض کردم:
(ان الناس یرون ان النبى (ص), ما صام شهر رمضان, تسعة و عشرین یوماً, اکثر مما صام ثلاثین.
قال (ع): کذبوا, ما صام رسول اللّه (ص) الاّ تماماً و لا تکون الفرائض ناقصة … و شهر رمضان, ثلاثون یوماً, لقول اللّه عزوجل: (ولتکملو العدة) والکامل تام … . و شهر رمضان, لا ینقص ابدا و شعبان لا یتم ابدا3.)
مردم روایت مى کنند: پیامبر (ص), رمضان بیست و نه روزى, بیشتر از رمضان سى روزى روزه گرفته است.
امام فرمود: دروغ مى گویند. پیامبر (ص) جز تمام روزه نگرفت و واجبات, ناقص نیستند.
ماه رمضان, سى روز است, زیرا خداوند متعال فرموده است: (عدد را کامل کنید) و کامل, همان, تمام است [سى روز] …
و ماه رمضان, هیچ گاه کمبود ندارد و شعبان, هیچ کامل نیست.
* ابوبصیر از امام صادق (ع) درباره معناى (ولتکملوا العرة) مى پرسد, امام مى فرماید: (ثلاثین یوماً4)
* یاسر الخادم از امام رضا(ع) سؤال مى کند:
(هل یکون شهر رمضان تسعة و عشرین یوماً؟
فقال ان شهر رمضان لا ینقص من ثلاثین یوماً ابدا5.)
آیا ماه رمضان, بیست ونه روز است؟
امام مى فرماید: هیچ گاه از سى روز, کمتر نیست.
فاطمیان نیز بر این نظر, دلایلى اقامه کرده اند6.
نقد و بررسى دلایل
گفتیم از همان آغازگسترش این تفکر, فقهاى شیعه, به مخالفت برخاستند. ابن داود قمى در رد نظریه عدد, رساله اى نگاشت و شیخ مفید, که خود در ابتدا از طرفداران این نظریه بود و رساله اى به نام (لمح البرهان) در تأیید و اثبات نظریه عدد نگاشت از اهل این نظر طرفدارى کرده ولى بعد, از این نظر برگشت و رساله اى بر ردّ اصحاب عدد نوشت. پیش از این که درباره سند و محتواى روایاتى که عرضه کردیم, به بحث بپردازیم, نمونه اى از دسیسه و تزویر زنادِقَه را در جعل این سرى روایات, مى نمایانیم:
سید مرتضى علم الهدى, مى نویسد:
(و کما أنه فى الجاهلیة و قبل الاسلام و فى ابتدائه قوم یقولون بالدهر و ینفون الصانع و آخرون مشرکون یعبدون غیر خالقهم و یستنزلون الرزق من غیر رازقهم أخبر اللّه عنهم فى کتابه و ضرب لهم الامثال و کرّر علیهم البیّنات والاعلام فقد نشأبعد هولاء جماعة ممن یتستّر باظهار الاسلام و یحقن باظهار شعائره والدخول فى جملة أهله دمه و ماله زنادقة ملحدون و کفار مشرکون فمنعهم عزّ الاسلام عن المظاهرة و ألجأهم خوف القتل الى المساترة و بلیة هؤلاء على الاسلام و اهله اعظم و اغلظ لانهم یدغلون فى الدین و یموهون على المستضعفین بجاش رابط و رأى جامع فعل من قدأ من الوحشة و وثق بالأنسة بما یظهره من لباس الدین الذى هو منه على الحقیقة عار و با ثوابه غیر متوار کما حکى ان عبدالکریم بن ابى العوجاء قال لما قبض علیه محمدبن سلیمان و هو والى الکوفه من قبل المنصور و احضره للقتل و أیقن بمفارقة الحیاة لئن قتلتمونى لقد وضعت فى احادیثکم أربعة آلاف حدیث مکذوبة مصنوعة7)
در روزگار جاهلیت و دوره صدر اسلام, گروهى بودند که وجود خدا را انکار مى کردند و گروهى بودند که شرک مى ورزیدند و خدایانى را شریک خداوند جهان آفرین مى کردند و مجسمه آنان را مى پرستیدند. خداوند, در کتاب خود, با امثال گوناگون و برهان و بیّنه, از سستى تفکر اینان, پرده برداشت. پس از ظهور اسلام و گسترش این دین, گروهى به نام زنادقه, به میدان آمدند. اینان, بازماندگان همان دو آیین پیشین بودند که نمى توانستند عقاید را آشکار کنند, از این روى, ناگزیر ادعاى اسلام و ایمان مى کردند; امّا در خفاء باطن, به شرک خود, پایدار بودند. بلا و گرفتاریى که این گروه براى اسلام و مسلمانان به بار آورد, اسفبارتر از آن بود که دست به شمشیر ببرند و آشکارا با مسلمانان, به جنگ برخیزند. اینان, لباس دین پوشیدند, ولى در حقیقت, عارى از آن بودند. بدون وحشت, به دسیسه پرداختند و افکار ساده لوحان را مغشوش کرده و اوهام را وارد دین کردند. از جمله حکایت مى کنند:
در هنگامى که محمد بن سلیمان, والى کوفه بود, یک تَن از زَنادِقه را, به نام عبدالکریم بن ابى العوجاء, دستگیر و براى اعدام حاضر کردند.
وى, وقتى که خود را با مرگ رو به رو دید, به حاضران چنین گفت:
با کشتن من, غائله پایان نمى پذیرد. به خدا سوگند, من در کتابهاى شما, چهار هزار حدیث جعلى داخل کرده ام که اینک, رواج کامل یافته است.
در نقل طبرى, این سخن ذیلى دارد بدین شرح:
(لقد وضعت اربعة آلاف حدیث أحرم فیها الحلال و أحِلَّ فیها الحرام واللّه لقد فطرتکم فى یوم صومکم و صوّمتکم فى یوم فطرکم…8)
احادیثى جعل کردم که حلال شما را حرام و حرام شما را حلال مى کند.
به خدا سوگند, احادیثى جعل کرده ام که هم اول ماه رمضان را بر شما مشتبه مى کند هم روز عید را.
و منجم کبیر, ابوریحان بیرونى, به این دسیسه پى مى برد و گویا به پیروى از ایشان, شیخ طوسى, در کتاب تهذیب, منکر چنین احادیثى مى شود.
علامه مجلسى, در بحارالانوار, نظر ابوریحان بیرونى را نقل مى کند که خلاصه آن را عرضه مى داریم:
آغاز هر ماه, با دیدن هلال ماه, ثابت مى شود. خداوند تبارک و تعالى مى فرماید:
(یسألونک عن الاهلّه قل هى مواقیت للناس والحج)
ولى فرقه اى نادان و جاهل سر بر آوردند و به تقلید از یهود و نصارا, احادیثى جعل کردند و جَداوِلى پرداختند, بر این مبنى که سالهاى قمرى, همیشه, یک ماه در میان, بیست و نه روز بوده و خواهد بود.
این فرقه, از زیجهاى نجومى مایه گرفته بودند که هماره سالهاى قمرى, یک ماه در میان, بیست و نه روز و یک ماه در میان, سى روز کامل است, در حالى که این محاسبه نجومى, بر اساس تقریب و براى مبتدیان علم نجوم است, نه دریافت واقعیت.
از این جا بود که شناخت ماه مبارک رمضان و شناخت عید فطر و اول هر ماه, دچار اختلال و آشفتگى شد و مردمان, پیش از آمدن ماه رمضان, روزه گرفتند و پیش از آمدن ماه شوال, روزه خود را گشودند و عید گرفتند. بسیار به جا و به موقع است که بگوییم: نشر این جَداول و جَعل این رشته احادیث, به دست عبدالکریم بن ابى العَوجاء صورت گرفته باشد. زیرا من در کتابهاى تاریخ خوانده ام: عبدالکریم را به جرم زندقه, زیر تیغ جلاد نشاندند و او در لحظات آخر زندگى, با غیظ وکین اعلام کرد:
(من, چهار هزار حدیث جعلى در احادیث شما داخل کرده ام که حلال شما را حرام مى کند و حرام شما را حلال مى سازد. من بودم که با جَعل حدیث, فرمان دادم: روزه بگیرند, در حالى که ماه رمضان نبود و گفتم: روزه خود را افطار کنید, در حالیکه عید فطر نبود؟)
شیخ طوسى درباره خبر حذیفه (شهر رمضان ثلاثون یوماً لاینقص ابدا) مى نویسد:
(و هذا الخبر لا یصح العمل به من وجوه, أحدها: ان متن هذا الحدیث لا یوجد فى شئ من الاصول المصنفة و انما هو موجود فى الشواذ من الاخبار و منها: ان کتاب حذیفة بن منصور, رحمة اللّه, عرى منه والکتاب معروف مشهور و لو کان هذا الحدیث صحیحاً عنه لضّمنه کتابه و منها: ان هذا الخبر مختلف الالفاظ مضطرب المعانى ألا ترى ان حذیفه تارة یرویه عن معاذبن کثیر عن ابى عبداللّه , علیه السلام, و تارة یرویه عن ابى عبداللّه , علیه السلام, و تارة یرویه عن ابى عبداللّه , علیه السلام , بلا واسطة و تارة یفتى به من قِبل نفسه فلا یسنده الى أحد و هذا الضرب من الاختلاف مما یضعف الاعتراض به والتعلق بمثله و منها: انه لو سلم من جمیع ما ذکرناه لکان خبر و احد لا یوجب علما و لا عملاً و اخبار الاحاد لا یجوز الاعتراض بها على ظاهر القرآن والاخبار المتواترة و لو کان هذا الخبر مما یوجب العلم لم یکن فى مضمونه ما یوجب العمل على العدد دون الاهله10.)
عمل به خبر حذیفه, صحیح نیست از جهاتى:
1. متن این حدیث, در اصول مصنّفه نیامده, بلکه جزء اخبار شاذ, ذکر شده است.
2. کتاب حذیفه, عارى از این خبر است. کتاب حذیفه, کتابى است معروف و مشهور و اگر این حدیث, صحیح مى بود, حتماً در آن کتاب مى آمد.
3. الفاظ این خبر, گوناگون است ومعانى آن مضطرب. حذیفه یکمرتبه آن را از معاذبن کثیر و وى از امام صادق, روایت مى کند و مرتبه دیگر, بى واسطه, از امام صادق و یک مرتبه, خودش بدان فتوا مى دهد, بدون این که مستند به کسى بکند.
4. اگر صرف نظر کنیم از جمیع آنچه که ذکر شد, خبر واحد است و توان معارضه با ظواهر قرآن و اخبار متواتره اى که رؤیت را معتبر مى دانند, ندارد.
5. بر فرض که علم آور باشد, در مضمون آن چیزى نیست که وا دارد ما را به عمل بر عدد, دون اهله.
شیخ مفید پس از نقل خبر شعیب مى نویسد:
(هو حدیث شاذ لا یثبت عند اصحاب الاثار و قد طعن فیه فقهاء الشیعه, بان قالو: محمد بن یعقوب بن شعیب لم یروعن ابیه حدیثاً واحداً غیر هذا الحدیث. ولو کانت له روایة عن ابیه لروى عنه امثال هذا الحدیث و لم یقتصر على حدیث واحد لم یشرکه فیه غیره.
مع ان لیعقوب بن شعیب, رحمه اللّه اصلاً قد جمع فیه کافة ما رواه عن ابى عبدالله , علیه السلام, لیس هذا الحدیث منه و لو کان مما رواه یعقوب بن شعیب لأورده فى اصله الذى جمع فیه حدیثه عن ابى عبداللّه, علیه السلام , و خلّو أصله منه, دلیل على انه موضوع.
مع ان فى الحدیث ما قد بینا بعده فى قول الائمة , علیهم السلام, و هو الطعن فى قول من قال: ان شهر رمضان تسعة و عشرون یوماً, لان الفریضة لا تکون ناقصة والشهر اذا کان تسعة و عشرین یوماً, ما کانت فریضة الصوم فیه ناقصة کما انه اذا کان فرض السفر لصلاة الظهر رکعتین لم یکن الفرض ناقصاً و ان کان على الشطر من صلاة الحضر و …11)
این حدیث شاذ است. فقهاى شیعه, بر این حدیث خُرده گرفته و گفته اند: محمد بن یعقوب بن شعیب, از پدرش, غیر از همین حدیث, حدیثى روایت نکرده است. اگر وى, از پدرش روایت مى کرد, باید روایاتى دیگر نیز, بمانند این روایت, نقل مى کرد و اکتفا نمى کرد بر یک حدیث که دیگرى هم با وى, در آن شریک نیست. علاوه, یعقوب بن شعیب, اصلى داشته حاوى روایات وى از امام صادق, در آن اصل, از این حدیث, اثرى نیست. اگر این حدیث, از آن اصل گرفته شده بود, باید مى بود. نبود این روایت در آن اصل, دلیل بر جعلى بودن روایت مذکور است.
این روایت, از نظر متن نیز مخدوش است. در این حدیث, خرده گرفته شده بر کسى که ماه رمضان را بیست و نه روز دانسته است, چون بر این اساس, فریضه نقصان مى پذیرد. در حالى که نقصان در عدد, موجب نقص فریضه نیست. هر گاه ماه, بیست و نه روز باشد, فریضه صوم ناقص نیست. هرگاه نماز ظهر, به خاطر سفر, در دو رکعت وجوب بیابد, نقص فریضه نخواهد بود و …
اشکال مهم تر این که: این روایات, معارضه دارند با روایاتى که هم از نظر سند, به مراتب, قوى تر و هم از نظر دلالت واضح تر و روشن ترند. این روایات, به دو دسته اند:
1. روایاتى که ماه رمضان را, همانند سایر ماهها نقصان پذیر مى دانند:
* امام صادق مى فرماید:
(شهر رمضان, یصیبه ما یصیب الشهور, من النقصان. فاذا صُمتَ تِسعَةُ و عشرین یوماً, ثم تَغَیََّمت السماء فاتمَّ العدة ثلاثین12.)
ماه رمضان, مانند سایر ماهها نقصان مى پذیرد. پس هرگاه, بیست و نه روز, روزه گرفتى و آسمان ابرى شد, سى روز را کامل کن.
* یا:
(یصیب شهر رمضان, ما یصیب الشهور من النقصان, یکون ثلاثین یوماً و یکون تسعة و عشرین یوماً13.)
ماه رمضان, همانند دیگر ماهها نقصان مى پذیرد, گاه سى روز است و گاه بیست و نه روز. 2. روایاتى که رؤیت را در اثبات هلال, معتبر مى دانند. از جمله:
* امام باقر (ع) مى فرماید:
(قال امیرالمؤمنین (ع) اذا رأیتم الهلال فافطروا … و ان لم تروا الهلال فاتمّو الصیام الى اللیل …14)
امیرالمؤمنین (ع) مى فرماید: هرگاه هلال را دیدید, روزه بگشایید و اگر هلال را ندیدید, تا شب, روزه را ادامه بدهید.
* یونس بن یعقوب مى گوید به امام صادق (ع) عرض کردم:
(انى صمت شهر رمضان على رویة الهلال, تسعة و عشرین یوماً و ما قضیت.
فقال(ع): و انا قد صمته و ما قضیت…15)
من مطابق رؤیت هلال ماه رمضان, بیست و نه روز, روزه گرفتم و قضاى آن را به جاى نیاوردم.
امام فرمود: من هم بیست و نه روز, روزه گرفتم و قضاى آن را به جاى نیاوردم.
بنابراین, این دو گروه از روایات, که گروهى ماه رمضان را همانند سایر ماهها نقصان پذیر مى دانند و گروهى, رؤیت را در ثبوت هلال معتبر, به صراحت معارض نظریه عددند که ماه رمضان را همیشه سى روز مى داند و غیر از عدد, راه دیگرى را معتبر نمى شمرد.
________________________________________
1. (اقبال الاعمال), ابن طاووس/16. بهترین جدول را عبداللّه بن معاویه بن عبدالله بن جعفر بن ابى طالب, روایت مى کند که خود از زنادقه مشهور صدر اسلام است.
2. (من لا یحضره الفقیه) شیخ صدوق, ج2/110, دارالتعارف, بیروت.
3. (همان مدرک).
4. (همان مدرک).
5. (همان مدرک)
6. مجله (حوزه,), شماره 42, مقاله (رؤیت هلال, از دیدگاه فاطمیان).
7. (امالى) سید مرتضى علم الهدى, ج1/88 ـ 89, کتابخانه آیت اللّه مرعشى نجفى.
8. (تاریخ الامم والملوک), محمد بن جریر طبرى, ج6/299, حوادث سال 155 هـ . ق مطبعة الاستامة, قاهره.
9. (بحارالانوار) علامه مجلسى, ج55/354ـ 357, مؤسسة الوفاء, بیروت.
10. (تهذیب الاحکام), شیخ طوسى, ج4/169, دارالتعارف, بیروت.
11. (الرّد على اهل العدد), شیخ مفید/24, چاپ شده در مجموعه (مصنفات شیخ مفید), ج9, کنگره جهانى شیخ مفید, قم.
12. (تهذیب الاحکام), ج4/155.
13. الرّد على اهل العدد), شیخ مفید/30ـ 31.
14. (تهذیب الاحکام), شیخ طوسى, ج4/158.
15. (همان مدرک)/160.

تبلیغات