یکی از معیارهای مهم برای ارزیابی میزان موفقیت یا شکست نظام آموزشی، پیشرفت تحصیلی دانش آموزان است و بالا بردن پیشرفت تحصیلی و کاهش میزان افت تحصیلی آنان از مهم ترین اهداف این نظام است. هدف پژوهش حاضر، بررسی رابطه ی نیازهای روان شناختی اساسی (خودمختاری، شایستگی و ارتباط)، راهبردهای یادگیری (عمیق و سطحی) و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان در قالب یک الگوی علّی بود. دویست و هشتاد و پنج نفر از دانش آموزان دوره متوسطه شهرستان سلماس با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شده و به پرسشنامه های راهبردهای یادگیری و نیازهای روان شناختی اساسی پاسخ دادند. برای تحلیل داده ها از تحلیل مسیر استفاده شد. نتایج تحلیل نشان داد که الگوی آزمون شده از برازش مناسبی برخوردار بوده و 23 درصد از تغییرات پیشرفت تحصیلی، 14 درصد راهبردهای عمیق یادگیری و 13 از واریانس راهبردهای سطحی یادگیری را تبیین نمود. راهبردهای یادگیری عمیق تأثیر مثبت و معنی داری بر پیشرفت تحصیلی داشت. اما اثر راهبردهای سطحی یادگیری بر این متغیر منفی و معنی دار بود. نیاز به خودمختاری و شایستگی اثر مثبت و معنی داری بر راهبردهای عمیق یادگیری داشتند. اما اثر نیاز به ارتباط بر این متغیر معنی دار نبود. همچنین اثر نیاز به ارتباط بر راهبردهای سطحی یادگیری مثبت و معنی دار بود. یافته های پژوهش نشان دادند که هم متغیرهای انگیزشی مانند نیازهای روان شناختی اساسی و هم متغیرهای شناختی مانند راهبردهای یادگیری نقش مهمی در پیش بینی پیشرفت تحصیلی دانش آموزان دارند.