مقایسه انگیزش اخلاقی در اندیشه های علامه طباطبایی و مک ناتن
آرشیو
چکیده
مقایسه اندیشه های علامه طباطبایی و مک ناتن در زمینه ی انگیزش اخلاقی در دو حوزه یعنی منشا انگیزش و درونی یا بیرونی بودن منابع انگیزش قابل ارزیابی است. در حوزه منشا انگیزش مک ناتن تنها به موقعیت انجام فعل و درک شخص در آن موقعیت اشاره می کند واین در حالی است که علامه به سه مؤلفه یعنی توجه به فواید دنیوی، توجه به فواید اخروی و جلب رضایت الهی اشاره نموده و درک شخص در موقعیت رانیز به یکی از این سه مؤلفه برمی گرداند. نکته قابل تامل در رویکرد مک ناتن، عدم توجه او به دین و رابطه ی اخلاق با دین است؛ امری که در دیدگاه علامه قابل انکار نیست. در حوزه درونی یا بیرونی بودن منابع انگیزش اخلاقی نیز بایستی به این نکته اشاره کرد که علامه منابع انگیزش را بیرونی می داند چراکه توجه به فواید دنیوی، توجه به فواید اخروی و جلب رضایت الهی اهدافی خارج از وجود انسان هستند؛ اما مک ناتن معتقد است که درک شخص در موقعیت بر اساس انگیزه درونی وی اتفاق می افتد.Comparison of moral motivation in the thoughts of Allama Tabatabaei and McNaughton
The comparison of the thoughts of Allama Tabatabaei and McNaughton concerning the moral motivation can be conducted in two domains, i.e. origin of motivation and the internality and externality of the sources of motivation. In the domain of the origin of motivation, McNaughton only refers to the situation of the action and personal understanding of it while Allama highlights three factors of attention to worldly benefits, attention to otherworldly benefits and acquisition of divine satisfaction and he has also reduced the person’s understanding of the situation into one of these three factors. The point that deserves to be reflected in the the approach of McNaughton is his negligence of religion and the ethics/ religion relationship; what is undeniable in the perspective of Allama. In the domain of internality or externality of the sources of the moral motivation, one should mention the point that Allama considers the sources of motivation to be external, because paying attention to the worldly benefits, attention to the otherworldly benefits and acquisition of divine satisfaction are objectives that lie outside the human existence; but McNaughton believes that the person’s understanding of the situation is based on his internal motive.