گذار به دموکراسی روندی است که دموکراسی سازی خوانده می شود. در عرصه سیاست، دموکراسی سازی در جامع ترین معنا گذار از حکومت اقتدارگرا به حکومت دموکراتیک و تثبیت، تعمیق و تحکیم آن است؛ امری که نیازمند پیش شرط ها و متغیرهای متعددی نظیر مدرنیزاسیون اقتصادی-اجتماعی، نقش دولت در مدرنیزاسیون، ساختار قدرت نسبی طبقات اجتماعی و گروه های ذی نفع، ظرفیت دولت دموکراتیک، میراث نظام اقتدارگرای قبل از گذار، جایگاه کشور در نظام جهانی و وابستگی، جایگاه کشور در نظام جهانی دولت ها، مبانی ساختاری احزاب سیاسی، محتوا و ساختار قانون اساسی، روحیه و نگرش رهبران و ماهیت جریان های سیاسی و غیره است. فرایند دموکراسی سازی در ترکیه از آغاز تاکنون تقریباً از همه این متغیرها متأثر بوده است. بر همین اساس، در پژوهش حاضر تمرکز اصلی بر نقش و تأثیر سه متغیر «محتوا و ساختار قانون اساسی»، «روحیه و نگرش رهبران و نخبگان سیاسی» و «ماهیت جریان های سیاسی» در فرایند دموکراسی سازی دو قرن آخر دولت عثمانی و دو دهه اول نظام جمهوریت است. به نظر می رسد با وجود اهمیت سه متغیر نام برده، وزن و اهمیت «روحیه و نگرش رهبران و نخبگان سیاسی» به سبب مدیریت و هدایت درست فرایند دموکراتیزاسیون ترکیه، سنگین تر است. چارچوب نظری مقاله مبتنی بر «نظریه پیش شرط های ساختاری تحکیم دموکراسی» با تأکید بر سه متغیر مزبور و روش مورد استفاده «جامعه شناسی تاریخی» از نوع «مطالعه موردی» است.