هدف: هدف پژوهش حاضر تعیین رابطه بین شیوه های والدگری ادراک شده با نشانه های وسواس با میانجیگری کمال گرایی بود. روش پژوهش: برای این منظور طی یک پژوهش توصیفی از نوع همبستگی از میان دانشجویان دختر و پسر دانشگاه آزاد واحد تنکابن 258 دانشجو به روش در دسترس انتخاب و به پرسشنامه های سبک فرزندپروری بامیرند (1972)، غربالگری وسواس مادزلی (1977) و کمال گرایی هیل (2004) پاسخ دادند. داده های جمع آوری شده به روش معادلات ساختاری و با نرم افزارهای SPSS26 و AMOS24 تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد، مدل ساختاری شیوه های والدگری ادراک شده با نشانه های وسواس از طریق میانجیگری کمال گرایی در دانشجویان برازش داشت (01/0=P)؛ همچنین کمال گرایی مثبت و منفی در رابطه بین شیوه های والدگری آزاد منشانه و کمال گرایی منفی در رابطه بین شیوه والدگری مستبدانه و وسواس و کمال گرایی مثبت در رابطه بین شیوه والدگری مستبدانه و در نهایت کمالگرایی منفی در رابطه بین شیوه والدگری مقتدرانه نقش میانجی داشت (01/0=P). نتیجه گیری: با توجه به یافته های پژوهش می توان گفت سبک های والدگری در شکل گیری الگوی شخصیتی کمال گرا نقش داشته که پیامدها و الگوهای بر گرفته از آنها، بر نشانگان وسواس نیز تاثیرگذار خواهد بود.