کمک های توسعه ای آمریکا: سازوکاری جهت ایجاد تغییر در کشورهای «در حال توسعه» (مقاله علمی وزارت علوم)
درجه علمی: نشریه علمی (وزارت علوم)
آرشیو
چکیده
پس از پایان جنگ جهانی دوم ایالات متحده طرح مارشال را برای بازسازی اروپای جنگ زده اجرا و برای نخستین بار مفهوم کمک های توسعه ای را به روابط بین الملل معرفی کرد . طرح مارشال که امر بازسازی و ایجاد ثبات در دولت های اروپایی را دنبال می کرد، موجب تحقق یکی از اهداف استراتژیک ایالات متحده شد که که مهار شوروی در اروپا بود. در باقی دوره ها و به اقتضای شرایط، استفاده از کمک های توسعه ای توسط آمریکا به منظور تضمین منافع ملی ادامه پیاده کرد. یکی از اهداف سیاست خارجی دولت آمریکا ایجاد تغییرات سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی ای در جهان درحال توسعه است که منافع این کشور را تامین کند. این پژوهش در پی کشف تغییراتی است که این کشور از طریق کمک های توسعه ای خود در کشورهای واقع در خاورمیانه، آفریقا، آمریکای لاتین و جنوب شرق آسیا در فاصله ی سال های 2000 تا 2020 ایجاد کرد. آمریکا بر اساس این که چه مکتبی در سیاست خارجی آن جایگاه هژمونی را به خود اختصاص داده باشد، تغییراتی نهادی یا غیر نهادی را در جهان درحال توسعه ایجاد کرده است. به عبارت دیگر، دو دولت بوش و اوباما که در سیاست خارجی از سنت ویلسونی پیروی کرده اند در تلاش بوده اند تا با ایجاد تغییراتی نهادی، نظام های اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی دولت های درحال توسعه را به ساختار موجود در ایالات متحده شبیه سازند و دولت جکسونی-جفرسونی ترامپ، تمایلی به تغییر شرایط موجود در جهان درحال توسعه نداشته است. به همین خاطر، دریافت کمک های توسعه ای از سوی آمریکا می تواند زمینه ساز ایجاد تغییراتی ماهوی در کشور دریافت کننده ی کمک شود.,US Development Aid: A Mechanism to introduce Change in Developing Countries
The US Marshal Plan to reconstruct the war affected Europe was introduced and implemented after WWII, presenting for the first time the concept of ¨Development Aid” in international relations. Designed to achieve reconstruction and stability creation in Europe, it could secure Soviet Union containment, one of the American strategic objectives. In other times and subject to circumstances, development assistance has been used to guarantee national interests US foreign policy has always pursued political, socio-economic and cultural changes in developing countries in accordance with its national interests. This research is meant to find out type of changes US has created in the Middle East, Africa, Latin America and South East Asia in the period of 2000-2020 through its development assistance scheme. Based on the school of thought dominating the US hegemonic position, structural or non-structural changes have been promoted in developing countries. Bush and Obama administrations have tried to make structural changes in developing countries and create socio- political order similar to American system, following Wilsonian tradition, while Trump Jacsonian- Jefersonian state has not had a priority to change situation in the developing world. Therefore, it could be concluded that the reception of US development assistance might end causing existential changes in the aid receiving country.