آرشیو

آرشیو شماره ها:
۲۳

چکیده

هنر عمومی هنری مبتنی بر رویدادها و زیست   مشترک است. جهان زیست  مشترک مبتنی بر توافق ها، آرزوها و خواسته های مشترک است که در متن سیاست شکل می گیرد. از همین  رو هنر عمومی همواره در پیوند با سیاست است. هم چون هنر عمومی در ایران؛ به ویژه در مقطع انقلاب اسلامی که هنر با وفاق انقلابی هم سو شد. نقاشی دیواری بر آمده از شرایط انقلاب و زبان بصری انقلاب بود که در دهه های بعد نیز تداوم یافت. البته با تحولات سیاسی دهه های بعد نقاشی دیواری نیز تغییر فرم و مضمون داشت. در پژوهش حاضر به این تغییرات و تحولات پرداخته شده تا این هدف دنبال گردد که چگونه نقاشی دیواری به جلوه بصری گفتمان های سیاسی و نظام قدرت تبدیل شد. به ویژه بر نقاشی دیواری دهه 1360 تمرکز خواهد شد، چرا که میراث آن در دهه های بعد مورد تأکید سیاستگذاران فرهنگی کشور قرار گرفت. لذا پرسش مرکزی پژوهش این است که زمینه، علت و بستر شکل گیری نقاشی دیواری در این دهه چه بود؟ روش شناسی مقاله حاضر برای پاسخ به این پرسش کیفی و برپایه رویکرد زمینه ای (گراندد تئوری) است. روند پژوهش حاضر بر اساس مستندات، گفتگوها و مشاهدات برای شرح مدل پارادایمی (شرایط علّی، مداخله گر، راهبرد، پیامد و زمینه ) ظهور پدیده نقاشی دیواری است. نتایج نشان داد که چگونه گفتمان منزه سازی دهه 1360 تولیدکننده نوعی از هنر عمومی با نشانه های  پایداری ارزش ها، وحدت بخشی سیاسی و انسجام اخلاق جمعی را شکل داد. هنری که می توان آن را هنر مکتبی توصیف کرد که شامل تصویری از تفکر شعیه در دیوارنگاری، پیام ها و تفسیرهای سیاسی و مضامین وحدت بخش بود.

تبلیغات