آرشیو

آرشیو شماره ها:
۴۰

چکیده

مقدمه: درحالی که تحقیقات علوم اجتماعی، فضای دینی و خدمات مبتنی بر دین را تقریباً برای یک قرن نادیده گرفته بودند (بیلفلد و کلیولند، 2014: 443)، در سه دهه اخیر شاهد ظهور دسته جدیدی از بازیگران در عرصه توسعه جامعه بودیم. آن ها داوطلبان را سازماندهی می کنند و در قالب ساختارهایی که ایمان به ادیان، رکن اصلی آن هاست، خدماتی را در قبال شهروندان و حتی دولت ها انجام می دهند (نور و ناوی، 2023: 73-74) و آن ها را سازمان های مبتنی بر ایمان می خوانیم.سازمان های مبتنی بر ایمان (Faith-Based Organizations) که به اختصار FBO نامیده می شوند، تعریف پذیرفته شده و یکسانی ندارند. اما در یک جمع بندی، سازمان و اجتماع ایمانی به گروهی از مردم اطلاق می شود که ایمان و ارزش های یکسانی دارند و به شیوه ای خاص، در جهت همکاری و حمایت با یکدیگر تعامل دارند. هدف اصلی آن ها نه کسب سود یا پاداش مادی بلکه جلب رضایت الهی و اهداف متعالی معنوی است و چنان که مالمین و مالمین (2015) و نور و ناوی (2023) تأکید کرده اند، همین مشخصه است که آن ها را از دیگر نهادهای مشابه سکولار مانند NGOها متمایز می کند (مالمین و مالمین، 2015: 168 و نور و ناوی، 2023: 88).با این اوصاف، اگرچه این نهادهای اجتماعی اثرات قابل اعتنایی بر توسعه، سرمایه اجتماعی، تاب آوری جامعه در بحران ها، جلوگیری از بروز فاجعه به کمک داوطلبین و علی الخصوص حل مشکل فقر در جامعه دارند (ریورا و نیکلز، 2014: 180-189)؛ ولی در ادبیات روبه رشد در مورد نهادهای مبتنی بر ایمان، انگیزه دیگر برای بررسی این حوزه مطالعاتی، سؤالی است که اکنون به دنبال پاسخ به آن هستیم. سؤال این است که چه رابطه ای بین آن ها و تشکیل جامعه ایمانی وجود دارد و در این راه، با چه چالش هایی مواجه هستند؟یکی از راه هایی که برای تغییر نوع شکل گیری جامعه و رسیدن به یک جامعه بدیلِ سرمایه داری مطرح می کنند، «جامعه ایمانی» است که یکی از مسیرهای این انتقال، می تواند به وسیله «نهادهای ایمانی» صورت پذیرد. حال سؤال این جاست که اگر بخواهیم این ساختارها را به کل جامعه سرایت دهیم و یک جامعه ایمانی را تشکیل دهیم، با چه مشکلاتی مواجه هستیم؟ برای پاسخ به این سؤال، بعد از بیان پیشینه تحقیق، ابتدا چالش های این نهادهای اجتماعی را بررسی می کنیم تا درک رابطه این نهادها و تشکیل جامعه ایمانی روشن تر گردد و در نهایت و مبتنی بر فهمی که از چالش ها دریافت شد، به تبیین این رابطه خواهیم پرداخت.روش شناسی پژوهش: در این تحقیق که با روشی تحلیلی-توصیفی و در چارچوب یک تحلیل نهادی به دنبال پاسخ به سؤال اصلی پژوهش هستیم. به این صورت که در بررسی این نهادها، آن بخشی از آن ها را مدنظر قرار داده ایم که ماهیت داوطلبی دارد؛ چراکه در مورد بخش های دیگر این نهادها که سازوکار حقوق و دستمزد بر آن ها حاکم است، به تفصیل در اقتصاد خرد بحث شده و لذا نیازی به تکرار آن مباحث نیست. ناگفته نماند که در این تحقیق، تعداد زیاد نهادهای مبتنی بر ایمان را نماینده و نشان دهنده[1] رسیدن به جامعه ایمانی می گیریم؛ یعنی هرچه تعداد این نهادها زیادتر شود، به جامعه ایمانی نزدیک تر می شویم و بالعکس هرچه از تعداد آن ها کاسته شود، از تشکیل جامعه ایمانی دورتر خواهیم شد. در واقع، چون بررسی ویژگی ها و متغیرهای کیفی و درونی یک جامعه ایمانی، مشکل به نظر می رسد، می توان از تعداد نهادهای مبتنی بر ایمان به عنوان نشانگری از آن ها استفاده کرد.نتایج: در ابتدا این تصور بدیهی به نظر می رسد که رابطه نهادهای ایمانی و شکل گیری جامعه ایمانی به طورقطع یک رابطه مثبت خواهد بود؛ امّا هنگامی که این گروه ها را با نگاه دقیق تری بررسی کردیم و چالش های احتمالی پیش روی آن را برشمردیم، به تدریج از این تصور خام و ابتدایی فاصله گرفتیم و به دور از تخیلات ذهنی به درک عینی تری از واقعیت موجود این نهادهای اجتماعی مبتنی بر ایمان پی بردیم.چنان که در بررسی چالش های پیش روی سازمان ها و گروه های ایمانی به خوبی روشن شد که اگر گروه های ایمانی عملکرد مناسبی داشته باشند و بتوانند از چالش ها عبور کنند، بازخورد مثبتی از طرف جامعه دریافت می شود که منجر به افزایش این گروه ها شده و درنتیجه، آن جامعه به یک «جامعه ایمانی» نزدیک تر خواهد شد. البته گاهی عملکرد این گروه ها چنان اثراتی بر جامعه دارند که افراد در واکنش هایی هیجانی و به نحو جهشی در ایجاد و تعمیق این گروه ها مشارکت می کنند، چنان که در شکل 1-الف نشان داده شده است و گاهی هم به صورت عادی و با یک شیب ملایمی وارد تعادل جدید خواهند شد، چنان که در شکل 1-ب نشان داده شده است.  شکل 1: تصویرسازی رابطه مثبت و غیرخطی تعداد گروه های ایمانی و تشکیل جامعه ایمانیامّا اگر این گروه های عملکرد مناسبی از خود بروز ندهند و نتوانند بر چالش ها فائق آیند، یک نحوه واگرایی اجتماعی ایجاد می کند که جامعه را از رسیدن به «جامعه ایمانی» دورتر خواهد کرد. در این حالت نیز ممکن است اثرات منفی از چنان شدتی برخوردار باشند که جامعه در یک رفتار هیجانی و احساسی، به سرعت از این گروه ها فاصله بگیرند و لذا به صورت جهشی به یک پسرفت اجتماعی خواهیم رسید، چنان که در شکل 2-الف نشان داده شده است. گاهی نیز این اتفاق در مسیر عادی خود و نه به صورت جهشی بلکه با یک شیب ملایمی وارد تعادل پایین تر خواهد شد، چنان که در شکل 2-ب نشان داده شده است.   شکل 2: تصویرسازی رابطه منفی و غیرخطی تعداد گروه های ایمانی و تشکیل جامعه ایمانیبحث و نتیجه گیری: درحالی که در ابتدا به نظر می رسید بین نهادهای مبتنی بر ایمان و رسیدن به جامعه ایمانی ارتباط مستقیمی برقرار باشد، امّا باجود چالش های پیش روی آن ها روشن شد که رابطه بین نهادهای ایمانی و رسیدن به جامعه ایمانی می تواند پیچیده و غیرخطی باشد و به فاکتورهای مختلفی وابسته است.همچنین، این نکته را نیز متذکر می شویم که فرآیند تشکیل جامعه ایمانی، یک فرآیند قطعی[2] و مکانیکی نیست که دقیقاً از یک نقطه شروع شود و به یک نقطه ختم شود. به عبارت دیگر، اگر فرآیند قطعی را فرآیندی تعریف کنیم که بدون توجه به شرایط اولیه یا عوامل تصادفی، یک نتیجه ثابت و قابل پیش بینی دارد؛ فرآیند تصادفی[3] فرآیندی است که بسته به شرایط اولیه و عوامل تصادفی همواره به یک نتیجه تصادفی یا احتمالی ختم می شود. به تعبیری، یک فرآیند قطعی را می توان با یک معادله ریاضی یا یک قانون منطقی مدل کرد، درحالی که یک فرآیند تصادفی تنها از طریق یک توزیع احتمال یا یک استنتاج آماری مدل می شود. حال، باتوجه به این که فرآیند تحول و دگردیسیِ جامعه ی محکوم به هژمونی سرمایه، به جامعه ایمانی، فرآیندی چندبعدی و پویا است که گستره تغییرات در همه ساحت های اقتصادی، اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و زیست محیطی جریان دارد و تحول و انتقال تحت تأثیر عوامل زیادی مانند تاریخ، جغرافیا، نهادها، فرهنگ، فناوری، منابع، تضادها و عامل انسانی است؛ این فرایند نمی تواند فرایندی قطعی و محتوم باشد و به ناگزیر فرایندی تصادفی است و در چنبره عدم قطعیت های فراوانی گرفتار است. این فرایند به تناسب خطرات و فرصت هایی مانند بلایای طبیعی، بیماری های همه گیر، جنگ ها، تجارت، مهاجرت و نوآوری می تواند به اشکال مختلف بروز کند.

The challenges of faith-based institutions to achieve a faith-based society and the analysis of their relationships

Introduction: While social science research has ignored the religious space and religion-based services for almost a century (Bielfeld and Cleveland, 2014: 443), the last three decades have seen the emergence of a new class of actors in the field of community development. They organize volunteers and provide services to citizens and even governments in the form of structures where faith in religions is the main pillar (Noor and Navi, 2023: 73-74) and we call them faith-based organizations.Faith-based organizations (FBOs) do not have an accepted and uniform definition. In summary, faith organization and community refers to a group of people who have the same faith and values ​​and especially interact with each other to cooperate and support each other. Their main goal is not to gain profit or material reward but to obtain divine satisfaction and sublime spiritual goals, and as Malmin and Malmin (2015) and Noor and Navi (2023) have emphasized, this is the characteristic that distinguishes them from other similar secular institutions such as NGOs. (Malmin and Malmin, 2015: 168 and Noor and Navi, 2023: 88).Having said that, although these social institutions have significant effects on development, social capital, resilience of society in crises, prevention of disasters with the help of volunteers, and especially solving the problem of poverty in society (Rivera and Nichols, 2014: 180-189); but in the growing literature on faith-based institutions, another motivation for exploring this field of study is the question we are now seeking to address. The question is, what is the relationship between them and the formation of a faith community, and what challenges do they face in this way?One of the ways they propose to change the type of society and reach an alternative society of capitalism is "faith society" which can be done through "faith institutions" as one of the paths of this transition. Now the question is, if we want to spread these structures to the whole society and form a community of faith, what problems are we facing? To answer this question, after stating the background of the research, we will first examine the challenges of these social institutions to uncover the relationship between these institutions and the formation of the faith community, and finally based on the understanding of the challenges, we will explain this relationship.Research Methodology: In this research, we are looking for an answer to the main research question with an analytical-descriptive method and within the framework of an institutional analysis. Through examining these institutions, we have taken into consideration that a part of them has a voluntary nature; because the other parts of these institutions, which are governed by the salary mechanism, have been discussed in detail in microeconomics, and therefore there is no need to repeat those discussions. It goes without saying that in this research, we take a large number of faith-based institutions as representatives and indicators of reaching a faith-based society; That is, the more the number of these institutions increases, the closer we will be to the community of faith, and conversely, the smaller their number, the further away we will be from the formation of the community of faith. Because it seems difficult to investigate the qualitative and internal characteristics and variables of a faith society, the number of faith-based institutions can be used as an indicator of them.Results: At first, it seems obvious that the relationship between faith institutions and the formation of a faith community will be positive; but when we examined these groups with a closer look and listed the possible challenges facing them, we gradually distanced ourselves from this crude and primitive notion and found a more objective understanding of the existing reality of these faith-based social institutions, away from mental imaginations.As it became clear in the examination of the challenges faced by religious organizations and groups, if the religious groups perform well and can overcome the challenges, positive feedback will be received from the society, which will lead to the increase of these groups, and as a result, that society will become closer to a faith-based society. Of course, sometimes the performance of these groups has such effects on the society that people participate in the creation and deepening of these groups in emotional reactions and in an upward way, as shown in Figure 1-A, Sometimes this happens in its normal way and not in an upward way, but with a gentle slope, it will enter the lower balance, as shown in Figure 2-b.Figure 1: Illustration of the positive and non-linear relationship between the number of faith groups and the formation of the faith communityBut if these groups do not show proper performance and cannot overcome the challenges, it creates a way of social divergence that will make the society further away from reaching the "faith based society". In this case, the negative effects may be of such intensity that the society will quickly distance itself from these groups in an emotional behavior, and therefore we will reach a social regression in a leap, as shown in Figure 2-a. Sometimes, this event will enter the lower equilibrium in its normal course and not in an upward way but with a gentle slope, as shown in Figure 2-b.Figure 2: Illustration of the negative and non-linear relationship between the number of faith groups and the formation of the faith communityDiscussion and conclusion: While at first, it seemed that there was a direct relationship between faith-based institutions and reaching a faith society, despite the challenges they faced, it became clear that the relationship between our institutions achieving a faith based society can be complex and non-linear and depends on various factors.Moreover, we note that the process of forming a faith based society is not a definite and mechanical process that starts from exactly one point and ends at the other point. In other words, if we define a deterministic process as a process that has a fixed and predictable result regardless of initial conditions or random factors, a random process is a process that always ends in a random or possible outcome depending on the initial conditions and accidental factors. It is better put that a deterministic process can be modeled by a mathematical equation or a logical law, while a stochastic process can only be modeled by a probability distribution or a statistical inference. Now, considering that the process of transformation and alteration of a society, which is condemned to the hegemony of capital, into a faith society is a multidimensional and dynamic process in which the range of changes flowing in all economic, social, political, cultural, and environmental fields, and transformation and transition are influenced by factors it is a lot like history, geography, institutions, culture, technology, resources, conflicts, and human factors, this process cannot be definite and inevitable and is inexorably a random process and and it is caught in many uncertainties. This process can appear in different forms according to risks and opportunities such as natural disasters, epidemics, wars, trade, immigration, and innovation.

تبلیغات