آرشیو

آرشیو شماره ها:
۷۴

چکیده

 از قاجاریه تا کنون جدال سنت و مدرنیته به صورت معادله ای لاینحل برای کشور درآمد. جریان فردیدیه رویکرد هایدگری دارد و برجستگی آن، مخالفت ریشه ای با مدرنیته است. هدف این اثر، آگاهی از چرایی مخالفت جریان فردیدیه با مدرنیته است. استفاده از روش تحلیل گفتمان در بررسی نشان داد، در گفتمان مدرنیته، هستی شناسی مادی و عقل حصولیِ معاش اندیش در مقابل هستی شناسی وجودی و عقل حضوری معاد اندیش قرارگرفت. جریان فردیدیه در ایران پس از انقلاب وارثان سنت هایدگری می باشند که با محوریت سید احمد فردید کلید واژه غربزدگی را خلق و مدرنیته را به چالش کشیدند. هدف این اثر آگاهی از استدلال های تقابل فکری جریان فردیدیه با مدرنیته است. روش تحقیق، تحلیل گفتمان بود. بررسی نشان داد، درگفتمان مدرنیته هستی شناسی مادی در مقابل هستی شناسی وجودی و عقل حصولی معاش اندیش درمقابل عقل حضوری معاد اندیش قرارگرفت. اومانیسم دال مرکزی مدرنیته و سایر نشانه ها مانند علم گرایی، تکنولوژی، سرمایه داری، فردگرایی، آزادى، لیبرالیسم، پروتستانیزم، حقوق بشر، سکولاریسم و دموکراسی با آن معنا پیدا نمودند. دال مرکزی گفتمان فردیدیه انسان دل آگاه و مکلف بود. نشانه های علم قدسی، نفی تکنولوژی، نفی سرمایه داری، نفی سکولاریسم، عقل قرآنی، آزادی از نفس، حقوق بشر اسلامی وحکومت خدا، مفصل بندی و غیریت سازی نمودند. نظریه سیاسی مدرنیته خواهان حداکثر رفاه و آزادی برای انسان اما جریان فردیدیه هرگونه تساهل و روا داری درمقابل سوژه خود بنیاد انسان را نفی نمود.

Basics of criticism of modernity from the perspective of Faridiyeh currents in Iran

From Qajar until now, the conflict between tradition and modernity became an insoluble equation for the country. The Fardidiyeh movement has a Heideggerian approach and its prominence is a radical opposition to modernity. The purpose of this work is to know why the Faridiyeh movement opposes modernity. Using the method of discourse analysis, the investigation showed: In the discourse of modernity, material ontology and the rationality of the subsistence mentality were opposed to the existential ontology and the rationality of the resurrectionist. In modernity, the central sign of humanism and signs such as scientism, technology, capitalism, individualism, freedom, liberalism, Protestantism, human rights, secularism and democracy found meaning with it. The central signifier of Fardidiyeh's discourse was the conscious and obligated human heart. Signs of sacred science, denial of technology (manifestation of human soul authority), denial of capitalism (manifestation of human selfishness), denial of secularism (loss of the concept of God and deification of man), Quranic wisdom, freedom of soul, Islamic human rights and God's rule, were detailed. And made a difference. In the political theory of modernity, the demand for maximum welfare and freedom for man, but the Fardidiyeh trend denied any tolerance and tolerance towards the subject itself, the foundation. 

تبلیغات