فلسفه علم یکی از مبانی نظری و اصیل تدوین و طراحی برنامه درسی آموزش علوم است. در دوره های مختلف تاریخی نیز هر یک از سنت های فلسفه علم تجربه گرایی یا ایده آلیسم، به صورت مستقیم یا غیر مستقیم پیام ها و استلزاماتی برای آموزش علوم داشته اند. این مقاله، منطق آموزش علوم را بر اساس رئالیسم استعلایی روی باسکار به عنوان بدیل فلسفه های علم رایج به شیوه استنتاجی بررسی نموده است. به این منظور در آغاز هسته مرکزی رئالیسم استعلایی که بر سه عنصر واقع گرایی هستی شناختی، نسبی گرایی معرفت شناختی و عقلانیت داوری تمرکز دارد، معرفی و در نهایت پیامدهای این عناصر برای منطق برنامه درسی آموزش علوم به بحث گذاشته شد. یافته های پژوهش نشان داد، ترکیب واقع گرایی هستی شناختی و نسبی گرایی معرفتی رویکرد واقع گرایی سازه گرایانه را برای آموزش علوم به ارمغان می آورد. واقع گرایی سازه گرایانه به این معناست که علم اگرچه محصول تخیل خلاقانه انسان است، اما همواره معطوف به واقعیت بیرونی است. بر این اساس در آموزش علوم علاوه بر به رسمیت شناختن فعالیت دانش آموزان به عنوان سازنده های فعال دانش، بر مشاهده و ارتباط با واقعیت بیرونی نیز تاکید گردد. همچنین عنصر سوم فلسفه علم باسکار عقلانیت داوری است که رویکرد انتقادی را برای آموزش علوم توصیه کرده است.