هدف اصلی این پژوهش بررسی رویکردهای آموزش شیمی در مقطع متوسطه دوم است. این پژوهش در قالب رویکرد کیفی و با استفاده از روش پدیدار شناسی انجام گرفته است. بر اساس نمونه گیری هدفمند 26 دانشجومعلم رشته آموزش شیمی دانشگاه فرهنگیان اصفهان پردیس شهید باهنر که در حال گذراندن درس کارورزی 4 در نیم سال دوم سال تحصیلی 1399-1398 بودند در این پژوهش مشارکت داشته اند. ﺑﺮای ﮔﺮدآوری اﻃﻼﻋﺎت، از مصاحبه های نیمه ساختار یافته استفاده شد و تحلیل داده ها از طریق کدگذاری و پیدا کردن مفاهیم و مضمون ها صورت گرفت. نتایج نشان داد که اگرچه برنامه های آموزشی تدریس شیمی در ایران بر مبنای روش های نوین و فعال هستند اما در عمل این برنامه ها در مدارس اجرا نمی شود. تحلیل داده ها نشان می دهد که عدم آشنایی معلمان با اهداف آموزشی، فراهم نبودن زیرساخت های مناسب، نتیجه محور بودن و بی انگیزگی معلمان و دانش آموزان باعث اجرای نادرست برنامه های درسی شده است. گذر از ساختار سنتی نیازمند آموزش حرفه ای معلمان در زمینه روش -های نوین یادگیری و فناوری ارتباطات، ایجاد سیستم نظارتی کارآمد بر عملکرد معلمان و فراهم کردن امکانات لازم می باشد.