اصطلاح شناسی در نظام سازی واژگانی علوم تأثیر بسزایی دارد؛ همچنین، نقش این مهم در درک متناسب از ساختار دانش ها انکارناشدنی است. این نوشتار رسالت بیان این تأثیر را برعهده دارد و همچنین، براین پایه، درصدد پاسخ گویی به دغدغه دسته بندیِ درون علمی دانش «فقه» است. بررسی موضوع در چهار محور سامان یافته است: محور اول، از اهمیت اصطلاح شناسی سخن می گوید؛ در محور دوم، موضوعاتی بررسی می شود که ابزار شناخت واژگان علوم هستند؛ محور سوم به اهمیت اصطلاح شناسی در دامنه و گستره فقه می پردازد؛ چهارمین و آخرین محور، عهده دار واکاوی و بازنمایی دانش فقه در فرم اصطلاح شناسی و بیان برخی سودمندی های برجسته آن است.