تجربه زیسته افراد مبتلا به میاستنی (مقاله علمی وزارت علوم)
درجه علمی: نشریه علمی (وزارت علوم)
آرشیو
چکیده
مقدمه: بیماری خودایمنی است که منجر به اختلال در محل اتصالات عصبی عضلانی می شود. ضعف بی ثبات در اثر حرکت، مشخصه این بیماری است. از آنجا که میاستنی یک بیماری مزمن با عوارض ناتوان کننده و پیشرفت غیرقابل پیش بینی است واکنش های روان شناختی در این بیماران قابل انتظار است. بنابراین پژوهش حاضر بررسی تجربه زیسته افراد مبتلا به میاستنی می باشد تا از دیدگاه بیماران به مسائل روان شناختی آن ها بنگرد و زمینه ای برای درک بهتر مسائل آنان برای متخصصان را فراهم کند . روش: در این مطالعه با 11 نفر از افراد مبتلا به میاستنی مصاحبه عمیق نیمه ساختاریافته انجام گرفت که مصاحبه ها با روش کلایزی تحلیل شدند. مطالعه حاضر به روش کیفی از نوع پدیدارشناسی توصیفی می باشد. یافته ها: این مطالعه شامل 4 خوشه اصلی شامل: 1) تجربه استفاده از خدمات تخصصی پزشکی، 2) تاثیرات درونی و بیرونی بیماری، 3) روش های کنارآمدن، 4) دوران رضایتمندی بعد از کنترل بیماری بود . نتیجه گیری: نتایج به دست آمده نشان داد ناتوانی ها و محدودیت ها و شرایط غیرقابل پیش بینی زندگی منجر به به ارزیابی منفی افراد از خود شده است و این موضوع منجر کاهش احساس کنترل ادراک شده آنها می شود. به دین ترتیب زمینه برای افزایش هیجانات منفی از جمله افسردگی، اضطراب و استرس افزایش می یابد. از سوی دیگر بسیار از بیماران پس کنارآمدن با بیماری تجربه رشد پس از ضربه را تجربه کرده اند.Lived Experience of People with Myasthenia Gravis
Objective: Myasthenia is an autoimmune disease that leads to disorder of the neuromuscular junctions. Unstable weakness due to movement is characteristic of this disease. Because myasthenia is a chronic disease with debilitating complications and unpredictable progression, psychological reactions are expected in these patients. Therefore, the present study examines the lived experience of people with myasthenia to look at their psychological issues from the perspective of patients. To provide a platform for professionals to better understand their issues. Method: In this study, 11 people with myasthenia had in-depth semi-structured interviews, which were analyzed by colaizzi method. The present study is a qualitative method of descriptive phenomenology. Findings: This study included 4 main clusters including: 1) experience of using specialized medical services, 2) internal and external effects of the disease, 3) coping methods, 4) satisfaction period after disease control. Conclusion: The results showed that disabilities and limitations and unpredictable living conditions lead to a decrease in the perceived control in individuals and this leads to a negative self-assessment of individuals and increases negative emotions such as depression, anxiety and stress. many patients with post-traumatic stress disorder have experienced post-traumatic growth.