تن فروشی از جمله انحرافاتی است که به دلیل مجرم انگاری تجربه ای منحصربه فرد و توأم با چالش های متعدد را برای زنان تن فروش فراهم کرده است. در این میان، معناکاوی تن فروشی و راهکارها و شگردهای کج روانه این افراد در رسیدن به مقاصد، موضوع جدیدی است که در این پژوهش ارزیابی می شود. جامعه آماری این مقاله، شامل 17 نفر از زنان تن فروش بوده و با رویکردی مبتنی بر نظریه مبنایی به فهم کار تن فروشی و استراتژی های مرتبط با آن توجه شده است. مطابق یافته ها این زنان فعالیت خود را در قالب مفاهیمی چون تن فروشی معامله گرانه، هنجارسازی شده و بازاندیشانه تعریف کرده اند که ارتکاب آن، برای رفع مسائل و مشکلات معیشتی و حمایتی بوده است؛ اما آنان درعین حال، گفته اند وجود تسهیل کننده هایی مانند سرمایه های جنسی، بی پروایی و ماجراجویی، رهابودگی و نیز پایبندنبودن، زمینه های انجام این کار را محقق می سازد. همچنین، پاسخگویان در مواجهه با چالش های پیش رو، سه راهکار و شگرد سازگارانه، کج روانه و برون رفت جایگزین را به کار می بندند و به این صورت، گامی برای کاهش فشارهای تن فروشی یا دستیابی به دیگر مقاصد کج روانه بر می دارند. درمجموع، یافته های پژوهش در قالب مقوله محوری «تن فروشی به مثابه استیصال و درماندگی» مدل نظری این نوع فعالیت را ترسیم می کند.